القرطبي؛ حياته و آثاره العلمية و منهجه في التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}
}}


'''‏القرطبي؛ حياته و آثاره العلمية و منهجه في التفسير''' نوشته مفتاح سنویسی بلعم (معاصر)، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی و شخصیت‌های اسلامی. نویسنده در این اثر به معرفی [[قرطبی، محمد بن احمد|ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابوبکر بن فرح انصاری خزرجی قرطبی]] (قرن هفتم)، تأثیر زمانه او بر وی، اساتید، شاگردان و آثار او به‌ویژه تفسیر قرآنش؛ [[الجامع لأحكام القرآن]] و تاثیرات او و تفسیرش بر علمای بعد از خودش می‌پردازد.
'''‏القرطبي؛ حياته و آثاره العلمية و منهجه في التفسير''' نوشته [[بلعم، مفتاح سنوسي|مفتاح سنویسی بلعم]] (معاصر)، کتابی است به زبان عربی و با موضوع علوم قرآنی و شخصیت‌های اسلامی. نویسنده در این اثر به معرفی [[قرطبی، محمد بن احمد|ابوعبدالله محمد بن احمد بن ابوبکر بن فرح انصاری خزرجی قرطبی]] (قرن هفتم)، تأثیر زمانه او بر وی، اساتید، شاگردان و آثار او به‌ویژه تفسیر قرآنش؛ [[الجامع لأحكام القرآن]] و تاثیرات او و تفسیرش بر علمای بعد از خودش می‌پردازد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده در مقدمه از وجود یک فرهنگ اصیل اسلامی و لزوم حفظ آن صحبت می‌کند و غرضش از نگارش این کتاب را حفظ و ترویج همین امر می‌داند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> او می‌نویسد: از جمله عواملی که سبب شد من این موضوع (قرطبی و تفسیرش) را برای این امر (ترویج فرهنگ اسلامی) انتخاب کنم، شهرت قرطبی و تفسیرش نزد مباحثه گران و طلاب و دانشجویان اسلامی بود؛ این‌که قرطبی از ائمه و علمای اندلس بوده که مجبور به فرار و ترک وطن شده؛ ارتباط بین مباحث واقعی و حکم شرعی در روش تفسیری قرطبی؛ وجود مباحث علمی مفید و معارف متعدد در تفسیر او و... است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>
نویسنده در مقدمه از وجود یک فرهنگ اصیل اسلامی و لزوم حفظ آن صحبت می‌کند و غرضش از نگارش این کتاب را حفظ و ترویج همین امر می‌داند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5</ref> او می‌نویسد: از جمله عواملی که سبب شد من این موضوع (قرطبی و تفسیرش) را برای این امر (ترویج فرهنگ اسلامی) انتخاب کنم، شهرت قرطبی و تفسیرش نزد مباحثه گران و طلاب و دانشجویان اسلامی بود؛ این‌که قرطبی از ائمه و علمای اندلس بوده که مجبور به فرار و ترک وطن شده؛ ارتباط بین مباحث واقعی و حکم شرعی در روش تفسیری قرطبی؛ وجود مباحث علمی مفید و معارف متعدد در تفسیر او و... است.<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>
سنویسی، در این کتاب، ابتدا به شرح حیات سیاسی و علمی اندلس و مصر در زمان قرطبی می‌پردازد و سپس حیات قرطبی، فرهنگ زمانه، آثار و جهت‌گیری‌های علمی وی به‌ویژه تفسیرش و مصادر آن را بررسی می‌کند. وی روش قرطبی در تفسیر قرآنی را بررسی می‌کند و او را به‌عنوان شخصیتی ناقد معرفی کرده و جایگاه این تفسیر در میان مفسران و اثرش بر مفسران بعد از قرطبی را هم به خوانندگان نشان می‌دهد. او در بیان فرهنگ و شرایط غرب و شرق اسلامی می‌نویسد: در غرب اسلامی همه کشورهای مسیحی حالتی خصمانه با مسلمانان داشتند و به جنگ با آنان پرداختند. آنچه در آن زمان در این بخش از جغرافیای اسلام شاهدیم، پراکندگی کلمه و سست‌عنصری مسلمانان و سقوط پرچم‌های اسلام یکی پس از دیگری به دست دشمنان اسلام است. ما می‌بینیم که مردمان مسلمان این مناطق آواره و مجبور به ترک وطن شدند و تنها علت این آوارگی این بود که می‌گفتند: پروردگار ما الله است، تنها او را می‌پرستیم و جز دین او آیین دیگری به رسمیت نمی‌شناسیم. در شرق جغرافیای اسلام در زمانه قرطبی هم شاهد وضعیت اسف‌باری هستیم زیرا ارتش‌های خائن علیه آنان راه افتادند و ضربات مهلک پی‌در‌پی‌ای به مسلمانان زدند که موجب تضعیف و آشفتگی و تقسیم ارتش مسلمانان شد اما رحمت الهی شامل آنان شد و مردان راستین به مبارزه سنگینی با آنان دست زدند که به پیروزی مسلمانان انجامید و شهرهای مسلمانان را از سقوط نجات داد. در شرق، مسلمانان از وقوع فاجعه‌ای مانند آنچه در اندلس رخ داد، جلوگیری کردند. باوجود این جنگ‌ها و... شخصیت‌های علمی و فرهنگی زیادی در میان مسلمانان ظهور و بروز کردند که در تفسیر و علوم مرتبط با آن، حدیث و مصطلحاتش، فقه و مذاهبش، عربی و مدارس مختلفش، طب و هندسه و جغرافیا و تاریخ و فلکیات و علوم نباتی و کیمیا و... صاحب‌نظر بودند. یکی از این شخصیت‌ها ابوعبدالله محمد بن احمد قرطبی است که سفرهایش به مصر و اسکندریه تأثیر زیادی در شخصیت علمی او داشته زیرا او در این مناطق با بزرگانی از علما دیدار داشته و از آن‌ها آموخته است. او در اعتقادات، تفسیر، حدیث، فقه، علوم عربی و... استاد است.<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص306-307</ref>
سنویسی، در این کتاب، ابتدا به شرح حیات سیاسی و علمی اندلس و مصر در زمان قرطبی می‌پردازد و سپس حیات قرطبی، فرهنگ زمانه، آثار و جهت‌گیری‌های علمی وی به‌ویژه تفسیرش و مصادر آن را بررسی می‌کند. وی روش قرطبی در تفسیر قرآنی را بررسی می‌کند و او را به‌عنوان شخصیتی ناقد معرفی کرده و جایگاه این تفسیر در میان مفسران و اثرش بر مفسران بعد از قرطبی را هم به خوانندگان نشان می‌دهد. او در بیان فرهنگ و شرایط غرب و شرق اسلامی می‌نویسد: در غرب اسلامی همه کشورهای مسیحی حالتی خصمانه با مسلمانان داشتند و به جنگ با آنان پرداختند. آنچه در آن زمان در این بخش از جغرافیای اسلام شاهدیم، پراکندگی کلمه و سست‌عنصری مسلمانان و سقوط پرچم‌های اسلام یکی پس از دیگری به دست دشمنان اسلام است. ما می‌بینیم که مردمان مسلمان این مناطق آواره و مجبور به ترک وطن شدند و تنها علت این آوارگی این بود که می‌گفتند: پروردگار ما الله است، تنها او را می‌پرستیم و جز دین او آیین دیگری به رسمیت نمی‌شناسیم. در شرق جغرافیای اسلام در زمانه قرطبی هم شاهد وضعیت اسف‌باری هستیم زیرا ارتش‌های خائن علیه آنان راه افتادند و ضربات مهلک پی‌در‌پی‌ای به مسلمانان زدند که موجب تضعیف و آشفتگی و تقسیم ارتش مسلمانان شد اما رحمت الهی شامل آنان شد و مردان راستین به مبارزه سنگینی با آنان دست زدند که به پیروزی مسلمانان انجامید و شهرهای مسلمانان را از سقوط نجات داد. در شرق، مسلمانان از وقوع فاجعه‌ای مانند آنچه در اندلس رخ داد، جلوگیری کردند. باوجود این جنگ‌ها و... شخصیت‌های علمی و فرهنگی زیادی در میان مسلمانان ظهور و بروز کردند که در تفسیر و علوم مرتبط با آن، حدیث و مصطلحاتش، فقه و مذاهبش، عربی و مدارس مختلفش، طب و هندسه و جغرافیا و تاریخ و فلکیات و علوم نباتی و کیمیا و... صاحب‌نظر بودند. یکی از این شخصیت‌ها ابوعبدالله محمد بن احمد قرطبی است که سفرهایش به مصر و اسکندریه تأثیر زیادی در شخصیت علمی او داشته زیرا او در این مناطق با بزرگانی از علما دیدار داشته و از آن‌ها آموخته است. او در اعتقادات، تفسیر، حدیث، فقه، علوم عربی و... استاد است.<ref>ر.ک: خاتمه کتاب، ص306-307</ref>
از جمله اساتید قرطبی، امام احمد بن عمر قرطبی (578-656ق)، شیخ احمد بن محمد قرطبی (562-643ق) و عبدالوهاب بن ظاهر بن رواج (554-648ق) را می‌توان نام برد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص98-116</ref> برخی از آثار علمی قرطبی از قرار ذیل هستند؛ الجامع لأحكام القرآن و المبين لما تضمنه من السنة و آي الفرقان، التذكار في أفضل الأذكار (القرآن الكريم)، التذكرة بأحوال الموتى و أمور الآخرة، قمع الحرص بالزهد و القناعة ورد ذل السؤال بالكسب و الصناعة و... که مفتاح سنویسی بلعم تا هفده مورد از آثار وی را برمی‌شمارد و توضیح مختصری از هرکدام در این کتاب می‌دهد. مثلاً درباره «المقتبس في شرح موطأ مالک بن أنس» می‌نویسد: با وجود سعی و تلاش من در راستای دستیابی به این کتاب، در هیچ جا اشاره‌ای به این اثر و روش نویسنده‌اش در آن ندیدم به‌جز آنچه خود قرطبی در تفسیرش «[[الجامع لأحكام القرآن]]...» به آ ن پرداخته است. ظاهراً این کتاب در فقه اسلامی و بر مذهب مالکی نوشته شده و این امر با نگاه به آنچه قرطبی در آن در تفسیر آیه شریفه 222 بقره: «وَ يَسْئَلُونَكَ‌ عَنِ‌ الْمَحِيضِ‌ قُلْ‌ هُوَ أَذىً‌ فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ‌ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ‌ حَتّى يَطْهُرْن» نوشته، روشن‌تر می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص142</ref>
 
از جمله اساتید قرطبی، امام احمد بن عمر قرطبی (578-656ق)، شیخ احمد بن محمد قرطبی (562-643ق) و عبدالوهاب بن ظاهر بن رواج (554-648ق) را می‌توان نام برد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص98-116</ref> برخی از آثار علمی قرطبی از قرار ذیل هستند؛ الجامع لأحكام القرآن و المبين لما تضمنه من السنة و آي الفرقان، التذكار في أفضل الأذكار (القرآن الكريم)، التذكرة بأحوال الموتى و أمور الآخرة، قمع الحرص بالزهد و القناعة ورد ذل السؤال بالكسب و الصناعة و... که مفتاح سنویسی بلعم تا هفده مورد از آثار وی را برمی‌شمارد و توضیح مختصری از هرکدام در این کتاب می‌دهد. مثلاً درباره «المقتبس في شرح موطأ مالک بن أنس» می‌نویسد: با وجود سعی و تلاش من در راستای دستیابی به این کتاب، در هیچ جا اشاره‌ای به این اثر و روش نویسنده‌اش در آن ندیدم به‌جز آنچه خود قرطبی در تفسیرش «[[الجامع لأحكام القرآن]]...» به آن پرداخته است. ظاهراً این کتاب در فقه اسلامی و بر مذهب مالکی نوشته شده و این امر با نگاه به آنچه قرطبی در آن در تفسیر آیه شریفه 222 بقره: «وَ يَسْئَلُونَكَ‌ عَنِ‌ الْمَحِيضِ‌ قُلْ‌ هُوَ أَذىً‌ فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ‌ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ‌ حَتّى يَطْهُرْن» نوشته، روشن‌تر می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص142</ref>
 
نویسنده در باب سوم، به معرفی تفسیر قرطبی و مصادر آن از کتب تفسیر، قرائات، حدیث، علوم حدیث، فقه، نحو و لغت، کتب عقایدی، تصوف و اخلاق و سیره و تاریخ و تراجم و... می‌پردازد. از جمله منابع تفسیری [[الجامع لأحكام القرآن|تفسیر قرطبی]]، [[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]] [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابن عطیه غرناطی]]، [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تأویل القرآن]] [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|الكشاف عن حقائق التنزيل]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]، النكت من التفسير محمد بن محمد حسن جوینی شافعی و... است.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> او سایر منابع تفسیر قرطبی را هم به‌تفصیل و به شکل مجزا در هر علمی، نام می‌برد.<ref>ر.ک: همان، ص197-203</ref>
نویسنده در باب سوم، به معرفی تفسیر قرطبی و مصادر آن از کتب تفسیر، قرائات، حدیث، علوم حدیث، فقه، نحو و لغت، کتب عقایدی، تصوف و اخلاق و سیره و تاریخ و تراجم و... می‌پردازد. از جمله منابع تفسیری [[الجامع لأحكام القرآن|تفسیر قرطبی]]، [[المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز]] [[ابن عطیه، عبدالحق بن غالب|ابن عطیه غرناطی]]، [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|جامع البيان في تأویل القرآن]] [[طبری، محمد بن جریر|طبری]]، [[الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل و عيون الأقاويل في وجوه التأويل|الكشاف عن حقائق التنزيل]] [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشری]]، النكت من التفسير محمد بن محمد حسن جوینی شافعی و... است.<ref>ر.ک: همان، ص197</ref> او سایر منابع تفسیر قرطبی را هم به‌تفصیل و به شکل مجزا در هر علمی، نام می‌برد.<ref>ر.ک: همان، ص197-203</ref>
ادامه مطالب کتاب درباره شرح روش قرطبی در تفسیر است. نویسنده می‌گوید: قرطبی مباحث تکراری و... را به منابع آن‌ها ارجاع داده و از ذکر مجدد آن‌ها خودداری کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص216</ref> شیوه قرطبی در تفسیرش، اعتبار روایات پیامبر(ص) و صحابه و آنچه عقل از روی فهم و اجتهاد از تبعیت از اصول مقرره به آن می‌رسد، می‌باشد... شیوه روایت یا تفسیر به مأثور بر تفسیر او سایه انداخته و بر شیوه درایت و تفسیر به رأی غلبه کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص239</ref>
ادامه مطالب کتاب درباره شرح روش قرطبی در تفسیر است. نویسنده می‌گوید: قرطبی مباحث تکراری و... را به منابع آن‌ها ارجاع داده و از ذکر مجدد آن‌ها خودداری کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص216</ref> شیوه قرطبی در تفسیرش، اعتبار روایات پیامبر(ص) و صحابه و آنچه عقل از روی فهم و اجتهاد از تبعیت از اصول مقرره به آن می‌رسد، می‌باشد... شیوه روایت یا تفسیر به مأثور بر تفسیر او سایه انداخته و بر شیوه درایت و تفسیر به رأی غلبه کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص239</ref>
معرفی شخصیت ناقد قرطبی و جایگاه تفسیرش و تأثیر وی بر آیندگان بر خودش، پایان‌بخش مطالب کتاب است. از جمله کسانی که از تفسیر قرطبی در کتاب‌ها و تفاسیرشان استفاده کرده‌اند، قطب‌الدین محمد بن مسعود بن مصلح فارسی شیرازی علامی شافعی (634-710ق) در «فتح المنان في تفسير القرآن» که به «تفسير العلامي» مشهور است، محمد بن عبدالرحمن مصری در تفسیر چهار جلدیش، صالح بن عمر کنانی عسقلانی قاهری (791-848ق)، ابوحفص سراج‌الدین عمر بن علی بن عادل حنبلی دمشقی (قرن هفتم) صاحب «اللباب في علوم الكتاب»، [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزی]] (691-751ق) در «الصواعق المرسلة علی الجهمية و المعطلة»، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|عمادالدین ابوالفداء]] (متوفی 774ق) در «تفسير القرآن العظيم»، [[شوکانی، محمد|محمد بن علی شوکانی]] (1173-1250ق) صاحب تفسیر «[[فتح القدير|فتح القدير الجامع بين فني الروايه و الدراية من علم التفسير]]» و... هستند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص291-293</ref>
معرفی شخصیت ناقد قرطبی و جایگاه تفسیرش و تأثیر وی بر آیندگان بر خودش، پایان‌بخش مطالب کتاب است. از جمله کسانی که از تفسیر قرطبی در کتاب‌ها و تفاسیرشان استفاده کرده‌اند، قطب‌الدین محمد بن مسعود بن مصلح فارسی شیرازی علامی شافعی (634-710ق) در «فتح المنان في تفسير القرآن» که به «تفسير العلامي» مشهور است، محمد بن عبدالرحمن مصری در تفسیر چهار جلدیش، صالح بن عمر کنانی عسقلانی قاهری (791-848ق)، ابوحفص سراج‌الدین عمر بن علی بن عادل حنبلی دمشقی (قرن هفتم) صاحب «اللباب في علوم الكتاب»، [[ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر|ابن قیم جوزی]] (691-751ق) در «الصواعق المرسلة علی الجهمية و المعطلة»، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|عمادالدین ابوالفداء]] (متوفی 774ق) در «تفسير القرآن العظيم»، [[شوکانی، محمد|محمد بن علی شوکانی]] (1173-1250ق) صاحب تفسیر «[[فتح القدير|فتح القدير الجامع بين فني الروايه و الدراية من علم التفسير]]» و... هستند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص291-293</ref>


خط ۴۶: خط ۵۱:


==پانویس==
==پانویس==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
خط ۵۳: خط ۵۸:
==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
[[الجامع لأحكام القرآن]]
[[الجامع لأحكام القرآن]]
   
   
[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش