الحاشية علی الشفاء (الالهيات): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۵: خط ۳۵:
#عمده مباحث شرح حاضر درباره الهيات بالمعنى الأعمّ است، جز دو فصل شش و هفت از مقاله اول كه وارد مباحث الهيات بالمعنى الأخص شده و مسئله وجوب و وحدت واجب‌الوجود و... را مورد بررسى قرار داده است.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص225-299</ref>
#عمده مباحث شرح حاضر درباره الهيات بالمعنى الأعمّ است، جز دو فصل شش و هفت از مقاله اول كه وارد مباحث الهيات بالمعنى الأخص شده و مسئله وجوب و وحدت واجب‌الوجود و... را مورد بررسى قرار داده است.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص225-299</ref>
#اثر حاضر را آقاى [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]] تصحيح و تحقيق كرده و مقدمه‌اى عالمانه به زبان فارسی بر آن افزوده و در آن، با توضيح درباره شرح حال [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] و معرفى حاشيه خوانسارى و شارحان شفاء ([[دشتکی، منصور بن محمد|غياث‌الدين منصور دشتكى]]، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] و ملا صدرا)، به بررسى ويژگى‌هاى شرح اول و دوم [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] و مقايسه آن با حاشيه ملا اولياء پرداخته و روش تصحيح اين كتاب را توضيح داده و نسخه‌هاى مورد استفاده براى تصحيح را شناسانده است.<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص6-32</ref>
#اثر حاضر را آقاى [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]] تصحيح و تحقيق كرده و مقدمه‌اى عالمانه به زبان فارسی بر آن افزوده و در آن، با توضيح درباره شرح حال [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] و معرفى حاشيه خوانسارى و شارحان شفاء ([[دشتکی، منصور بن محمد|غياث‌الدين منصور دشتكى]]، [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] و ملا صدرا)، به بررسى ويژگى‌هاى شرح اول و دوم [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] و مقايسه آن با حاشيه ملا اولياء پرداخته و روش تصحيح اين كتاب را توضيح داده و نسخه‌هاى مورد استفاده براى تصحيح را شناسانده است.<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص6-32</ref>
#مصحح در مقدمه‌اش كه در هشتم اسفند 1377ش نوشته، با تأكيد بر اينكه «محقّق خوانسارى با عنايت استوارى كه به شيخ و آراى وى دارد، در صدد تحكيم مبانى اصل كتاب مى‌باشد و از همين رو در پاره‌اى از موارد حتى اشكال‌هاى مقدّر بر شيخ را پاسخ مى‌گويد و در صدد توجيه و بيان صحّت كلام شيخ است، ولى البته وى در مواضع گوناگون به ستيزه با شيخ نيز برخاسته است و مطالب و عبارت‌هاى شيخ را به رشته نقد كشيده»، چند ويژگى ذيل را براى شرح حاضر با ذكر مثال توضيح داده است: 1. بررسى ادبى عبارت؛ 2. ردّ توجيه ادبى به‌نحو ديگر؛ 3. توجّه به اختلاف نسخ و ايجاد تفاوت معنى از آنها، توجه به اختلاف نسخ و ترجيح يكى؛ 4. تصحيح قياسى نسخه؛ 5. تعيين ارجاع‌هاى عبارت متن شفاء؛ 6. توجيه گفتار شيخ و پاره‌اى از تهافت‌هاى موجود در كلام وى؛ 7. تحليل كافى عبارت شفاء؛ وى در پاره‌اى از موارد با ذكر «ما حاصله» و شبيه آن به بررسى عبارت‌هاى متن پرداخته و گاه در بررسى خود از حدّ اعتدال خارج شده است، همچون بحث عرض ذاتى؛ 8. توجيه نهايى عبارت؛ 9. توجيه كلام شيخ و دفاع از او در مقابل صدرا؛ 10. توجّه به سير تطوّر آراء حكمى؛ 11. براهين نقلى و ارجاع توحيد به آن، با وجود دلايل عقلى در مسئله؛ 12. تحليل خاصّ از عرض ذاتى و تحقيق عرض ذاتى در موضوع علم و... و سرانجام اينكه اين شرح با توجه به ارجاعات مكرّر وى به تعليقه اشارات و حاشيه شرح تجريد، پس از اين دو كتاب مهم نگاشته شده؛ ازاين‌رو، دربردارنده آراء نهايى وى مى‌باشد.<ref>ر.ک: همان، ص15-32</ref>
#مصحح در مقدمه‌اش كه در هشتم اسفند 1377ش نوشته، با تأكيد بر اينكه «محقّق خوانسارى با عنايت استوارى كه به شيخ و آراى وى دارد، در صدد تحكيم مبانى اصل كتاب مى‌باشد و از همين رو در پاره‌اى از موارد حتى اشكال‌هاى مقدّر بر شيخ را پاسخ مى‌گويد و در صدد توجيه و بيان صحّت كلام شيخ است، ولى البته وى در مواضع گوناگون به ستيزه با شيخ نيز برخاسته است و مطالب و عبارت‌هاى شيخ را به رشته نقد كشيده»، چند ويژگى ذيل را براى شرح حاضر با ذكر مثال توضيح داده است: 1. بررسى ادبى عبارت؛ 2. ردّ توجيه ادبى به‌نحو ديگر؛ 3. توجّه به اختلاف نسخ و ايجاد تفاوت معنى از آنها، توجه به اختلاف نسخ و ترجيح يكى؛ 4. تصحيح قياسى نسخه؛ 5. تعيين ارجاع‌هاى عبارت متن شفاء؛ 6. توجيه گفتار شيخ و پاره‌اى از تهافت‌هاى موجود در كلام وى؛ 7. تحليل كافى عبارت شفاء؛ وى در پاره‌اى از موارد با ذكر «ما حاصله» و شبيه آن به بررسى عبارت‌هاى متن پرداخته و گاه در بررسى خود از حدّ اعتدال خارج شده است، همچون بحث عرض ذاتى؛ 8. توجيه نهایى عبارت؛ 9. توجيه كلام شيخ و دفاع از او در مقابل صدرا؛ 10. توجّه به سير تطوّر آراء حكمى؛ 11. براهين نقلى و ارجاع توحيد به آن، با وجود دلايل عقلى در مسئله؛ 12. تحليل خاصّ از عرض ذاتى و تحقيق عرض ذاتى در موضوع علم و... و سرانجام اينكه اين شرح با توجه به ارجاعات مكرّر وى به تعليقه اشارات و حاشيه شرح تجريد، پس از اين دو كتاب مهم نگاشته شده؛ ازاين‌رو، دربردارنده آراء نهایى وى مى‌باشد.<ref>ر.ک: همان، ص15-32</ref>
#آقاى [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]]، تصحيح اين شرح و حاشيه را در شب چهارم شعبان سال 1419ق، به پایان رسانده، ولى متأسفانه مكان اتمام را مشخص نكرده است.<ref>متن كتاب، ص772، پاورقى 6</ref>
#آقاى [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]]، تصحيح اين شرح و حاشيه را در شب چهارم شعبان سال 1419ق، به پایان رسانده، ولى متأسفانه مكان اتمام را مشخص نكرده است.<ref>متن كتاب، ص772، پاورقى 6</ref>
#مصحح در اثر حاضر، پاورقى‌هايى افزوده و در آن نسخه‌بدل‌ها را آورده.<ref>ر.ک: همان، ص19، پاورقى 1-6 و...</ref>و گاه ارجاع به منابع داده.<ref>ر.ک: همان، ص25، پاورقى 1 و...</ref>و گاهى لغتى را معنا كرده.<ref>ر.ک: همان، ص11، پاورقى 4 و...</ref>؛ وليكن با بررسى اجمالى، پاورقى‌هاى توضيحى مفصل و يا انتقادى مشاهده نشد.
#مصحح در اثر حاضر، پاورقى‌هایى افزوده و در آن نسخه‌بدل‌ها را آورده.<ref>ر.ک: همان، ص19، پاورقى 1-6 و...</ref>و گاه ارجاع به منابع داده.<ref>ر.ک: همان، ص25، پاورقى 1 و...</ref>و گاهى لغتى را معنا كرده.<ref>ر.ک: همان، ص11، پاورقى 4 و...</ref>؛ وليكن با بررسى اجمالى، پاورقى‌هاى توضيحى مفصل و يا انتقادى مشاهده نشد.
#مصحح محترم براى تصحيح و تحقيق اين كتاب از منابع معتبر و متعددى (26 كتاب به زبان عربى و فارسی) استفاده كرده.<ref>ر.ک: همان، ص782-783</ref>؛ جز آنكه كتاب قصص العلماء نوشته [[تنکابنی، محمد بن سلیمان|ميرزا محمد تنكابنى]] كه ايشان از آن بهره برده و جزو منابعش قرار داده.<ref>ر.ک: همان، ص783</ref>، در نزد خبرگان علم تراجم و رجال و كتاب‌شناسان، ضعيف است و معتبر نيست.
#مصحح محترم براى تصحيح و تحقيق اين كتاب از منابع معتبر و متعددى (26 كتاب به زبان عربى و فارسی) استفاده كرده.<ref>ر.ک: همان، ص782-783</ref>؛ جز آنكه كتاب قصص العلماء نوشته [[تنکابنی، محمد بن سلیمان|ميرزا محمد تنكابنى]] كه ايشان از آن بهره برده و جزو منابعش قرار داده.<ref>ر.ک: همان، ص783</ref>، در نزد خبرگان علم تراجم و رجال و كتاب‌شناسان، ضعيف است و معتبر نيست.
#دكتر [[یوسف ثانی، محمود|سيد‌‎محمود يوسف ثانى]] تأكيد كرده است كه: كتاب شفا مفصل‌ترين كتاب فلسفه در عالم اسلام و مهم‌ترين كتاب فيلسوف بزرگ مشائى [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و تأثيرگذارترين اثر فلسفى در ادوار تفكر اسلامى است و اين دائرةالمعارف عظيم فلسفى مشتمل بر يك دوره كامل فلسفه به معناى عام آن است كه همه شعب علوم عقلى را در بر مى‌گيرد و شفا در سه قسمت اصلى منطقيات، طبیعیات و الهيات تنظيم شده و هريك از آن سه نيز به شعب و فروع ديگرى منقسم شده است. او با اشاره به شروح كتاب شفا افزوده است: «... ارزش اين شروح و حواشى از جهت نوآورى‌هاى فلسفى و دقت در تبيين مبانى حكمت مشائى متفاوت است و طبقه‌بندى و ارزيابى آنها خود موضوع تحقيقى مستقل و جداگانه است. به اعتقاد محققان فلسفه اسلامى، مهم‌ترين حاشيه الهيات شفا، تعليقه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] بر آن است كه عمدتاً مربوط به الهيات بالمعنى الأعم است، ولى از آنجا كه عمده سيطره [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] مربوط به ادوار پس از ظهور آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] است، در زمان خود او و پس از آن تا روزگار حكيم نورى، حوزه‌هاى علوم دينى در بخش معارف عقلى عمدتاً متأثر از حكمت مشاء بوده‌اند و نسبت به فلسفه صدرايى، نه موافقت كه نظر انتقادى نيز داشته‌اند. يكى از اين ديدگاه‌هاى انتقادى مربوط به حكيم نام‌آور عصر صفوى و معروف به استاد الكل في الكل [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|آقا حسین خوانسارى]] است كه به‌ويژه از جهت تلقى حكماى مشائى از فلسفه صدرايى و مواضع نقد آنها بر اين فلسفه، قابل توجه است. حكيم خوانسارى در معقول، شاگرد ميرفندرسكى و در منقول شاگرد علامه ملا [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]] است. بى‌شك يكى از مهم‌ترين و مفصل‌ترين آثار اين حكيم، حاشيه بر الهيات شفا است كه اينك با تصحيح آقاى [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]] و به همت كنگره بزرگداشت [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|آقا حسین خوانسارى]] طبع و نشر شده... اين حاشيه تا فصل هشتم الهيات شفاست و تا آنجا كه با تعليقه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] همراه است، پيوسته ناظر بر آن مى‌باشد؛ هرچند كه اين نظارت از موضع انتقاد و ايراد صورت مى‌گيرد».<ref>ر.ک: [[یوسف ثانی، محمود|سيد‌‎محمود يوسف ثانى]]، مقاله «الحاشية على إلهيات الشفاء»، در ماهنامه كتاب ماه ادبيات و فلسفه، مرداد 1378، شماره 22، ص18</ref>
#دكتر [[یوسف ثانی، محمود|سيد‌‎محمود يوسف ثانى]] تأكيد كرده است كه: كتاب شفا مفصل‌ترين كتاب فلسفه در عالم اسلام و مهم‌ترين كتاب فيلسوف بزرگ مشائى [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] و تأثيرگذارترين اثر فلسفى در ادوار تفكر اسلامى است و اين دائرةالمعارف عظيم فلسفى مشتمل بر يك دوره كامل فلسفه به معناى عام آن است كه همه شعب علوم عقلى را در بر مى‌گيرد و شفا در سه قسمت اصلى منطقيات، طبیعیات و الهيات تنظيم شده و هريك از آن سه نيز به شعب و فروع ديگرى منقسم شده است. او با اشاره به شروح كتاب شفا افزوده است: «... ارزش اين شروح و حواشى از جهت نوآورى‌هاى فلسفى و دقت در تبيين مبانى حكمت مشائى متفاوت است و طبقه‌بندى و ارزيابى آنها خود موضوع تحقيقى مستقل و جداگانه است. به اعتقاد محققان فلسفه اسلامى، مهم‌ترين حاشيه الهيات شفا، تعليقه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] بر آن است كه عمدتاً مربوط به الهيات بالمعنى الأعم است، ولى از آنجا كه عمده سيطره [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] مربوط به ادوار پس از ظهور آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] است، در زمان خود او و پس از آن تا روزگار حكيم نورى، حوزه‌هاى علوم دينى در بخش معارف عقلى عمدتاً متأثر از حكمت مشاء بوده‌اند و نسبت به فلسفه صدرايى، نه موافقت كه نظر انتقادى نيز داشته‌اند. يكى از اين ديدگاه‌هاى انتقادى مربوط به حكيم نام‌آور عصر صفوى و معروف به استاد الكل في الكل [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|آقا حسین خوانسارى]] است كه به‌ويژه از جهت تلقى حكماى مشائى از فلسفه صدرايى و مواضع نقد آنها بر اين فلسفه، قابل توجه است. حكيم خوانسارى در معقول، شاگرد ميرفندرسكى و در منقول شاگرد علامه ملا [[مجلسی، محمدتقی|محمدتقى مجلسى]] است. بى‌شك يكى از مهم‌ترين و مفصل‌ترين آثار اين حكيم، حاشيه بر الهيات شفا است كه اينك با تصحيح آقاى [[ناجی اصفهانی، حامد|حامد ناجى اصفهانى]] و به همت كنگره بزرگداشت [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|آقا حسین خوانسارى]] طبع و نشر شده... اين حاشيه تا فصل هشتم الهيات شفاست و تا آنجا كه با تعليقه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] همراه است، پيوسته ناظر بر آن مى‌باشد؛ هرچند كه اين نظارت از موضع انتقاد و ايراد صورت مى‌گيرد».<ref>ر.ک: [[یوسف ثانی، محمود|سيد‌‎محمود يوسف ثانى]]، مقاله «الحاشية على إلهيات الشفاء»، در ماهنامه كتاب ماه ادبيات و فلسفه، مرداد 1378، شماره 22، ص18</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش