۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'مى نمود' به 'مینمود') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| سال نشر = 1386 ش | | سال نشر = 1386 ش | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03393AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| شابک =978-964-540-030-7 | | شابک =978-964-540-030-7 | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نویسنده، معتقد است: «تشيع، يك مسلك كلامى همچون اعتزال نيست، تا از آغاز و علل پيدايش آن بحث كنيم، از يكى از حوادث هم پديد نيامده است، مثل خوارج، بلكه تشيع، عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصايت» براى [[امام على(ع)]] و خاندان او... اعتقادات ديگر شيعه در اصول و فروع، نقشى در صدق تشيع بهصورت اثبات و نفى ندارد... اين تفكر، به دست مبارک پيامبر(ص) در حال حياتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار نيز در زمان ايشان آن را پذيرفتند و پس از رحلت آن حضرت نيز بر همان عقيده باقى ماندند. گروهى ديگر از تابعين هم به آنان اقتدا كردند و اعتقاد به اين اصل، از همان زمانهاى گذشته تاكنون تداوم يافته است. بنابراین، تشيع، تاريخى جز تاريخ اسلام و مبدئى جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشيع دو سوى يك حقيقتند و دو همزادند كه با هم به دنيا آمدهاند»<ref>ر.ک: همان28</ref> | نویسنده، معتقد است: «تشيع، يك مسلك كلامى همچون اعتزال نيست، تا از آغاز و علل پيدايش آن بحث كنيم، از يكى از حوادث هم پديد نيامده است، مثل خوارج، بلكه تشيع، عبارت است از اعتقاد به استمرار رهبرى اسلامى در قالب «وصايت» براى [[امام على(ع)]] و خاندان او... اعتقادات ديگر شيعه در اصول و فروع، نقشى در صدق تشيع بهصورت اثبات و نفى ندارد... اين تفكر، به دست مبارک پيامبر(ص) در حال حياتش پى نهاده شد. گروهى از مهاجران و انصار نيز در زمان ايشان آن را پذيرفتند و پس از رحلت آن حضرت نيز بر همان عقيده باقى ماندند. گروهى ديگر از تابعين هم به آنان اقتدا كردند و اعتقاد به اين اصل، از همان زمانهاى گذشته تاكنون تداوم يافته است. بنابراین، تشيع، تاريخى جز تاريخ اسلام و مبدئى جز آغاز ظهور اسلام ندارد و اسلام و تشيع دو سوى يك حقيقتند و دو همزادند كه با هم به دنيا آمدهاند»<ref>ر.ک: همان28</ref> | ||
وى در ادامه، به تشريح نقش شيعه در بناى تمدن عظيم اسلامى، كه بيشتر در عرصه پايهگذارى علوم | وى در ادامه، به تشريح نقش شيعه در بناى تمدن عظيم اسلامى، كه بيشتر در عرصه پايهگذارى علوم اسلامینمود داشته است، پرداخته و اشاره دارد كه از ميان شيعه، طلايهداران علوم لغت و دين پديد آمده است، مثل علوم تفسير قرآن، علم حديث، فقه، رجال. در زمينه علوم طبيعى مثل جغرافى، تاريخ، طب، شيمى، رياضى، هندسه و... نيز پيشگامانى از آنان درخشيدهاند و تاريخ، از شخصيتهاى شيعى و تلاشهاى شايسته و تأليفات گرانسنگ و مشهور آنان پربار و سرشار است كه همه جا خوانده مىشود<ref>ر.ک: همان، ص49</ref> | ||
نویسنده، معتقد است كه شيعه اماميه، در اصول كلى با فرقههاى ديگر اسلامى، مشترك است، اما در برخى امور هم تفاوت دارد كه در فصل دوم، ضمن تشريح اصول اعتقادى شيعه، به اين امور، اشاره شده است. عناوين مطرحشده در اين فصل، عبارتند از: توحيد ذاتى؛ توحيد در صفات؛ توحيد در آفرينش؛ توحيد در ربوبيت؛ توحيد در حاكميت؛ توحيد در عبادت؛ صفات ذات و صفات فعل؛ صفات ثبوتيه و سلبيه؛ صفات خبريه؛ قضا و قدر؛ انسان، موجود مختار؛ ضرورت نبوت عامه؛ نبوت خاصه؛ معاد و قيامت و مسائل كلامى مخصوص شيعه اماميه<ref>همان، ص53-74</ref> | نویسنده، معتقد است كه شيعه اماميه، در اصول كلى با فرقههاى ديگر اسلامى، مشترك است، اما در برخى امور هم تفاوت دارد كه در فصل دوم، ضمن تشريح اصول اعتقادى شيعه، به اين امور، اشاره شده است. عناوين مطرحشده در اين فصل، عبارتند از: توحيد ذاتى؛ توحيد در صفات؛ توحيد در آفرينش؛ توحيد در ربوبيت؛ توحيد در حاكميت؛ توحيد در عبادت؛ صفات ذات و صفات فعل؛ صفات ثبوتيه و سلبيه؛ صفات خبريه؛ قضا و قدر؛ انسان، موجود مختار؛ ضرورت نبوت عامه؛ نبوت خاصه؛ معاد و قيامت و مسائل كلامى مخصوص شيعه اماميه<ref>همان، ص53-74</ref> |
ویرایش