۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR53287J1.jpg | عنوان =ايثار الحق علی الخلق في رد الخلا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
''' ايثار الحق علی الخلق في رد الخلافات الی المذاهب الحق من أصول التوحيد'''، تألیف ابوعبدالله محمد بن مرتضی یمانی (متوفی 840ق)، مشهور به ابن | ''' ايثار الحق علی الخلق في رد الخلافات الی المذاهب الحق من أصول التوحيد'''، تألیف [[ابن وزير، محمد بن مرتضي|ابوعبدالله محمد بن مرتضی یمانی]] (متوفی 840ق)، مشهور به [[ابن وزير، محمد بن مرتضي|ابن وزیر]]؛ نواده قاسم بن ابراهیم رسی (متوفی 246ق)؛ و از دانشمندان زیدی یمن است. ایشان در این اثر کلامی به طرح مباحث و دیدگاههای خویش پرداخته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
مقدمه نویسنده تا صفحه چهلم کتاب را پوشش داده و با یک خاتمه به انتها رسیده است. در این مقدمه پس از خطبه کتاب و صلوات بر محمد(ص) و آل طاهرینش به اختلافات بین امت اسلامی اشاره شده: «اما بعد من در شدت اختلاف و اختلاف عقلا و هوشمندان و راهبان و پیروان سایر ادیان اندیشه کردم. سپس به آنچه بین عالمان و عابدان و مفسران و فقهای مسلمان اندیشیدم پس اختلاف زیاد، ستیز زشت و فاصله فراوانی مشاهده کردم...» و برای رفع این اختلافات دستبهقلم شده و این اثر را نوشتم<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | مقدمه نویسنده تا صفحه چهلم کتاب را پوشش داده و با یک خاتمه به انتها رسیده است. در این مقدمه پس از خطبه کتاب و صلوات بر محمد(ص) و آل طاهرینش به اختلافات بین امت اسلامی اشاره شده: «اما بعد من در شدت اختلاف و اختلاف عقلا و هوشمندان و راهبان و پیروان سایر ادیان اندیشه کردم. سپس به آنچه بین عالمان و عابدان و مفسران و فقهای مسلمان اندیشیدم پس اختلاف زیاد، ستیز زشت و فاصله فراوانی مشاهده کردم...» و برای رفع این اختلافات دستبهقلم شده و این اثر را نوشتم<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | ||
پس از ذکر چند روایت، عبارتی را از کتاب «المقالات» ابوالقاسم بلخی (متوفی 319ق) که از متکلمان مشهور معتزله بغداد و مؤسس فرقه کعبیه است نقل میکند و پسازآن اشعاری نیز از ابن ابیالحدید معتزلی میآورد. سپس ابیاتی از فخر رازی که در کلام بر مذهب اشعری بود و اشعاری نیز از محمد بن عبدالکریم شهرستانی (متوفی ۵۴۸ق) صاحب نهایة الأقدام فی علم الکلام متذکر میشود. این سخنان را از نظرات سلاطین پیشوایان معارف عقلی در فرق اسلامی دانسته و وعده به بسط مباحث در جای خود داده است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | پس از ذکر چند روایت، عبارتی را از کتاب «المقالات» ابوالقاسم بلخی (متوفی 319ق) که از متکلمان مشهور معتزله بغداد و مؤسس فرقه کعبیه است نقل میکند و پسازآن اشعاری نیز از [[ابن ابیالحدید، عبدالحمید بن هبةالله|ابن ابیالحدید معتزلی]] میآورد. سپس ابیاتی از فخر رازی که در کلام بر مذهب اشعری بود و اشعاری نیز از [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|محمد بن عبدالکریم شهرستانی]] (متوفی ۵۴۸ق) صاحب [[نهاية الإقدام في علم الكلام|نهایة الأقدام فی علم الکلام]] متذکر میشود. این سخنان را از نظرات سلاطین پیشوایان معارف عقلی در فرق اسلامی دانسته و وعده به بسط مباحث در جای خود داده است<ref>ر.ک: همان، ص14-13</ref>. | ||
در بخشی از مقدمه کتاب از سلمان فارسی (متوفی 36ق) و زید بن عمرو بن نفیل (متوفی قبل از بعثت) بهعنوان مقتدای طالبان حقیقت و بزرگترین اسوه و الگو یاد شده چراکه در راه وصول به حقیقت بسیار تلاش و کوشش کردند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | در بخشی از مقدمه کتاب از سلمان فارسی (متوفی 36ق) و زید بن عمرو بن نفیل (متوفی قبل از بعثت) بهعنوان مقتدای طالبان حقیقت و بزرگترین اسوه و الگو یاد شده چراکه در راه وصول به حقیقت بسیار تلاش و کوشش کردند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | ||
ظاهراً ابن وزیر در این اثر از کتابی با عنوان «المجتبی» در موضوع اصول دین و فقه نوشته نجمالدین مختار بن محمود زاهدی غرمینی -که از مکتب ابوالحسین بصری (متوفی 436ق) پیروی میکرده- استفاده کرده است. کتاب مذکور باقی نمانده است<ref>ر.ک: رحمتی، محمدکاظم، ص22</ref>. شوکانی در باب اسلوب و جملات ابن وزیر مینویسد: روش نوشتاری او شبیه کلام ابن حزم و ابن تیمیه است<ref>ر.ک: زارعی، سعدالله، ص 19</ref>. | ظاهراً ابن وزیر در این اثر از کتابی با عنوان «المجتبی» در موضوع اصول دین و فقه نوشته نجمالدین مختار بن محمود زاهدی غرمینی -که از مکتب ابوالحسین بصری (متوفی 436ق) پیروی میکرده- استفاده کرده است. کتاب مذکور باقی نمانده است<ref>ر.ک: رحمتی، محمدکاظم، ص22</ref>. شوکانی در باب اسلوب و جملات ابن وزیر مینویسد: روش نوشتاری او شبیه کلام [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است<ref>ر.ک: زارعی، سعدالله، ص 19</ref>. | ||
او در اولین فصل پس از مقدمه کتاب به توصیف فضیلت علم و دانش پرداخته و بیش از چهل آیه از کتاب الهی را در این رابطه شاهد آورده و البته متذکر شده که منظور از علم در تمام آیات علم نافع است نه غیر آن<ref>ر.ک: متن کتاب، ص44-43</ref>. | او در اولین فصل پس از مقدمه کتاب به توصیف فضیلت علم و دانش پرداخته و بیش از چهل آیه از کتاب الهی را در این رابطه شاهد آورده و البته متذکر شده که منظور از علم در تمام آیات علم نافع است نه غیر آن<ref>ر.ک: متن کتاب، ص44-43</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اثبات حکمت الهی، تشریح مسئله اراده الهی در نه بحث و مسئله افعال از مهمترین مباحث این بخش از کتاب است. نویسنده با تقسیم افعال به دو قسم جلی و خفی، در قسم خفی چهارده قول مطرح کرده و هر یک را بهاختصار توضیح داده است: هشت قول مربوط به معتزله، چهار قول مربوط به اهل سنت، چهار قول از اشعریه و دو قول مربوط به جبریه <ref>ر.ک: همان، ص282</ref>. | اثبات حکمت الهی، تشریح مسئله اراده الهی در نه بحث و مسئله افعال از مهمترین مباحث این بخش از کتاب است. نویسنده با تقسیم افعال به دو قسم جلی و خفی، در قسم خفی چهارده قول مطرح کرده و هر یک را بهاختصار توضیح داده است: هشت قول مربوط به معتزله، چهار قول مربوط به اهل سنت، چهار قول از اشعریه و دو قول مربوط به جبریه <ref>ر.ک: همان، ص282</ref>. | ||
نویسنده در یکی از فقرات کتاب، امام علی(ع) را «سید مسلمین و امام متقین» نامیده چراکه خوارج را تکفیر نکرد؛ با آنکه آنها نسبت به حضرت بغض داشته و آنحضرت را تکفیر کردند<ref>ر.ک: همان، ص388</ref>. | نویسنده در یکی از فقرات کتاب، [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] را «سید مسلمین و امام متقین» نامیده چراکه خوارج را تکفیر نکرد؛ با آنکه آنها نسبت به حضرت بغض داشته و آنحضرت را تکفیر کردند<ref>ر.ک: همان، ص388</ref>. | ||
در خاتمه این قسم نیز بر ورود نصوص متواتر بر محبت خدا و رسول و قربای آنحضرت تأکید کرده است. او آیه تطهیر را از مختصات اهلبیت رسولالله(ص) دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص416</ref>. همچنین محبت مؤمنین نسبت به علما و گوش دادن به نصایح آنها و اکرام ایشان را لازم دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص417</ref>. | در خاتمه این قسم نیز بر ورود نصوص متواتر بر محبت خدا و رسول و قربای آنحضرت تأکید کرده است. او آیه تطهیر را از مختصات اهلبیت رسولالله(ص) دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص416</ref>. همچنین محبت مؤمنین نسبت به علما و گوش دادن به نصایح آنها و اکرام ایشان را لازم دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص417</ref>. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش