انوار الحقيقة و اطوار الطريق و اسرار الشريعة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
خط ۵۹: خط ۵۹:
مؤلف، اقسام بسيارى از عبادات را بر هر سه وجه بيان كرده است؛ مثلاً درباره وضو توضيح مى‌دهد كه وضوى اهل شريعت نزد عام و خاص مشهور و افعال آن بر سه‌گونه واجب، مندوب و ادب است. واجب، خود، بر دو گونه است: افعال و كيفيات. افعال واجب، پنج چيز است: نيّت، شستن صورت، شستن دو دست، مسح سر و مسح روى پا و...
مؤلف، اقسام بسيارى از عبادات را بر هر سه وجه بيان كرده است؛ مثلاً درباره وضو توضيح مى‌دهد كه وضوى اهل شريعت نزد عام و خاص مشهور و افعال آن بر سه‌گونه واجب، مندوب و ادب است. واجب، خود، بر دو گونه است: افعال و كيفيات. افعال واجب، پنج چيز است: نيّت، شستن صورت، شستن دو دست، مسح سر و مسح روى پا و...


وضوى اهل طريقت عبارت است از پاك‌سازى نفس از رذايل اخلاقى و پاكيزه كردن عقل از افكار پليد و پيراستگى سرّ از نظر به اغيار و طهارت اعضا از كارهايى كه نه مطابق عقل است و نه موافق شرع و...
وضوى اهل طريقت عبارت است از پاک‌سازى نفس از رذايل اخلاقى و پاکيزه كردن عقل از افكار پليد و پيراستگى سرّ از نظر به اغيار و طهارت اعضا از كارهايى كه نه مطابق عقل است و نه موافق شرع و...


وضوى اهل حقيقت عبارت است از طهارت سرّ از مشاهده غير. نيّت وضوى اهل حقيقت، اين است كه سالك قصد مى‌كند در سرّش غير از او را مشاهده ننمايد و شستن دستان، به معناى عدم توجه به دارایى‌هاى دنيايى (مال و مقام) و دارایى‌هاى آخرت(زهد، طاعت، حسنات و نعمت‌هاى بهشتى) و مسح سر، عبارت از پاك كردن باطن از خودبينى و تعيّن وجودى است و مسح پا، منزه كردن قواى علمى و عملى از حركت در غير مسير الهى و فناى اوست.
وضوى اهل حقيقت عبارت است از طهارت سرّ از مشاهده غير. نيّت وضوى اهل حقيقت، اين است كه سالك قصد مى‌كند در سرّش غير از او را مشاهده ننمايد و شستن دستان، به معناى عدم توجه به دارایى‌هاى دنيايى (مال و مقام) و دارایى‌هاى آخرت(زهد، طاعت، حسنات و نعمت‌هاى بهشتى) و مسح سر، عبارت از پاک كردن باطن از خودبينى و تعيّن وجودى است و مسح پا، منزه كردن قواى علمى و عملى از حركت در غير مسير الهى و فناى اوست.


پيامبران، شريعت را در درجه اول به مردم مى‌آموزند و آنها را به توحيد الهى و بندگى خداوندِ يكتا فرامى‌خوانند، امّا اولياى خدا آموزش‌هاى پيامبران را به‌طور كامل فراگرفته و مردم را به تعميق شريعت و طى طريقت و رسيدن به حقيقت فرامى‌خوانند كه همان توحيد وجودى است؛ بنابراین، هر پيامبرى بايد نقبا و اوليايى داشته باشد كه پس از او به تربيت امتش همّت گمارده و حقيقت شريعت او را به مردم زمان پس از خود بنمايند.
پيامبران، شريعت را در درجه اول به مردم مى‌آموزند و آنها را به توحيد الهى و بندگى خداوندِ يكتا فرامى‌خوانند، امّا اولياى خدا آموزش‌هاى پيامبران را به‌طور كامل فراگرفته و مردم را به تعميق شريعت و طى طريقت و رسيدن به حقيقت فرامى‌خوانند كه همان توحيد وجودى است؛ بنابراین، هر پيامبرى بايد نقبا و اوليايى داشته باشد كه پس از او به تربيت امتش همّت گمارده و حقيقت شريعت او را به مردم زمان پس از خود بنمايند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش