رحلة ابن خلدون: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مي‌' به 'می'
جز (جایگزینی متن - 'كاري' به 'كاری')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'مي‌' به 'می')
خط ۳۸: خط ۳۸:
دوره اول:  
دوره اول:  


[[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] سفرنامه‌اش را با شرح خاندان خود آغاز كرده است. او خود را با استناد بر جَمْهَرة ابن‌حزم از نسل وائل بن حُجْر كندي صحابي مي‌داند. او برخى از مقدمات را پيش پدر آموخت و برای فراگيرى علوم سنتى نزد استادان تونسى به شاگردي نشست. او قرائت‌هاي مختلف قرآن و نيز نحو و حديث و فقه مالكى را بياموخت و چندي به حفظ شعر پرداخت شانزده ساله بود كه يك حادثه سياسى بزرگ در زادگاهش روي داد و در تربيت علمى او اثري عميق نهاد. در 748ق سلطان ابوالحسن مرينى- سلطان مغرب اقصى- با استفاده از ناتوانى و كشمكش‌هاي درونى سلاطين مغرب، برای دو سال مغرب أدنى را به زير فرمان خود درآورد و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] به سبب پايگاه اجتماعى خانواده‌اش و آمادگى علمى توانست از دانشمندان برجسته‌اي كه سلطان مغرب در دربار خود گرد آورده بود، نيك بهره برگيرد. وى در زندگی‌نامه خود از اين رويداد به عنوان يكى از حوادث فراموش ناشدنى ياد كرده است.
[[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] سفرنامه‌اش را با شرح خاندان خود آغاز كرده است. او خود را با استناد بر جَمْهَرة ابن‌حزم از نسل وائل بن حُجْر كندي صحابي میداند. او برخى از مقدمات را پيش پدر آموخت و برای فراگيرى علوم سنتى نزد استادان تونسى به شاگردي نشست. او قرائت‌هاي مختلف قرآن و نيز نحو و حديث و فقه مالكى را بياموخت و چندي به حفظ شعر پرداخت شانزده ساله بود كه يك حادثه سياسى بزرگ در زادگاهش روي داد و در تربيت علمى او اثري عميق نهاد. در 748ق سلطان ابوالحسن مرينى- سلطان مغرب اقصى- با استفاده از ناتوانى و كشمكش‌هاي درونى سلاطين مغرب، برای دو سال مغرب أدنى را به زير فرمان خود درآورد و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] به سبب پايگاه اجتماعى خانواده‌اش و آمادگى علمى توانست از دانشمندان برجسته‌اي كه سلطان مغرب در دربار خود گرد آورده بود، نيك بهره برگيرد. وى در زندگی‌نامه خود از اين رويداد به عنوان يكى از حوادث فراموش ناشدنى ياد كرده است.


عبدالرحمان در 21 سالگى به خدمت دولت درآمد و منصب علامت نويسى سلطان را كه وظيفه‌اش نوشتن تحميديه "الحمدلله و الشكرلله" با خط درشت در فرمان‌ها بود، به عهده گرفت. [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] پس از مدتي به شهر ابّه و پس از آن به قفصه و سپس به بسكره رفت. ابن خلدون از بسكره عازم خدمت ابوعنان در تلمسان شد و با احترام بسيار پذيرفته شد. سلطان به فاس بازگشت و به گردآوردن دانشمندان دربار خود پرداخت كسانى كه عبدالرحمان را در تونس شناخته بودند، پيش سلطان از او ياد كردند. سلطان از وزير خود خواست كه [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] را پيش او بفرستد. وي كه در اين هنگام با دختر یکیاز بزرگان دربار حفصى ازدواج كرده بود، به فاس رفت و در 755ق به مجمع علمى دربار پيوست و از ملازمان نماز جمعة سلطان شد و سپس به منصب دبيري خاص توقيع گماشته شد. وي از اين فرصت برای مطالعه و ديدار استادان مغربى كه به عنوان سفارت به فاس مى‌آمدند، سود جست و تا ممكن بود از آنان آموخت و اجازه عام گرفت. ابن خلدون از استادان و مشايخ زيادى علم آموخته است كه اسامى همه آنها را ذكر كرده است. همچنين دسترسى به كتابخانه‌هاي غنى مدارس فاس كه مركز تجمع علما و ادبا بود، برای طالب علمى چون او مغتنم بود.
عبدالرحمان در 21 سالگى به خدمت دولت درآمد و منصب علامت نويسى سلطان را كه وظيفه‌اش نوشتن تحميديه "الحمدلله و الشكرلله" با خط درشت در فرمان‌ها بود، به عهده گرفت. [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] پس از مدتي به شهر ابّه و پس از آن به قفصه و سپس به بسكره رفت. ابن خلدون از بسكره عازم خدمت ابوعنان در تلمسان شد و با احترام بسيار پذيرفته شد. سلطان به فاس بازگشت و به گردآوردن دانشمندان دربار خود پرداخت كسانى كه عبدالرحمان را در تونس شناخته بودند، پيش سلطان از او ياد كردند. سلطان از وزير خود خواست كه [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌خلدون]] را پيش او بفرستد. وي كه در اين هنگام با دختر یکیاز بزرگان دربار حفصى ازدواج كرده بود، به فاس رفت و در 755ق به مجمع علمى دربار پيوست و از ملازمان نماز جمعة سلطان شد و سپس به منصب دبيري خاص توقيع گماشته شد. وي از اين فرصت برای مطالعه و ديدار استادان مغربى كه به عنوان سفارت به فاس مى‌آمدند، سود جست و تا ممكن بود از آنان آموخت و اجازه عام گرفت. ابن خلدون از استادان و مشايخ زيادى علم آموخته است كه اسامى همه آنها را ذكر كرده است. همچنين دسترسى به كتابخانه‌هاي غنى مدارس فاس كه مركز تجمع علما و ادبا بود، برای طالب علمى چون او مغتنم بود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش