واقدی، محمد بن عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
خط ۲۷: خط ۲۷:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد مؤلف
|کد مؤلف
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE1506AUTHORCODE
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE01506AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
در عين حال آنچه كه موجب تعجب و حيرت مى‌گردد اين است كه طوسى(منظور [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] قدّس سره است) با آنكه معاصر ابن نديم است در كتاب الفهرست خود هيچيك از کتاب‌هاى واقدى را نام نمى‌برد و مخصوصا كتاب مولد الحسن و الحسين و مقتل الحسين را با همۀ اهميتى كه علما و مورخان شيعه براى اين كتاب قائلند ذكر نكرده است.  
در عين حال آنچه كه موجب تعجب و حيرت مى‌گردد اين است كه طوسى(منظور [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] قدّس سره است) با آنكه معاصر ابن نديم است در كتاب الفهرست خود هيچيك از کتاب‌هاى واقدى را نام نمى‌برد و مخصوصا كتاب مولد الحسن و الحسين و مقتل الحسين را با همۀ اهميتى كه علما و مورخان شيعه براى اين كتاب قائلند ذكر نكرده است.  


بر فرض كه تسليم نظريۀ ابن نديم بشويم كه واقدى شيعه بوده ولى تقيه مى‌كرده است، بايد تشيع او به گونه‌اى در موقع نقل مطالب مربوط به على(ع)ظاهر شود ولى در اين گونه موارد چيزى اظهار نداشته است، بلكه برعكس مى‌بينيم كه واقدى گاه احاديثى كه نقل مى‌كند چنان است كه قدر و منزلت على(ع) را كاسته و يا كار او را بى‌ارزش ساخته است.مثلاًوقتى كه بازگشت پيامبر(ص) از احد به مدينه را ذكر مى‌كند، مى‌نويسد كه فاطمه(ع) شروع به پاك كردن خون از چهرۀ پيامبر(ص) کرد و على(ع) به مهراس رفت تا آب بياورد، و پيش از آنكه برود، شمشير خود را به فاطمه(ع) داد و گفت: «اين شمشير غير قابل سرزنش را بگير.»چون پيامبر(ص) شمشير على(ع) را خون آلوده ديد، فرمود: «اگر تو خوب جنگ كردى، عاصم بن ثابت و حارث بن صمّه و سهل بن حنيف هم خوب جنگ كردند و شمشير ابودجانه هم غير قابل سرزنش است.»
بر فرض كه تسليم نظريۀ ابن نديم بشويم كه واقدى شيعه بوده ولى تقيه مى‌كرده است، بايد تشيع او به گونه‌اى در موقع نقل مطالب مربوط به على(ع)ظاهر شود ولى در اين گونه موارد چيزى اظهار نداشته است، بلكه برعكس مى‌بينيم كه واقدى گاه احاديثى كه نقل مى‌كند چنان است كه قدر و منزلت على(ع) را كاسته و يا كار او را بى‌ارزش ساخته است.مثلاًوقتى كه بازگشت پيامبر(ص) از احد به مدينه را ذكر مى‌كند، مى‌نويسد كه فاطمه(ع) شروع به پاک كردن خون از چهرۀ پيامبر(ص) کرد و على(ع) به مهراس رفت تا آب بياورد، و پيش از آنكه برود، شمشير خود را به فاطمه(ع) داد و گفت: «اين شمشير غير قابل سرزنش را بگير.»چون پيامبر(ص) شمشير على(ع) را خون آلوده ديد، فرمود: «اگر تو خوب جنگ كردى، عاصم بن ثابت و حارث بن صمّه و سهل بن حنيف هم خوب جنگ كردند و شمشير ابودجانه هم غير قابل سرزنش است.»


و هنگامى كه در سيره [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] عدد كشته شدگان قريش در جنگ بدر را مى‌خوانيم، مثلاًمى‌بينيم كه [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] مى‌گويد: «طعيمة بن عدى را على(ع) کشته است.» و حال آنكه واقدى مى‌گويد كه او را على(ع) نكشته، بلكه حمزه كشته است. همچنين هنگامى كه واقدى مسأله قتل صوأب و اختلاف نظر دربارۀ كسى كه او را در روز احد كشته است طرح مى‌كند، مى‌گويد: «برخى گفته‌اند:كه سعد بن ابى وقّاص او را كشته است، و برخى گفته‌اند على(ع)، و ديگرى گفته است قزمان و در نظر ما صحيح‌تر آن است كه قزمان صوأب را كشته است.»
و هنگامى كه در سيره [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] عدد كشته شدگان قريش در جنگ بدر را مى‌خوانيم، مثلاًمى‌بينيم كه [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]] مى‌گويد: «طعيمة بن عدى را على(ع) کشته است.» و حال آنكه واقدى مى‌گويد كه او را على(ع) نكشته، بلكه حمزه كشته است. همچنين هنگامى كه واقدى مسأله قتل صوأب و اختلاف نظر دربارۀ كسى كه او را در روز احد كشته است طرح مى‌كند، مى‌گويد: «برخى گفته‌اند:كه سعد بن ابى وقّاص او را كشته است، و برخى گفته‌اند على(ع)، و ديگرى گفته است قزمان و در نظر ما صحيح‌تر آن است كه قزمان صوأب را كشته است.»
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش