تاریخ هیجده ساله آذربایجان، بازمانده تاریخ مشروطه ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند'
جز (جایگزینی متن - 'هايي' به 'هایی')
جز (جایگزینی متن - 'مى‌كردند' به 'می‌كردند')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۶: خط ۴۶:
بايد توجه كرد اين تعريف و تمجيد بيشتر ناشى از جانبدارى آنها از مشروطه و آزاديخواهى است. زيرا كسروى هرجا كه توانسته و به قول معروف تيغش برش داشته، زهر خود را ريخته و مخالفت خود را با اين سلسله جليله ابراز كرده است. البته اين بيشتر شامل بخش ديگر از روحانیت است كه سرسازگارى با مشروطه نداشته، لذا مورد حمله او واقع شده‌اند.  
بايد توجه كرد اين تعريف و تمجيد بيشتر ناشى از جانبدارى آنها از مشروطه و آزاديخواهى است. زيرا كسروى هرجا كه توانسته و به قول معروف تيغش برش داشته، زهر خود را ريخته و مخالفت خود را با اين سلسله جليله ابراز كرده است. البته اين بيشتر شامل بخش ديگر از روحانیت است كه سرسازگارى با مشروطه نداشته، لذا مورد حمله او واقع شده‌اند.  


كسروى گرچه خود از مشروطه‌طلبان منورالفكر است، ولى نسبت به ساير روشنفكران اين چنينى، يكدل نيست و بويژه در مورد آنهايى كه بعد از بمباران مجلس از ایران فرار را برقرار ترجيح دادند، زبان به انتقاد مى‌گشايد؛ «يكدسته كه به اروپا شتافته و اين يك‌سال را در خيابانهاى قشنگ و پاكيزه آنجا خوش مى‌چميدند و هرگز يادى از گرفتاريهاى تبريز و سختى كار آزاديخواهان نمى‌كردند، اين زمان آنان نيز به تلاش افتاده مى‌كوشيدند هرچه زودتر خود را به ایران رسانند و تا دير نشده، جا بر سر خوان يغما گيرند». و اينان «تخم اروپائيگرى مى‌افشاندند».
كسروى گرچه خود از مشروطه‌طلبان منورالفكر است، ولى نسبت به ساير روشنفكران اين چنينى، يكدل نيست و بويژه در مورد آنهايى كه بعد از بمباران مجلس از ایران فرار را برقرار ترجيح دادند، زبان به انتقاد مى‌گشايد؛ «يكدسته كه به اروپا شتافته و اين يك‌سال را در خيابانهاى قشنگ و پاكيزه آنجا خوش مى‌چميدند و هرگز يادى از گرفتاريهاى تبريز و سختى كار آزاديخواهان نمی‌كردند، اين زمان آنان نيز به تلاش افتاده مى‌كوشيدند هرچه زودتر خود را به ایران رسانند و تا دير نشده، جا بر سر خوان يغما گيرند». و اينان «تخم اروپائيگرى مى‌افشاندند».


به همين علت، كسروى در عوض همدلى با روشنفكران فرصت‌طلب، از توده عوامى كه به صرف داشتن غيرت و شجاعت وارد انقلاب و جرگه كارزار شدند، تعريف و تمجيد فراوان مى‌كند و در جاى‌جاى كتاب، از ستارخان و باقرخان و يپرمخان و امثالهم كه جان و هستى خود را در گرو انقلاب و احياء مجدد مشروطيت فدا كردند، بارها ذكر به خوبى و اصالت مى‌كند. او اعتراف دارد كه اين عده متأسفانه بعلت عدم آگاهى و اطلاع از عمق حوادث و بنيان مشروطيت ابزار دست سياست‌گران بيماردل قرار گرفتند.
به همين علت، كسروى در عوض همدلى با روشنفكران فرصت‌طلب، از توده عوامى كه به صرف داشتن غيرت و شجاعت وارد انقلاب و جرگه كارزار شدند، تعريف و تمجيد فراوان مى‌كند و در جاى‌جاى كتاب، از ستارخان و باقرخان و يپرمخان و امثالهم كه جان و هستى خود را در گرو انقلاب و احياء مجدد مشروطيت فدا كردند، بارها ذكر به خوبى و اصالت مى‌كند. او اعتراف دارد كه اين عده متأسفانه بعلت عدم آگاهى و اطلاع از عمق حوادث و بنيان مشروطيت ابزار دست سياست‌گران بيماردل قرار گرفتند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش