بوستان: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک')
خط ۳۶: خط ۳۶:
در بوستان، انصاف و حق‌پذيرى فضيلتى است گران‌قدر و ستودنى. بوستان جهان حقيقت است؛ بنابراین در آنجا حق‌گويى و حق‌شنوى مقامى والا دارد و صداى بشردوستانه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] در آنجا به گوش مى‌رسد؛ شبى كه نيمى از بغداد طعمه حريق مى‌شود، آن كسى كه خدا را شكر مى‌گويد (كه دكان ما را گزندى نبود)، سنگدل است و خودخواه.
در بوستان، انصاف و حق‌پذيرى فضيلتى است گران‌قدر و ستودنى. بوستان جهان حقيقت است؛ بنابراین در آنجا حق‌گويى و حق‌شنوى مقامى والا دارد و صداى بشردوستانه [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] در آنجا به گوش مى‌رسد؛ شبى كه نيمى از بغداد طعمه حريق مى‌شود، آن كسى كه خدا را شكر مى‌گويد (كه دكان ما را گزندى نبود)، سنگدل است و خودخواه.


بوستان سعدى، زاده خيال و جهان مطلوب سعدى است؛ آكنده از نيكى، پاكى، ايمان و صفاست. در اين گلزار حقيقت و معنى، انسان آنگونه كه بايد باشد، رخ مى‌نمايد و شاعر با گشودن ده باب به روى خواننده كتاب، او را به آرمان شهرى از اخلاق و فضيلت رهنمون مى‌شود كه در آن، انسان بر قله رفيع آدميت برمى‌آيد و از رذايل اخلاقى، پاك مى‌شود. اين ده دريچه گشوده به انوار نيكى و زيبايى، به ترتيب عبارتند از موارد زير:
بوستان سعدى، زاده خيال و جهان مطلوب سعدى است؛ آكنده از نيكى، پاکى، ايمان و صفاست. در اين گلزار حقيقت و معنى، انسان آنگونه كه بايد باشد، رخ مى‌نمايد و شاعر با گشودن ده باب به روى خواننده كتاب، او را به آرمان شهرى از اخلاق و فضيلت رهنمون مى‌شود كه در آن، انسان بر قله رفيع آدميت برمى‌آيد و از رذايل اخلاقى، پاک مى‌شود. اين ده دريچه گشوده به انوار نيكى و زيبايى، به ترتيب عبارتند از موارد زير:


[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] در باب اول كتاب خويش، به عدل و تدبير و رأى پرداخته و هر يك از ابواب ديگر را، به ترتيب، به امور زير اختصاص داده است:
[[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدى]] در باب اول كتاب خويش، به عدل و تدبير و رأى پرداخته و هر يك از ابواب ديگر را، به ترتيب، به امور زير اختصاص داده است:
خط ۷۶: خط ۷۶:
{{شعر}}{{ب|''به شيرين زبانى توان برد گوى''|2=''كه پيوسته تلخى برد تند خوى ''}}{{ب|''تو شيرين زبانى زسعدى بگير ''|2=''ترش روى را گو به تلخى بمير ''}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|''به شيرين زبانى توان برد گوى''|2=''كه پيوسته تلخى برد تند خوى ''}}{{ب|''تو شيرين زبانى زسعدى بگير ''|2=''ترش روى را گو به تلخى بمير ''}}{{پایان شعر}}


به گزينى واژه‌ها را در بوستان از ديدگاهى ديگر نيز مى‌توان تشخيص داد و آن وجه موسيقيايى كلام بوده كه هم حروفى واژه‌ها، از آن جمله است. به عنوان مثال، هم حرفى «ش» در: «چنان صبرش از شير خامش كند/ كه پستان شيرش فرامش كند» و هم حرفى «ك» در: «از اين خاکدان بنده‌اى پاك شد/ كه در پاى كمتر كسى خاک شد».سعدى در بوستان، همچنان سراينده‌اى چيره دست و شاعرى شيرين كار است، برخلاف نظر برخى كه بوستان را تنها منظومه‌اى اخلاقى پنداشته و آن را از جلوه‌هاى شاعرانه خالى مى‌دانند. نگاهى گذرا به صورت‌هاى شاعرانه خيال در اين كتاب، به سادگى اين سخن را از اعتبار مى‌اندازد.
به گزينى واژه‌ها را در بوستان از ديدگاهى ديگر نيز مى‌توان تشخيص داد و آن وجه موسيقيايى كلام بوده كه هم حروفى واژه‌ها، از آن جمله است. به عنوان مثال، هم حرفى «ش» در: «چنان صبرش از شير خامش كند/ كه پستان شيرش فرامش كند» و هم حرفى «ك» در: «از اين خاکدان بنده‌اى پاک شد/ كه در پاى كمتر كسى خاک شد».سعدى در بوستان، همچنان سراينده‌اى چيره دست و شاعرى شيرين كار است، برخلاف نظر برخى كه بوستان را تنها منظومه‌اى اخلاقى پنداشته و آن را از جلوه‌هاى شاعرانه خالى مى‌دانند. نگاهى گذرا به صورت‌هاى شاعرانه خيال در اين كتاب، به سادگى اين سخن را از اعتبار مى‌اندازد.


يكى از گونه‌هاى زنده استعمار، جاندارانگارى (صنعت تشخيص) است. به‌ويژه هنگامى كه براى مفاهيم انتزاعى مانند سكون، غضب، ذكر، عزم و دهشت جاندارانگارى مى‌شود، اين آرايه هنرى‌تر جلوه مى‌كند. در اين كتاب، از اين آرايه نيز فراوان ديده مى‌شود، به عنوان مثال: «غضب دست در خون درويش داشت».از ويژگى‌هاى اين كتاب، ساخت جمله‌هاى كوتاه و تراكم افعال در يك بيت است، كه خود گونه‌اى از گونه‌هاى ايجاز در سخن است؛ نمونه:
يكى از گونه‌هاى زنده استعمار، جاندارانگارى (صنعت تشخيص) است. به‌ويژه هنگامى كه براى مفاهيم انتزاعى مانند سكون، غضب، ذكر، عزم و دهشت جاندارانگارى مى‌شود، اين آرايه هنرى‌تر جلوه مى‌كند. در اين كتاب، از اين آرايه نيز فراوان ديده مى‌شود، به عنوان مثال: «غضب دست در خون درويش داشت».از ويژگى‌هاى اين كتاب، ساخت جمله‌هاى كوتاه و تراكم افعال در يك بيت است، كه خود گونه‌اى از گونه‌هاى ايجاز در سخن است؛ نمونه:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش