علم الأخلاق إلی نيقوماخوس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مساله' به 'مسأله'
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
جز (جایگزینی متن - 'مساله' به 'مسأله')
خط ۲۰: خط ۲۰:
| سال نشر =  
| سال نشر =  


| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE1702AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01702AUTOMATIONCODE
| چاپ =1
| چاپ =1
| تعداد جلد =2
| تعداد جلد =2
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11557
| کتابخانۀ دیجیتال نور =11557
| کتابخوان همراه نور =01702
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۱۱۳: خط ۱۱۴:
در چهارم و پنجم، از فضايل اخلاقى همچون: گشاده‌دستى، بزرگوارى، بزرگ‌منشى، شكيبايى، درستكارى، نزاكت، عدل و انصاف بحث شده و ششم، به بحث از فضايل عقلى مانند: شناخت علمى، توانايى عملى (فن و هنر)، حكمت عملى، عقل شهودى و حكمت نظرى، اختصاص يافته است.
در چهارم و پنجم، از فضايل اخلاقى همچون: گشاده‌دستى، بزرگوارى، بزرگ‌منشى، شكيبايى، درستكارى، نزاكت، عدل و انصاف بحث شده و ششم، به بحث از فضايل عقلى مانند: شناخت علمى، توانايى عملى (فن و هنر)، حكمت عملى، عقل شهودى و حكمت نظرى، اختصاص يافته است.


هفتم، درباره اين مساله مى‌باشد كه آيا ممكن است شخصى بداند درست يا خوب چيست، در عين حال، نادرست باشد يا بد كند. افلاطون معتقد بود كه ناممكن است. از نظر افلاطون هيچ‌كس نمى‌تواند آگاهانه برخلاف خوبى عمل كند. همه بد عمل كردن‌ها ناشى از جهل به خوبى است.
هفتم، درباره اين مسأله مى‌باشد كه آيا ممكن است شخصى بداند درست يا خوب چيست، در عين حال، نادرست باشد يا بد كند. افلاطون معتقد بود كه ناممكن است. از نظر افلاطون هيچ‌كس نمى‌تواند آگاهانه برخلاف خوبى عمل كند. همه بد عمل كردن‌ها ناشى از جهل به خوبى است.


[[ارسطو]] افلاطون را به ضديت با واقع متهم مى‌كند. بنابر تحليل [[ارسطو]]، علم به خوبى و عمل نكردن بر طبق آن، امكان‌پذير است. براى تأييد اين مدعا، او شخص ضعيف الاراده‌اى را مثال مى‌زند. فردى كه بى‌انضباطى كرده يا ضعف اراده‌اى نشان داده است، مى‌داند كه خوبى چيست، اما در مقام عمل، گمان مى‌كند كه بايد آن گونه عمل كند. او با شخصى كه صرفاً هرزه است و فقط به دنبال لذات آنى است، فرق مى‌كند. مسئله [[ارسطو]] اين است كه تبيين منسجم منطقى از شخص ضعيف الاراده‌اى كه مى‌داند خوبى چيست، ولى بد عمل مى‌كند، به دست دهد.
[[ارسطو]] افلاطون را به ضديت با واقع متهم مى‌كند. بنابر تحليل [[ارسطو]]، علم به خوبى و عمل نكردن بر طبق آن، امكان‌پذير است. براى تأييد اين مدعا، او شخص ضعيف الاراده‌اى را مثال مى‌زند. فردى كه بى‌انضباطى كرده يا ضعف اراده‌اى نشان داده است، مى‌داند كه خوبى چيست، اما در مقام عمل، گمان مى‌كند كه بايد آن گونه عمل كند. او با شخصى كه صرفاً هرزه است و فقط به دنبال لذات آنى است، فرق مى‌كند. مسئله [[ارسطو]] اين است كه تبيين منسجم منطقى از شخص ضعيف الاراده‌اى كه مى‌داند خوبى چيست، ولى بد عمل مى‌كند، به دست دهد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش