۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =38547 | ||
| کد پدیدآور =41745 | | کد پدیدآور =41745 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
پس از مقدمه ناشر، شرححال مختصری از مؤلف و فهرستی از آثارش ذکر شده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص7</ref>. | پس از مقدمه ناشر، شرححال مختصری از مؤلف و فهرستی از آثارش ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/7 ر.ک: مقدمه، ص7]</ref>. | ||
مقدمه نویسنده تا صفحه چهلم کتاب را پوشش داده و با یک خاتمه به انتها رسیده است. در این مقدمه پس از خطبه کتاب و صلوات بر محمد(ص) و آل طاهرینش به اختلافات بین امت اسلامی اشاره شده: «اما بعد من در شدت اختلاف و اختلاف عقلا و هوشمندان و راهبان و پیروان سایر ادیان اندیشه کردم. سپس به آنچه بین عالمان و عابدان و مفسران و فقهای مسلمان اندیشیدم پس اختلاف زیاد، ستیز زشت و فاصله فراوانی مشاهده کردم...» و برای رفع این اختلافات دستبهقلم شده و این اثر را نوشتم<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | مقدمه نویسنده تا صفحه چهلم کتاب را پوشش داده و با یک خاتمه به انتها رسیده است. در این مقدمه پس از خطبه کتاب و صلوات بر محمد(ص) و آل طاهرینش به اختلافات بین امت اسلامی اشاره شده: «اما بعد من در شدت اختلاف و اختلاف عقلا و هوشمندان و راهبان و پیروان سایر ادیان اندیشه کردم. سپس به آنچه بین عالمان و عابدان و مفسران و فقهای مسلمان اندیشیدم پس اختلاف زیاد، ستیز زشت و فاصله فراوانی مشاهده کردم...» و برای رفع این اختلافات دستبهقلم شده و این اثر را نوشتم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>. | ||
پس از ذکر چند روایت، عبارتی را از کتاب «المقالات» ابوالقاسم بلخی (متوفی 319ق) که از متکلمان مشهور معتزله بغداد و مؤسس فرقه کعبیه است نقل میکند و پسازآن اشعاری نیز از [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید معتزلی]] میآورد. سپس ابیاتی از فخر رازی که در کلام بر مذهب اشعری بود و اشعاری نیز از [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]] (متوفی ۵۴۸ق) صاحب [[نهاية الإقدام في علم الكلام|نهایة الأقدام فی علم الکلام]] متذکر میشود. این سخنان را از نظرات سلاطین پیشوایان معارف عقلی در فرق اسلامی دانسته و وعده به بسط مباحث در جای خود داده است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | پس از ذکر چند روایت، عبارتی را از کتاب «المقالات» ابوالقاسم بلخی (متوفی 319ق) که از متکلمان مشهور معتزله بغداد و مؤسس فرقه کعبیه است نقل میکند و پسازآن اشعاری نیز از [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید معتزلی]] میآورد. سپس ابیاتی از فخر رازی که در کلام بر مذهب اشعری بود و اشعاری نیز از [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]] (متوفی ۵۴۸ق) صاحب [[نهاية الإقدام في علم الكلام|نهایة الأقدام فی علم الکلام]] متذکر میشود. این سخنان را از نظرات سلاطین پیشوایان معارف عقلی در فرق اسلامی دانسته و وعده به بسط مباحث در جای خود داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/13 ر.ک: همان، ص14-13]</ref>. | ||
در بخشی از مقدمه کتاب از سلمان فارسی (متوفی 36ق) و زید بن عمرو بن نفیل (متوفی قبل از بعثت) بهعنوان مقتدای طالبان حقیقت و بزرگترین اسوه و الگو یاد شده چراکه در راه وصول به حقیقت بسیار تلاش و کوشش کردند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | در بخشی از مقدمه کتاب از سلمان فارسی (متوفی 36ق) و زید بن عمرو بن نفیل (متوفی قبل از بعثت) بهعنوان مقتدای طالبان حقیقت و بزرگترین اسوه و الگو یاد شده چراکه در راه وصول به حقیقت بسیار تلاش و کوشش کردند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>. | ||
ظاهراً ابن وزیر در این اثر از کتابی با عنوان «المجتبی» در موضوع اصول دین و فقه نوشته نجمالدین مختار بن محمود زاهدی غرمینی -که از مکتب ابوالحسین بصری (متوفی 436ق) پیروی میکرده- استفاده کرده است. کتاب مذکور باقی نمانده است<ref>ر.ک: رحمتی، محمدکاظم، ص22</ref>. شوکانی در باب اسلوب و جملات ابن وزیر مینویسد: روش نوشتاری او شبیه کلام [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است<ref>ر.ک: زارعی، سعدالله، ص 19</ref>. | ظاهراً ابن وزیر در این اثر از کتابی با عنوان «المجتبی» در موضوع اصول دین و فقه نوشته نجمالدین مختار بن محمود زاهدی غرمینی -که از مکتب ابوالحسین بصری (متوفی 436ق) پیروی میکرده- استفاده کرده است. کتاب مذکور باقی نمانده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/17872/22 ر.ک: رحمتی، محمدکاظم، ص22]</ref>. شوکانی در باب اسلوب و جملات ابن وزیر مینویسد: روش نوشتاری او شبیه کلام [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64781/19 ر.ک: زارعی، سعدالله، ص 19]</ref>. | ||
او در اولین فصل پس از مقدمه کتاب به توصیف فضیلت علم و دانش پرداخته و بیش از چهل آیه از کتاب الهی را در این رابطه شاهد آورده و البته متذکر شده که منظور از علم در تمام آیات علم نافع است نه غیر آن<ref>ر.ک: متن کتاب، ص44-43</ref>. | او در اولین فصل پس از مقدمه کتاب به توصیف فضیلت علم و دانش پرداخته و بیش از چهل آیه از کتاب الهی را در این رابطه شاهد آورده و البته متذکر شده که منظور از علم در تمام آیات علم نافع است نه غیر آن<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/43 ر.ک: متن کتاب، ص44-43]</ref>. | ||
اثبات علوم، اثبات طرق الی الله و بیان عظمت آن، اثبات توحید و نبوات و احتراز از بدعتهای اهل اسلام از جمله عناوین دیگر ابواب قسم اول است<ref>ر.ک: همان، ص84-37</ref>. | اثبات علوم، اثبات طرق الی الله و بیان عظمت آن، اثبات توحید و نبوات و احتراز از بدعتهای اهل اسلام از جمله عناوین دیگر ابواب قسم اول است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/37 ر.ک: همان، ص84-37]</ref>. | ||
ابن وزیر دو موضوع را سبب خفای حق و حقیقت دانسته است: «دو موضوع وجود دارد که به غموض و مخفی بودن حق افزوده است؛ یکی از آن دو، ترس عارفان به حق -که اندک هم هستند- از علمای بد، حاکمان ظالم و مردم شرور است. علیرغم اینکه تقیه در این حالت، بر اساس نص قرآن و اجماع مسلمانان مجاز است، اما همواره ترس، مانع اظهار حق و حقیقت شده و صاحب حق همواره دشمن اکثریت مردم بوده است. از ابوهریره حدیث صحیحی نقل شده که گفت: دو ظرف (کنایه از تعداد زیاد) از احادیث رسولالله پر نموده و حفظ کردم، یکی از آن دو را بین مردم ترویج کردم و اما آن دیگری را اگر برای مردم بازگو کنم حنجرهام دریده خواهد شد!» <ref>ر.ک: سبحانی، جعفر، فقیهی، حامد، ص 138 و متن کتاب ص142-141</ref>. | ابن وزیر دو موضوع را سبب خفای حق و حقیقت دانسته است: «دو موضوع وجود دارد که به غموض و مخفی بودن حق افزوده است؛ یکی از آن دو، ترس عارفان به حق -که اندک هم هستند- از علمای بد، حاکمان ظالم و مردم شرور است. علیرغم اینکه تقیه در این حالت، بر اساس نص قرآن و اجماع مسلمانان مجاز است، اما همواره ترس، مانع اظهار حق و حقیقت شده و صاحب حق همواره دشمن اکثریت مردم بوده است. از ابوهریره حدیث صحیحی نقل شده که گفت: دو ظرف (کنایه از تعداد زیاد) از احادیث رسولالله پر نموده و حفظ کردم، یکی از آن دو را بین مردم ترویج کردم و اما آن دیگری را اگر برای مردم بازگو کنم حنجرهام دریده خواهد شد!» <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/61115/138 ر.ک: سبحانی، جعفر، فقیهی، حامد، ص 138] و [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/141 متن کتاب ص142-141]</ref>. | ||
در فصلی از مباحث این قسم، مراتب مفسرین به هفت مرتبه تقسیم و از اهلبیت(ع) با عنوان «اهلبیت النبوه و معدن الرسالة» در سومین مرتبه یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص147</ref>. | در فصلی از مباحث این قسم، مراتب مفسرین به هفت مرتبه تقسیم و از اهلبیت(ع) با عنوان «اهلبیت النبوه و معدن الرسالة» در سومین مرتبه یاد کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/147 ر.ک: همان، ص147]</ref>. | ||
ابن وزیر، در قسمت دوم کتاب به مسائل اختلافی بین فرق اسلامی پرداخته است و به تعبیر خود آن را در دو مهم مطرح کرده است: مهم اول: مقام معرفت کمال رب کریم و صفات الهی و اسماء حسنی؛ و مهم دوم: کلام در حکمت الهی و مشیت و محبت و افعال عباد. شرح و توضیح اسماءالحسنی از جمله مباحث این قسم است که با ذکر بیش از یکصد و پنجاه اسم جلاله ادامه یافته است<ref>ر.ک: همان، ص160-157</ref>. | ابن وزیر، در قسمت دوم کتاب به مسائل اختلافی بین فرق اسلامی پرداخته است و به تعبیر خود آن را در دو مهم مطرح کرده است: مهم اول: مقام معرفت کمال رب کریم و صفات الهی و اسماء حسنی؛ و مهم دوم: کلام در حکمت الهی و مشیت و محبت و افعال عباد. شرح و توضیح اسماءالحسنی از جمله مباحث این قسم است که با ذکر بیش از یکصد و پنجاه اسم جلاله ادامه یافته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/157 ر.ک: همان، ص160-157]</ref>. | ||
ابن وزیر با نقد متکلمان و اعتقاد به اینکه بسیاری از امور دینی، مسائل فطری بوده و احتیاج به استدلالات دقیق متکلمانه ندارد، به تعریف محدثان پرداخته و از اینکه در زیدیه کتب حدیثی کم است گلایه کرده و زیدیه را به مراجعه به احادیث اهل سنت فرامیخواند<ref>ر.ک: زارعی، سعدالله، ص19</ref>. وی در بخشی از کتاب به بیستوچند حدیث از منابع اهل سنت اشاره کرده و مراجعه به این احادیث را از تغییر فطری که خداوند بشر را بر طبق آن خلق کرده ترجیح داده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص210-209</ref>. | ابن وزیر با نقد متکلمان و اعتقاد به اینکه بسیاری از امور دینی، مسائل فطری بوده و احتیاج به استدلالات دقیق متکلمانه ندارد، به تعریف محدثان پرداخته و از اینکه در زیدیه کتب حدیثی کم است گلایه کرده و زیدیه را به مراجعه به احادیث اهل سنت فرامیخواند<ref>ر.ک: زارعی، سعدالله، ص19</ref>. وی در بخشی از کتاب به بیستوچند حدیث از منابع اهل سنت اشاره کرده و مراجعه به این احادیث را از تغییر فطری که خداوند بشر را بر طبق آن خلق کرده ترجیح داده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/209 ر.ک: متن کتاب، ص210-209]</ref>. | ||
اثبات حکمت الهی، تشریح مسئله اراده الهی در نه بحث و مسئله افعال از مهمترین مباحث این بخش از کتاب است. نویسنده با تقسیم افعال به دو قسم جلی و خفی، در قسم خفی چهارده قول مطرح کرده و هر یک را بهاختصار توضیح داده است: هشت قول مربوط به معتزله، چهار قول مربوط به اهل سنت، چهار قول از اشعریه و دو قول مربوط به جبریه <ref>ر.ک: همان، ص282</ref>. | اثبات حکمت الهی، تشریح مسئله اراده الهی در نه بحث و مسئله افعال از مهمترین مباحث این بخش از کتاب است. نویسنده با تقسیم افعال به دو قسم جلی و خفی، در قسم خفی چهارده قول مطرح کرده و هر یک را بهاختصار توضیح داده است: هشت قول مربوط به معتزله، چهار قول مربوط به اهل سنت، چهار قول از اشعریه و دو قول مربوط به جبریه <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/282 ر.ک: همان، ص282]</ref>. | ||
نویسنده در یکی از فقرات کتاب، [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] را «سید مسلمین و امام متقین» نامیده چراکه خوارج را تکفیر نکرد؛ با آنکه آنها نسبت به حضرت بغض داشته و آنحضرت را تکفیر کردند<ref>ر.ک: همان، ص388</ref>. | نویسنده در یکی از فقرات کتاب، [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] را «سید مسلمین و امام متقین» نامیده چراکه خوارج را تکفیر نکرد؛ با آنکه آنها نسبت به حضرت بغض داشته و آنحضرت را تکفیر کردند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/388 ر.ک: همان، ص388]</ref>. | ||
در خاتمه این قسم نیز بر ورود نصوص متواتر بر محبت خدا و رسول و قربای آنحضرت تأکید کرده است. او آیه تطهیر را از مختصات اهلبیت رسولالله(ص) دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص416</ref>. همچنین محبت مؤمنین نسبت به علما و گوش دادن به نصایح آنها و اکرام ایشان را لازم دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص417</ref>. | در خاتمه این قسم نیز بر ورود نصوص متواتر بر محبت خدا و رسول و قربای آنحضرت تأکید کرده است. او آیه تطهیر را از مختصات اهلبیت رسولالله(ص) دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/416 ر.ک: همان، ص416]</ref>. همچنین محبت مؤمنین نسبت به علما و گوش دادن به نصایح آنها و اکرام ایشان را لازم دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/417 ر.ک: همان، ص417]</ref>. | ||
کتاب با استدراکی بر ترجمه نویسنده و با این عبارت به انتها رسیده است: یکی از علمای دمشق در این عصر درباره همین کتاب «ایثار الحق» مینویسد: نمیتوان با هیچ عبارتی این کتاب را توصیف کرد و تنها بهاجمال میتوان گفت که کتابی به رفعت آن نسخهبرداری نشده و هیچ متکلمی مانند آن ننوشته است. این سخن من تیر به تاریکی نیست و آنچه آشکار است بزرگترین شاهد است. نویسنده این کتاب آن را بهقصد رفع اختلاف بین فرق امت اسلامی نوشته است. برای این نویسنده آثار دیگری نیز وجود دارد که در این کتاب از آنها استفاده کرده و مهمترین آنها «العواصم و القواصم» است و همه اینها دلالت بر آن دارد که او از ارباب اجتهاد مطلق و شایسته آن است<ref>ر.ک: همان، ص422</ref>. | کتاب با استدراکی بر ترجمه نویسنده و با این عبارت به انتها رسیده است: یکی از علمای دمشق در این عصر درباره همین کتاب «ایثار الحق» مینویسد: نمیتوان با هیچ عبارتی این کتاب را توصیف کرد و تنها بهاجمال میتوان گفت که کتابی به رفعت آن نسخهبرداری نشده و هیچ متکلمی مانند آن ننوشته است. این سخن من تیر به تاریکی نیست و آنچه آشکار است بزرگترین شاهد است. نویسنده این کتاب آن را بهقصد رفع اختلاف بین فرق امت اسلامی نوشته است. برای این نویسنده آثار دیگری نیز وجود دارد که در این کتاب از آنها استفاده کرده و مهمترین آنها «العواصم و القواصم» است و همه اینها دلالت بر آن دارد که او از ارباب اجتهاد مطلق و شایسته آن است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38547/1/422 ر.ک: همان، ص422]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# سبحانی، جعفر، فقیهی، حامد، «از نگاهی دیگر: پدیده تکفیر در پرتو قرآن و حدیث»، پایگاه مجلات تخصصی نور: فصلنامه میقات حج، زمستان 1392، شماره 86، صفحات 119 تا | #[[:noormags:1082577|سبحانی، جعفر، فقیهی، حامد، «از نگاهی دیگر: پدیده تکفیر در پرتو قرآن و حدیث»، پایگاه مجلات تخصصی نور: فصلنامه میقات حج، زمستان 1392، شماره 86، صفحات 119 تا 145]]. | ||
#: | #[[:noormags:342991|رحمتی، محمدکاظم، «المعتمد فی اصول الدین»، پایگاه مجلات تخصصی نور: کتاب ماه دین، فروردین 1387، شماره 126، صفحات 20 تا 28]]. | ||
#[[:noormags:1110496|زارعی، سعدالله، «تشیع و تسنن در زیدیه»، مطالعات راهبردی جهان اسلام، تابستان 1393، شماره 58، صفحه 5 تا 32]]. | |||
#: | |||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش