۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'مساله' به 'مسأله') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
}} | }} | ||
'''الشيعه و الرجعه'''، اثر محمدرضا مروج طبسى، كتابى است، به زبان عربى در اثبات ديدگاه شيعه اماميه در مورد | '''الشيعه و الرجعه'''، اثر محمدرضا مروج طبسى، كتابى است، به زبان عربى در اثبات ديدگاه شيعه اماميه در مورد مسأله رجعت. | ||
مؤلف انگيزه خود از نگارش اين اثر را اينگونه بيان مىكند: | مؤلف انگيزه خود از نگارش اين اثر را اينگونه بيان مىكند: | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در جلد اول كتاب مؤلف مباحث ذيل را مطرح مىكند: | در جلد اول كتاب مؤلف مباحث ذيل را مطرح مىكند: | ||
ابتدا تفاسير مختلفى را كه از | ابتدا تفاسير مختلفى را كه از مسأله رجعت ارائه شده بيان مىكند و منتقدان رجعت را به دو گروه تقسيم مىكند: در گروه اول كسانى؛ چون ملّيون (مانند يهود و نصارى) و در گروه دوم كسانى؛ مانند طبیعیون را جاى داده، سپس يادآور مىشود كه بحث ما با يهود و نصارى در رجعت نخواهد بود؛ بلكه با ايشان در مورد نسخ شرايع سابقه با ظهور اسلام به عنوان دين خاتم به بحث خواهيم نشست؛ اما با طبیعیون ناچاريم درباره مبدأ و مُبدِع عالم به سخن بنشینیم. به هر ترتيب، وى بنا دارد در اين كتاب با هر گروهى به تناسب عقايد آن گروه، به بحث بنشيند؛ اما روى سخن مؤلف در اين كتاب، عمدتاً با دو گروه اصلى از گروههاى اسلامى؛ يعنى شيعه و اهل سنت هستند. به گفته مؤلف، شيعه به جهت براهينى كه در اختيار دارد و نيز به جهت اين كه رجعت از ضروريات مذهب وى است، گريزى از اعتراف به اين مسأله ندارد؛ اما اهل سنت نيز از راه ديگرى ملزم به اقرار و اعتراف به اين مهم هستند و آن راه، آيات قرآن كريم است، چرا كه در قرآن آياتى وجود دارد كه به وضوح بر امكان؛ بلكه وقوع رجعت در امتهاى پيشين و نيز در امت اسلامى دلالت دارد. | ||
مؤلف، سپس در مقدمه كتاب به بيان معناى لغوى و اصطلاحى رجعت پرداخته و پس از آن و پيش از پرداختن به آيات قرآنى و نيز اخبار و رواياتى كه در اين زمينه از پيامبر(ص) و ائمه معصومين عليهمالسلام در اين باره نقل شده، به توضيح و تبيين مفاهيم سه گانه: ظاهر، تفسير و تأويل مىپردازد. | مؤلف، سپس در مقدمه كتاب به بيان معناى لغوى و اصطلاحى رجعت پرداخته و پس از آن و پيش از پرداختن به آيات قرآنى و نيز اخبار و رواياتى كه در اين زمينه از پيامبر(ص) و ائمه معصومين عليهمالسلام در اين باره نقل شده، به توضيح و تبيين مفاهيم سه گانه: ظاهر، تفسير و تأويل مىپردازد. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
جلد دوم كتاب، به موضوع رجعت اختصاص يافته و مؤلف در اين رابطه ثبوتا و اثباتا به تفصيل به بحث نشسته است. | جلد دوم كتاب، به موضوع رجعت اختصاص يافته و مؤلف در اين رابطه ثبوتا و اثباتا به تفصيل به بحث نشسته است. | ||
در مقدمه ضمن دو بخش، مؤلف بحثى تحليلى و عقلى را درباره رجعت آغاز مىكند. در بخش نخست، اين نكته را يادآور مىشود كه رجعت مورد قبول اماميه امرى است كه ذاتا امكان وقوع دارد و هيچ گونه استحاله عقلى ندارد، چرا كه مفاد رجعتى كه مورد ادعاى اماميه است؛ عبارتست از زنده ساختن دوباره برخى از افراد در دار دنيا، پس از آن كه مزه مرگ را چشيده و از دنيا رفتهاند و اين امرى است، ممكن الحصول و معقول، چرا كه از خداى قادر چنين كارى ساخته است. از اين رو كسى كه به | در مقدمه ضمن دو بخش، مؤلف بحثى تحليلى و عقلى را درباره رجعت آغاز مىكند. در بخش نخست، اين نكته را يادآور مىشود كه رجعت مورد قبول اماميه امرى است كه ذاتا امكان وقوع دارد و هيچ گونه استحاله عقلى ندارد، چرا كه مفاد رجعتى كه مورد ادعاى اماميه است؛ عبارتست از زنده ساختن دوباره برخى از افراد در دار دنيا، پس از آن كه مزه مرگ را چشيده و از دنيا رفتهاند و اين امرى است، ممكن الحصول و معقول، چرا كه از خداى قادر چنين كارى ساخته است. از اين رو كسى كه به مسأله رجعت اشكال مىكند، بايد به يكى از دو امر ذيل ملتزم گردد: | ||
يا بايد صغراى قياس را انكار كند؛ يعنى قائل به عدم امكان رجعت باشد و يا بايد كبراى قياس؛ يعنى قدرت مطلقه خداوند در احياء مردگان را منكر شود و اين هر دو باطل است. با توجه به اين برهان ثابت مىشود كه رجعت امرى است كه مقدور خداوند است و جزء ضرورياتى است كه نياز به اقامه برهان هم ندارد. | يا بايد صغراى قياس را انكار كند؛ يعنى قائل به عدم امكان رجعت باشد و يا بايد كبراى قياس؛ يعنى قدرت مطلقه خداوند در احياء مردگان را منكر شود و اين هر دو باطل است. با توجه به اين برهان ثابت مىشود كه رجعت امرى است كه مقدور خداوند است و جزء ضرورياتى است كه نياز به اقامه برهان هم ندارد. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
در بخش دوم مقدمه، شانزده امر مطرح گرديده كه هر كدام به نحوى در ارتباط با موضوع رجعت مىباشد. | در بخش دوم مقدمه، شانزده امر مطرح گرديده كه هر كدام به نحوى در ارتباط با موضوع رجعت مىباشد. | ||
اولين بخش، جزء دوم كتاب، «قرآن و رجعت» نام دارد و ضمن آن هفتاد و شش آيه از آيات كريمه قرآن مطرح گرديده كه برخى از آنها به صراحت به | اولين بخش، جزء دوم كتاب، «قرآن و رجعت» نام دارد و ضمن آن هفتاد و شش آيه از آيات كريمه قرآن مطرح گرديده كه برخى از آنها به صراحت به مسأله رجعت دلالت دارد و برخى ديگر به اين مسأله تفسير يا تأويل گرديدهاند. چه بسا پژوهشگران با تلاش بيشتر به شمار بيشترى از آيات در اين رابطه دست بيابند. | ||
به گفته مؤلف، اين آيات انواع گوناگون دارند: برخى به امكان رجعت و ثبوت آن، برخى ديگر بر وقوع و اثبات آن در خارج؛ يعنى در امتهاى پيشين دلالت دارند و از برخى ديگر چنين برمىآيد كه اعتراف و اعتقاد به رجعت؛ مانند ساير امور غيبى و نيز امورى كه با برهان و دليل به اثبات مىرسند؛ مانند توحيد و نبوت و قيام قائم(ع) و رستاخيز و...لازم است. | به گفته مؤلف، اين آيات انواع گوناگون دارند: برخى به امكان رجعت و ثبوت آن، برخى ديگر بر وقوع و اثبات آن در خارج؛ يعنى در امتهاى پيشين دلالت دارند و از برخى ديگر چنين برمىآيد كه اعتراف و اعتقاد به رجعت؛ مانند ساير امور غيبى و نيز امورى كه با برهان و دليل به اثبات مىرسند؛ مانند توحيد و نبوت و قيام قائم(ع) و رستاخيز و...لازم است. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
تنبيه دوم: معرفى كسانى كه به نقل اخبار مرتبط با رجعت پرداختهاند. | تنبيه دوم: معرفى كسانى كه به نقل اخبار مرتبط با رجعت پرداختهاند. | ||
تنبيه سوم: به بيان برخى شبهات سست و بىپايه كه درباره | تنبيه سوم: به بيان برخى شبهات سست و بىپايه كه درباره مسأله رجعت مطرح گرديده اختصاص يافته است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش