۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =35600 | ||
| کد پدیدآور =23875 | | کد پدیدآور =23875 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نفیسی در بخشی از مقدمهاش در رابطه با افکار و عقاید [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] مینویسد: «از سخنان [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانشهای رایج روزگار خویش بشمار میرفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنویهای نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتابهای قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد<ref>ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاهوهشت و پنجاهونه</ref>. | نفیسی در بخشی از مقدمهاش در رابطه با افکار و عقاید [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] مینویسد: «از سخنان [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] پیداست که مرد بسیار دانایی بوده و محیط بر همه دانشهای رایج روزگار خویش بشمار میرفته است. از جام جم پیداست که در علوم مختلف مانند ادب و حدیث و تفسیر و کلام و طبیعیات و ریاضیات و هیئت و نجوم و سیر و سلوک و تصوف و عرفان و حکمت دست داشته است و این منظومه او برتری که بر همه مثنویهای نظیر آن دارد این است که جامع همه این معلومات است. در ادب فارسی به ویس و ورامین (ص548) و شاهنامه (ص643) و به زندگی فردوسی (ص643) و زندگی ناصرخسرو (ص521) و امام غزالی (ص398) و منطق الطیر عطار (ص585 و 639) اشاره کرده است. در حکمت به کتابهای قانون (ص302 و 494) و شفا (ص494) از ابن سینا و در فقه به دو کتاب معروف حجةالاسلام غزالی در فروع، یعنی وجیز و وسیط (ص662) اشاره دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/58 ر.ک: مقدمه، صفحات پنجاهوهشت و پنجاهونه]</ref>. | ||
در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت مینویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>ر.ک: همان، صفحه هجده</ref>. | در بخش دیگری از مقدمه به نقل از مجمع الفصحاء رضاقلی خان هدایت مینویسد: «مثنوی جام جم را به نام ابوسعید خان تمام فرموده، دیوانش قریب به شش هفت هزار بیت از قصاید و غزلیات و قطعه و رباعیات دیده شد»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/18 ر.ک: همان، صفحه هجده]</ref>. | ||
در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزلسرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزلسرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کردهاند. [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] را نیز غزلیاتی مرغوب است که میتوان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازهای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل: | در دیوان اوحدی در حدود نه الی ده هزار بیت از قصیده و ترجیع و غیره موجود است. قصاید او مثل غالب شعرای این دوره کاملاً عرفانی و پرمغز است و عموماً از نظر تصوف گفته شده؛ چه قصاید مدحیه و سبک قدما تقریباً به قرن ششم ختم شده بود. لیکن این عصر از حیث غزلسرایی ممتاز بوده و مشاهیر غزلسرایان در ضمن قرون 7، 8 و 9 ظهور کردهاند. [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] را نیز غزلیاتی مرغوب است که میتوان گفت از معاصرین خود عقب نمانده؛ به اندازهای در این شیوه خاص بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او داخل شده است؛ مثل این غزل: | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''حدیث درد من، ای مدعی، نه امروز است''|2=''که اوحدی ز ازل رند بود و شاهدباز''<ref>ر.ک: همان، صفحه سیوپنج و سیوشش</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''حدیث درد من، ای مدعی، نه امروز است''|2=''که اوحدی ز ازل رند بود و شاهدباز''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/1/35 ر.ک: همان، صفحه سیوپنج و سیوشش]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
در اوایل دیوان، قصیدهای در منقبت امام حسین(ع) ذکر شده است. قصیده با این ابیات آغاز شده است: | در اوایل دیوان، قصیدهای در منقبت امام حسین(ع) ذکر شده است. قصیده با این ابیات آغاز شده است: | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
{{ب|''این آسمان صدق و در او اختر صفاست؟''|2=''یا روضه مقدس فرزند مصطفاست؟''}} | {{ب|''این آسمان صدق و در او اختر صفاست؟''|2=''یا روضه مقدس فرزند مصطفاست؟''}} | ||
{{ب|''این داغ سینه اسدالله و فاطمه است؟''|2=''یا باغ میوه دل زهرا و مرتضاست؟''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''این داغ سینه اسدالله و فاطمه است؟''|2=''یا باغ میوه دل زهرا و مرتضاست؟''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/4 ر.ک: متن کتاب، ص4]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
ترکیبات نیز با ذکر شعری از [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] در آرزوی کعبه و زیارت مرقد رسولالله(ص) آغاز شده که در اولین بیت آن آمده است: | ترکیبات نیز با ذکر شعری از [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] در آرزوی کعبه و زیارت مرقد رسولالله(ص) آغاز شده که در اولین بیت آن آمده است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>ر.ک: همان، ص47</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا''|2=''آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/47 ر.ک: همان، ص47]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
از هفت منظومهای که هماکنون به نام «دهنامه» شناخته و در دست است، شش منظومه در قرن هشتم و فقط یکی از آنها در قرن نهم سروده شده است. شش منظومه متعلق به قرن هشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومهها دارای آرایشی خاص است. گذشته از مطالبی که با عنوانهای ویژه در آغاز و انجام منظومه میآید، در متن آن غالباً پنج نامه از سوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ نامههای عاشق رد و بدل میشود. هریک از نامهها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شده است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات بشری همچون شانه و آیینه فرستاده میشود. در متن نامه عاشق دلدادگی خود را به معشوق شرح میدهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ میگوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاریهای او معشوق بر سر مهر میآید و از سخنان انجامین وی معلوم میشود که آن همه ناز برای آزمودن عاشق بوده است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون شایسته و خالص بهدر آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته است. کهنترین دهنامهای که با آرایش یادشده در دست است «منطق العشاق» اوحدی مراغهای است. از سخن خود اوحدی برمیآید که دهنامه او تازگی داشته و دهنامههای سابق طرز و روش او را نداشته است: | از هفت منظومهای که هماکنون به نام «دهنامه» شناخته و در دست است، شش منظومه در قرن هشتم و فقط یکی از آنها در قرن نهم سروده شده است. شش منظومه متعلق به قرن هشتم در بحر هزج و یک منظومه مربوط به قرن نهم در بحر خفیف است. این منظومهها دارای آرایشی خاص است. گذشته از مطالبی که با عنوانهای ویژه در آغاز و انجام منظومه میآید، در متن آن غالباً پنج نامه از سوی عاشق به معشوق و پنج نامه از معشوق در پاسخ نامههای عاشق رد و بدل میشود. هریک از نامهها نیز با مقدمات و مؤخراتی همراه است و در متن هر نامه هم غزلی بر وزن منظومه با رعایت قافیه سروده شده است. نامه بر دست یکی از عناصر طبیعت مانند باد و آفتاب یا مصنوعات بشری همچون شانه و آیینه فرستاده میشود. در متن نامه عاشق دلدادگی خود را به معشوق شرح میدهد و معشوق نیز با سنگدلی تمام پاسخ میگوید، ولی سرانجام در نتیجه پایداری عاشق و زاریهای او معشوق بر سر مهر میآید و از سخنان انجامین وی معلوم میشود که آن همه ناز برای آزمودن عاشق بوده است نه آزار وی و چون عاشق از بوته آزمون شایسته و خالص بهدر آمده، معشوق او را لایق عشق خود دیده و پذیرفته است. کهنترین دهنامهای که با آرایش یادشده در دست است «منطق العشاق» اوحدی مراغهای است. از سخن خود اوحدی برمیآید که دهنامه او تازگی داشته و دهنامههای سابق طرز و روش او را نداشته است: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
{{ب|''دل از دهنامههای کهنه سیر است''|2=''بگو دهنامهای شیرین که دیر است''}} | {{ب|''دل از دهنامههای کهنه سیر است''|2=''بگو دهنامهای شیرین که دیر است''}} | ||
{{ب|''حدیثی تازه کن از سینه نو''|2=''سماطی در کش از لوزینه نو''<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ متن کتاب، ص456</ref>}} | {{ب|''حدیثی تازه کن از سینه نو''|2=''سماطی در کش از لوزینه نو''<ref>ر.ک: عیوضی، رشید، ص526-525؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/456 متن کتاب، ص456]</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
در دهنامه [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامهها یکدرمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به دست باد میسپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق میرسد و او از وصل عاشق سر باز میزند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح میدهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت میدهد و [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] دهنامه را با ذکر حکایت حاجیای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمهای در اشاره به نامگذاری دهنامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان میبرد<ref>ر.ک: متن، کتاب، ص479-478</ref>. | در دهنامه [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]]، برخلاف روش معمول، سه نامه اول از زبان عاشق به معشوق و پس از آن نامهها یکدرمیان از عاشق به معشوق و بالعکس است. عاشق، نامه اول را به دست باد میسپارد. پس از آنکه نامه به دست معشوق میرسد و او از وصل عاشق سر باز میزند، شاعر تا انتهای کتاب پس از هر پاسخ، تحت عنوان خلاصه سخن، این سنگدلی معشوق را آزمایش عاشق دانسته و با ذکر حکایتی توضیح میدهد. در آخر معشوق به عاشق پاسخ مثبت میدهد و [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] دهنامه را با ذکر حکایت حاجیای که به عشق دیدن جمال کعبه خستگی بیابان را بر خود هموار ساخته و خاتمهای در اشاره به نامگذاری دهنامه به «منطق العشاق» و طلب بخشش از خداوند به پایان میبرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/478 ر.ک: متن، کتاب، ص479-478]</ref>. | ||
از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس سلسله صفویّه سرودن منظومههای عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفتهاند. در این منظومههای معروف، فزون بر مواعظ و نصایح بهطور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی و سیاسی و چگونگی دستاندازیهای نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کمبها شدن رفتارها و سنّتهای کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به میخوارگی و کشیدن بنگ، دغلکاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت، در میان مردم نیز مورد عنایت قرار گرفته است. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنویهای آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه با رعایت سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده داشته است. اوحدی، سرودن جام جم را در دوره کمال و پختگی، به خواست غیاثالدّین محمّد بن رشیدالدّین فضلاللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی تمام بر قامت دانش و ذوق و آگاهیهای خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است که: | از سده پیش از حمله مغولان تا سده پیش از به قدرت رسیدن قزلباشان و تأسیس سلسله صفویّه سرودن منظومههای عرفانی شامل مباحث اجتماعی و تربیتی و اخلاقی و حتی انتقادی نسبت به حاکمان و صاحبان مناصب ظاهری دین، رواج یافته بود. عطّار، سنایی، مولوی، شیخ شبستری و نیز [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] سراینده منظومه باارزش جام جم، در زمره نامدارترین این گویندگان بشمار رفتهاند. در این منظومههای معروف، فزون بر مواعظ و نصایح بهطور مستقیم و غیر مستقیم، اوضاع و احوال زمان و آشفتگی نهادها و کارکردهای اجتماعی و سیاسی و چگونگی دستاندازیهای نااهلان بر فضایل جامعه و مذهب و کمبها شدن رفتارها و سنّتهای کارساز و شیوع رذایل و قبایح، اعتیاد به میخوارگی و کشیدن بنگ، دغلکاری در لباس علم و فقه و قضا و فتوّت، در میان مردم نیز مورد عنایت قرار گرفته است. حقیقت این است که منظومه جام جم فقط به دنبال مثنویهای آن عصر به سبک حديقة الحقيقة سنایی سروده نشده، بلکه با رعایت سبک شعری، رسالت و حوالتی تاریخی و فرهنگی نیز برعهده داشته است. اوحدی، سرودن جام جم را در دوره کمال و پختگی، به خواست غیاثالدّین محمّد بن رشیدالدّین فضلاللّه به سال 237ق، آغاز کرده و در رمضان سال بعد به پایان رسانده است. شاعر با توانمندی تمام بر قامت دانش و ذوق و آگاهیهای خود، جامه زیبای مثنوی را پوشانیده و با صداقت بیان کرده است که: | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
{{ب|''نامه اولیاست این نامه''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}} | {{ب|''نامه اولیاست این نامه''|2=''مبر این را به شهر هنگامه''}} | ||
{{ب|''اندرین نامه بدیعسرشت''|2=''ره دوزخ پدید و راه بهشت''}} | {{ب|''اندرین نامه بدیعسرشت''|2=''ره دوزخ پدید و راه بهشت''}} | ||
{{ب|''سخن مبدأ و معاش و معاد''|2=''اندرین چند بیت کردم یاد''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص508</ref>}}{{پایان شعر}} | {{ب|''سخن مبدأ و معاش و معاد''|2=''اندرین چند بیت کردم یاد''<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35600/2/508 ر.ک: متن کتاب، ص508]</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
منظومه جام جم با کوششهای مستمر [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] در چارچوب اندیشهای نظامدار (ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دلانگیز پایان پیدا کرده است<ref>ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص113</ref>. | منظومه جام جم با کوششهای مستمر [[اوحدي، رکنالدين|اوحدی]] در چارچوب اندیشهای نظامدار (ابتدا، حرکت، انتها) و بیانی دلانگیز پایان پیدا کرده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/16753/113 ر.ک: تکمیل همایون، ناصر، ص113]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
[[رده: 25 شهریور الی 24 مهر]] | [[رده: 25 شهریور الی 24 مهر]] | ||
[[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]] | [[رده:سال97-25شهریور الی24 مهر]] | ||
[[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]] |
ویرایش