الإعراب المفصل لكتاب الله المرتل: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR11060J1.jpg | عنوان =‏الإعراب المفصل لكتاب الله المرت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}  
}}  


'''الإعراب المفصل لكتاب الله المرتل'''، تألیف نویسنده معاصر، بهجت عبدالواحد صالح و تصحیح «مؤسسة دارالكفر للطباعة و النشر و التوزيع»، کتابی است در ترکیب واژگان قرآن به زبان عربی.
'''الإعراب المفصل لكتاب الله المرتل'''، تألیف نویسنده معاصر، [[صالح، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد صالح]] و تصحیح «مؤسسة دارالكفر للطباعة و النشر و التوزيع»، کتابی است در ترکیب واژگان قرآن به زبان عربی.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۳: خط ۳۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
بهجت عبدالواحد، معتقد است که قرآن نقش بسزایی در تطور علم لغت داشته است و این چیزی است که علمای تفسیر را برانگیخته تا به کشف اسرار اعجاز قرآن و شرح مفرداتی از قرآن که متصف به فصاحت است و نیز توضیح واژگان جادویی قرآن که محیر العقول هستند، بپردازند<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص6</ref>.
[[صالح، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد]]، معتقد است که قرآن نقش بسزایی در تطور علم لغت داشته است و این چیزی است که علمای تفسیر را برانگیخته تا به کشف اسرار اعجاز قرآن و شرح مفرداتی از قرآن که متصف به فصاحت است و نیز توضیح واژگان جادویی قرآن که محیر العقول هستند، بپردازند<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص6</ref>.


نویسنده این اثر را به مدت پنج سال نوشته و سعی نموده تفاسیری از قرآن را که خالی از ترکیب مفردات قرآن است و یا اینکه کمتر به این مسئله پردخته‎اند، تکمیل نماید<ref>ر.ک: همان</ref>.
نویسنده این اثر را به مدت پنج سال نوشته و سعی نموده تفاسیری از قرآن را که خالی از ترکیب مفردات قرآن است و یا اینکه کمتر به این مسئله پردخته‎اند، تکمیل نماید<ref>ر.ک: همان</ref>.


ایشان ترکیب آیات قرآن را به‎ترتیب از سوره حمد آغاز و به سوره ناس ختم نموده است. ایشان ذیل هر آیه، مفرادت آن آیه را آورده و به ترکیب و گاه تجزیه آنها پرداخته است. برای روشن شدن روش کار نویسنده به دو نمونه از آن اشاره می‎شود:
ایشان ترکیب آیات قرآن را به‎ترتیب از سوره حمد آغاز و به سوره ناس ختم نموده است. ایشان ذیل هر آیه، مفرادت آن آیه را آورده و به ترکیب و گاه تجزیه آنها پرداخته است. برای روشن شدن روش کار نویسنده به دو نمونه از آن اشاره می‎شود:
# بهجت عبدالواحد کتاب را با ترکیب '''بسم الله الرحمن الرحيم''' (حمد: 1)، آغاز نموده است. او می‎گوید: «باء» در «بسم» حرف جر است که علما در آن اختلاف نموده اند؛ برخی معتقدند این حرف در اینجا برای استعانت و گروهی دیگر معتقدند برای سببیت... استعمال شده است. «سم» مجرور به حرف بای جاره و علامت جر آن کسره است. اصل آن «اسم» بوده که الف آن به‎خاطر اختصار افتاده است. «اسم» اضافه به «الله» شده است. «الله» لفظ جلاله و مجرور به اضافه و علامت جر آن کسر است. «الله» در اصل «الإله» بوده که همزه آن به‎خاطر اختصار حذف شده و لام در لام ادغام شده و مشدد گردیده است. برخی درباره اینکه اصل «الله» چه بوده نظرات دیگری دارند که نویسنده به آنها نیز اشاره نموده است. «الرحمن الرحيم» دو صفت برای لفظ جلاله «الله» و مجرور هستند و علامت جر آنها کسره ظاهر است. دلیل مشدد شدن «راء» به خاطر قلب لام به راء و یا ادغام لام به راء است... و به‎خاطر این است که «راء» از حروف شمسی است. «رحمن» بر «رحیم» مقدم شده؛ زیرا رحمن اسم خاص خداوند است و رحیم اسم مشترک برای خداوند و غیر خداوند است...<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-8</ref>.
# [[صالح، بهجت عبدالواحد|بهجت عبدالواحد]] کتاب را با ترکیب '''بسم الله الرحمن الرحيم''' (حمد: 1)، آغاز نموده است. او می‎گوید: «باء» در «بسم» حرف جر است که علما در آن اختلاف نموده اند؛ برخی معتقدند این حرف در اینجا برای استعانت و گروهی دیگر معتقدند برای سببیت... استعمال شده است. «سم» مجرور به حرف بای جاره و علامت جر آن کسره است. اصل آن «اسم» بوده که الف آن به‎خاطر اختصار افتاده است. «اسم» اضافه به «الله» شده است. «الله» لفظ جلاله و مجرور به اضافه و علامت جر آن کسر است. «الله» در اصل «الإله» بوده که همزه آن به‎خاطر اختصار حذف شده و لام در لام ادغام شده و مشدد گردیده است. برخی درباره اینکه اصل «الله» چه بوده نظرات دیگری دارند که نویسنده به آنها نیز اشاره نموده است. «الرحمن الرحيم» دو صفت برای لفظ جلاله «الله» و مجرور هستند و علامت جر آنها کسره ظاهر است. دلیل مشدد شدن «راء» به خاطر قلب لام به راء و یا ادغام لام به راء است... و به‎خاطر این است که «راء» از حروف شمسی است. «رحمن» بر «رحیم» مقدم شده؛ زیرا رحمن اسم خاص خداوند است و رحیم اسم مشترک برای خداوند و غیر خداوند است...<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص7-8</ref>.
# ایشان آیه دوم سوره فاتحه را دو بخش «الحمد لله» و «رب العالمين» تقسیم نموده است. «الحمد» در «الحمد لله» مبتدا و مرفوع به ضمه است. لام در «لله» حرف جر و به معنای اختصاص آمده است. «الله» اسم مجروری است که علامت جر آن کسره است. جار و مجرور «لله» متعلق به خبر مبتدا که محذوف است، می‎باشد (الحمد مختص لله).
# ایشان آیه دوم سوره فاتحه را دو بخش «الحمد لله» و «رب العالمين» تقسیم نموده است. «الحمد» در «الحمد لله» مبتدا و مرفوع به ضمه است. لام در «لله» حرف جر و به معنای اختصاص آمده است. «الله» اسم مجروری است که علامت جر آن کسره است. جار و مجرور «لله» متعلق به خبر مبتدا که محذوف است، می‎باشد (الحمد مختص لله).
«رب» در «رب العالمين» صفت «الله» یا بدل از آن است که علامت جر آن کسره ظاهر است. «العالمين» مضاف‎الیه و علامت جر آن حرف «یاء» است؛ چون به قول بعضی، ملحق به جمع مذکر سالم می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.
«رب» در «رب العالمين» صفت «الله» یا بدل از آن است که علامت جر آن کسره ظاهر است. «العالمين» مضاف‎الیه و علامت جر آن حرف «یاء» است؛ چون به قول بعضی، ملحق به جمع مذکر سالم می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش