التيسير في مفاتيح التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
ب. عنصر نقلی که فصول آن در کلیدهای شرعی‌ای که معمولاً مفسر در عادت بیان آیات قرآن بر آن التزام دارد، تعریف می‌شود. این عنصر به سه عنصر دیگر تقسیم می‌شود؛
ب. عنصر نقلی که فصول آن در کلیدهای شرعی‌ای که معمولاً مفسر در عادت بیان آیات قرآن بر آن التزام دارد، تعریف می‌شود. این عنصر به سه عنصر دیگر تقسیم می‌شود؛


1. وحدت تاریخ قرآن؛ که تحت مباحث بیان حقیقت وحی، تنزلات قرآن، تعریف قرآن و بیان اسماء آن، کتابت قرآن و جمع و تدوینش، رسم عثمانی، احرف سبعه، اولین و آخرین چیزی که نازل شد، تنجیم قرآن، و ترتیب آیات و سوره‌ها به آن پرداخته می‌شود.
#وحدت تاریخ قرآن؛ که تحت مباحث بیان حقیقت وحی، تنزلات قرآن، تعریف قرآن و بیان اسماء آن، کتابت قرآن و جمع و تدوینش، رسم عثمانی، احرف سبعه، اولین و آخرین چیزی که نازل شد، تنجیم قرآن، و ترتیب آیات و سوره‌ها به آن پرداخته می‌شود.
 
#وحدت علم مناسبت. مباحث این بخش تحت عناوین علم المناسبة در قرآن، تدرج احکام شرعی در نزول قرآن، و مکی و مدنی بررسی می‌شود.
2. وحدت علم مناسبت. مباحث این بخش تحت عناوین علم المناسبة در قرآن، تدرج احکام شرعی در نزول قرآن، و مکی و مدنی بررسی می‌شود.
#وحدت اسباب نزول و ناسخ و منسوخ که در بحث از عناوین شناخت اسباب نزول، اسباب در قرآن، شناخت ناسخ منسوخ، آرای علما و تطبیقات عملی، و اعجاز قرآنی، روشن می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref>
 
3. وحدت اسباب نزول و ناسخ و منسوخ که در بحث از عناوین شناخت اسباب نزول، اسباب در قرآن، شناخت ناسخ منسوخ، آرای علما و تطبیقات عملی، و اعجاز قرآنی، روشن می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص16-17</ref>


آموختن دو عنصر اصلی فوق و مباحث ذیل آن، در دستیابی به تدبر و تفسیر قرآن اهمیت اساسی دارد و بر آموزنده و آموزگار است که همواره این مباحث را در نظر داشته باشند.
آموختن دو عنصر اصلی فوق و مباحث ذیل آن، در دستیابی به تدبر و تفسیر قرآن اهمیت اساسی دارد و بر آموزنده و آموزگار است که همواره این مباحث را در نظر داشته باشند.
خط ۵۳: خط ۵۱:
در بخشی از مطالب کتاب (در عنوان اسلوب الحذف) می‌خوانیم: حذف در لغت به معنی اسقاط است و در هنگامی که بخشی از شعر از آن بیفتد می‌گویند حذفت الشعر. همچنین حذف در اصطلاح عبارت است از اسقاط جزئی از کلام یا تمام آن به خاطر وجود سبب یا قرینه‌ای که بر آن دلالت می‌کند. این روش یکی از شیوه‌های مجاز است. مثال برای این مورد قول خداوند متعال در: «وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ» ﴿یوسف: ٨٢﴾ و همچنین «مَتَاعٌ قَلِيلٌ» ﴿النحل: ١١٧﴾ و همچنین قول خداوند متعال از زبان یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» ﴿یوسف: ٨٣﴾ است. شیوه حذف در این آیه واضح است و تقدیم محذوف مطلوب، به خاطر فهم آن توسط مخاطب بوده است. حذف تحقق از الفاظ است، به خاطر تعبیر به‌صورتی بهتر و نیکوتر از معانی مضاف به معنی اول؛ مانند قول شاعر:
در بخشی از مطالب کتاب (در عنوان اسلوب الحذف) می‌خوانیم: حذف در لغت به معنی اسقاط است و در هنگامی که بخشی از شعر از آن بیفتد می‌گویند حذفت الشعر. همچنین حذف در اصطلاح عبارت است از اسقاط جزئی از کلام یا تمام آن به خاطر وجود سبب یا قرینه‌ای که بر آن دلالت می‌کند. این روش یکی از شیوه‌های مجاز است. مثال برای این مورد قول خداوند متعال در: «وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ» ﴿یوسف: ٨٢﴾ و همچنین «مَتَاعٌ قَلِيلٌ» ﴿النحل: ١١٧﴾ و همچنین قول خداوند متعال از زبان یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» ﴿یوسف: ٨٣﴾ است. شیوه حذف در این آیه واضح است و تقدیم محذوف مطلوب، به خاطر فهم آن توسط مخاطب بوده است. حذف تحقق از الفاظ است، به خاطر تعبیر به‌صورتی بهتر و نیکوتر از معانی مضاف به معنی اول؛ مانند قول شاعر:


'''یشکو الی جملی طول السری*** صبر جمیل فکلانا مبتلی'''
{{شعر}}
{{ب|''یشکو الی جملی طول السری''|2='' صبر جمیل فکلانا مبتلی''}}
{{پایان شعر}}


امام جرجانی می‌گوید: «ما من اسم حذف فی الحالة التی ینبغی أن یحذف فیها، الا و حذفه احسن من ذکره»؛ هیچ اسمی در حالتی که حذف آن جایز باشد نیست، مگر اینکه حذفش از ذکرش بهتر است.
امام جرجانی می‌گوید: «ما من اسم حذف فی الحالة التی ینبغی أن یحذف فیها، الا و حذفه احسن من ذکره»؛ هیچ اسمی در حالتی که حذف آن جایز باشد نیست، مگر اینکه حذفش از ذکرش بهتر است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش