۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
#:از جمله عواملى كه در شكلگيرى جامعه شيعه اثناعشرى در بغداد نقش داشتند خاندانهايى بودند كه پس از بناى شهر بغداد در آن سكنى گزيدند؛ لذا نویسنده در بخشى از اين فصل به معرفى خاندانهاى يقطين، نوبخت و برمكيان مىپردازد<ref>همان، ص 52 - 57</ref>بررسى جايگاه مذاهب در بغداد و ريشههاى اختلاف شیعیان و سنىمذهبان، مطلب ديگرى است كه در انتهاى اين فصل ذكر شده است.<ref>همان، ص 58 - 97</ref> | #:از جمله عواملى كه در شكلگيرى جامعه شيعه اثناعشرى در بغداد نقش داشتند خاندانهايى بودند كه پس از بناى شهر بغداد در آن سكنى گزيدند؛ لذا نویسنده در بخشى از اين فصل به معرفى خاندانهاى يقطين، نوبخت و برمكيان مىپردازد<ref>همان، ص 52 - 57</ref>بررسى جايگاه مذاهب در بغداد و ريشههاى اختلاف شیعیان و سنىمذهبان، مطلب ديگرى است كه در انتهاى اين فصل ذكر شده است.<ref>همان، ص 58 - 97</ref> | ||
#فصل سوم به بررسى زندگى سياسى و فرهنگى شیعیان در عصر غيبت صغرى اختصاص دارد. اين دوره، از شهادت [[امام حسن عسکری(ع)]] (260ق) شروع مىشود و با درگذشت سفير چهارم (ابوالحسن على بن محمد سمرى،م 329ق) پايان مىپذيرد. در اين دوره هفتاد ساله، تاريخ اسلام پر از حوادث و تحولات است. در همين عصر است كه وكالت يا بهعبارتديگر، سفارش امام مهدى(عج) به چهار نفر از خواص آن حضرت: عثمان بن سعيد، محمد بن عثمان، حسين بن روح و على بن محمد سمرى تفويض مىگردد<ref>همان، ص 99</ref> | #فصل سوم به بررسى زندگى سياسى و فرهنگى شیعیان در عصر غيبت صغرى اختصاص دارد. اين دوره، از شهادت [[امام حسن عسکری(ع)]] (260ق) شروع مىشود و با درگذشت سفير چهارم (ابوالحسن على بن محمد سمرى،م 329ق) پايان مىپذيرد. در اين دوره هفتاد ساله، تاريخ اسلام پر از حوادث و تحولات است. در همين عصر است كه وكالت يا بهعبارتديگر، سفارش امام مهدى(عج) به چهار نفر از خواص آن حضرت: عثمان بن سعيد، محمد بن عثمان، حسين بن روح و على بن محمد سمرى تفويض مىگردد<ref>همان، ص 99</ref> | ||
#در فصل چهارم، از نقش نقباى بغداد در امور سياسى و فرهنگى سخن به ميان آمده است. نقيب به معناى عام كلمه، به كسى اطلاق مىشد كه سرپرستى گروه معينى را به عهده داشته باشد. قديمىترين زمانى كه كلمه نقيب در اين مفهوم به كار رفته سال 163 در زمان خلافت مهدى عباسى است كه در آن زمان نقيب به سرپرست گروهى از سپاهيان اطلاق مىشده است. امّا نقيب در معناى خاص كلمه، در اوايل خلافت عباسيان ايجاد شد. آنان كسانى را بهعنوان نقيب (شريف) انتخاب | #در فصل چهارم، از نقش نقباى بغداد در امور سياسى و فرهنگى سخن به ميان آمده است. نقيب به معناى عام كلمه، به كسى اطلاق مىشد كه سرپرستى گروه معينى را به عهده داشته باشد. قديمىترين زمانى كه كلمه نقيب در اين مفهوم به كار رفته سال 163 در زمان خلافت مهدى عباسى است كه در آن زمان نقيب به سرپرست گروهى از سپاهيان اطلاق مىشده است. امّا نقيب در معناى خاص كلمه، در اوايل خلافت عباسيان ايجاد شد. آنان كسانى را بهعنوان نقيب (شريف) انتخاب میكردند تا به امور علويان و عباسيان رسيدگى نمايند<ref>همان، ص 145</ref> | ||
#:نویسنده، دوره زندگى سياسى و فرهنگى نقيبان را به دو دوره تقسيم كرده است: دوره اوّل، كه از سال 132 - 334، سال تسلط احمد معزالدوله بر بغداد را شامل مىشود. دوره دوم، شامل دوران حكومت آلبويه است كه از 334 - 447 ادامه داشته است.<ref>همان، ص 151</ref>در بخش آخر اين فصل، اسامى 21 تن از نقيبان دوره آلبويه و نقش سياسى و فرهنگى آنان ذكر شده است.<ref>همان، ص 152 - 179</ref> | #:نویسنده، دوره زندگى سياسى و فرهنگى نقيبان را به دو دوره تقسيم كرده است: دوره اوّل، كه از سال 132 - 334، سال تسلط احمد معزالدوله بر بغداد را شامل مىشود. دوره دوم، شامل دوران حكومت آلبويه است كه از 334 - 447 ادامه داشته است.<ref>همان، ص 151</ref>در بخش آخر اين فصل، اسامى 21 تن از نقيبان دوره آلبويه و نقش سياسى و فرهنگى آنان ذكر شده است.<ref>همان، ص 152 - 179</ref> | ||
#در فصل پنجم كتاب، زندگى علمى - اجتماعى و مبارزات عقيدتى بزرگان شيعى بغداد، در عصر اختناق و دوران غيبت صغرى بررسى شده است. از جمله مشخصههاى قابل تعمّق در بررسى اوضاع و احوال شخصيتهاى برجسته شيعى در اين دوره، آن است كه بيشتر رجال، از خاندانهاى ايرانى و از جمله خاندان دانشپرور نوبخت هستند<ref>همان، ص 182</ref> | #در فصل پنجم كتاب، زندگى علمى - اجتماعى و مبارزات عقيدتى بزرگان شيعى بغداد، در عصر اختناق و دوران غيبت صغرى بررسى شده است. از جمله مشخصههاى قابل تعمّق در بررسى اوضاع و احوال شخصيتهاى برجسته شيعى در اين دوره، آن است كه بيشتر رجال، از خاندانهاى ايرانى و از جمله خاندان دانشپرور نوبخت هستند<ref>همان، ص 182</ref> |
ویرایش