أخلاق النبي صلی‌الله‌عليه‌و‌آله و أهل‌بيته عليهم‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹: خط ۳۹:
در فصل اول کتاب كه درباره رسول خداست، به مكارم اخلاقى ايشان پرداخته و از قول ايشان آورده است كه پيامبر خدا(ص) فرمودند: «شما نمى‌توانيد با اموالتان مردم را يارى كنيد، پس آنها را با اخلاقتان يارى رسانيد و خوشنود نماييد». در ادامه بيان مى‌كند كه اخلاق كريمه باعث شيوع محبت و موّدت بين مردم مى‌شود، و اثر آن از بذل مال بيشتر خواهد بود. سپس حديث ديگرى را در حسن خلق آورده كه آن حضرت مى‌فرمايد: «برترين شما كسانى هستند كه اخلاقشان نیکوتر، مهمان‌نوازتر، انس‌گير، انس‌پذير و سهل‌الوصول‌ترند». برای مكارم اخلاق، هشت حديث از پيامبر نقل كرده و برای رذائل اخلاق نيز چهار حديث را از رسول خدا(ص) نقل كرده است. از باب نمونه از پيامبر خدا(ص) نقل مى‌كند كه فرمودند: «خداوند ابا دارد كه آدم بد اخلاق را به توبه موفق بدارد. سوال شد چطور چنين چيزى ممكن است يا رسول الله؟ حضرت در جواب فرمودند: زيرا هنگامى‌كه از گناهى خاج مى‌شود در گناه ديگرى مى‌افتد». شارح ذيل این حديث اضافه مى‌كند كه اخلاق سوء انسان را به اكتساب گناهان مى‌كشاند تا جايى كه او را هلاك كند<ref>متن کتاب، ص18</ref>.
در فصل اول کتاب كه درباره رسول خداست، به مكارم اخلاقى ايشان پرداخته و از قول ايشان آورده است كه پيامبر خدا(ص) فرمودند: «شما نمى‌توانيد با اموالتان مردم را يارى كنيد، پس آنها را با اخلاقتان يارى رسانيد و خوشنود نماييد». در ادامه بيان مى‌كند كه اخلاق كريمه باعث شيوع محبت و موّدت بين مردم مى‌شود، و اثر آن از بذل مال بيشتر خواهد بود. سپس حديث ديگرى را در حسن خلق آورده كه آن حضرت مى‌فرمايد: «برترين شما كسانى هستند كه اخلاقشان نیکوتر، مهمان‌نوازتر، انس‌گير، انس‌پذير و سهل‌الوصول‌ترند». برای مكارم اخلاق، هشت حديث از پيامبر نقل كرده و برای رذائل اخلاق نيز چهار حديث را از رسول خدا(ص) نقل كرده است. از باب نمونه از پيامبر خدا(ص) نقل مى‌كند كه فرمودند: «خداوند ابا دارد كه آدم بد اخلاق را به توبه موفق بدارد. سوال شد چطور چنين چيزى ممكن است يا رسول الله؟ حضرت در جواب فرمودند: زيرا هنگامى‌كه از گناهى خاج مى‌شود در گناه ديگرى مى‌افتد». شارح ذيل این حديث اضافه مى‌كند كه اخلاق سوء انسان را به اكتساب گناهان مى‌كشاند تا جايى كه او را هلاك كند<ref>متن کتاب، ص18</ref>.


در ادامه، اخلاق و صفات ویژه رسول خدا(ص) از زبان امیرالمؤمنين نقل شده است كه مى‌فرمودند: «هرگز پيغمبر(ص) با كسى مصافحه نكرد كه دستش را از دست او بيرون كشد تا اينكه آن كس دستش را بيرون كشد و هيچ كس برای كارى يا سخنى با او روبرو نمى‌شد كه حضرت از او جدا شود جز آنكه اول آن كس جدا گردد و هر كس كه با او در سخن منازعه مى‌كرد و ساكت نمى‌شد حضرت زود ساكت مى‌گشت. و هرگز ديده نشد كه پاهايش را جلوى همنشينى دراز نمايد و هيچ‌گاه بين دو چيز مخير نمى‌شد جز اينكه سخت‌ترين را انتخاب مى‌نمود و اگر به او ستمى مى‌شد استمداد نمى‌خواست مگر در جايى كه یکى از احكام خدا مورد هتك قرار مى‌گرفت كه در این هنگام نيز خشمش برای خداى (تبارك و تعالى) بود و تا دم مرگ هرگز در موقع غذا خوردن تكيه نكرد و هيچ درخواستى از او نشد كه در جواب «نه» بگوید و هرگز حاجتمندى را جز با حاجت روا يا با سخن نرم رد ننمود»<ref>همان، ص20</ref>.
در ادامه، اخلاق و صفات ویژه رسول خدا(ص) از زبان امیرالمؤمنين نقل شده است كه مى‌فرمودند: «هرگز پيغمبر(ص) با كسى مصافحه نكرد كه دستش را از دست او بيرون كشد تا اينكه آن كس دستش را بيرون كشد و هيچ كس برای كارى يا سخنى با او روبرو نمى‌شد كه حضرت از او جدا شود جز آنكه اول آن كس جدا گردد و هر كس كه با او در سخن منازعه مى‌كرد و ساكت نمى‌شد حضرت زود ساكت مى‌گشت. و هرگز ديده نشد كه پاهایش را جلوى همنشينى دراز نمايد و هيچ‌گاه بين دو چيز مخير نمى‌شد جز اينكه سخت‌ترين را انتخاب مى‌نمود و اگر به او ستمى مى‌شد استمداد نمى‌خواست مگر در جايى كه یکى از احكام خدا مورد هتك قرار مى‌گرفت كه در این هنگام نيز خشمش برای خداى (تبارك و تعالى) بود و تا دم مرگ هرگز در موقع غذا خوردن تكيه نكرد و هيچ درخواستى از او نشد كه در جواب «نه» بگوید و هرگز حاجتمندى را جز با حاجت روا يا با سخن نرم رد ننمود»<ref>همان، ص20</ref>.


نویسنده در فصل بعدى كه درباره [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]] است، اشاره مى‌كند كه اخلاق آن حضرت همانند پيامبر(ص) بود. سپس سخنانى از آن حضرت را كه درباره دعوت به مكارم اخلاق است، بيان مى‌كند كه در میان وصاياى ايشان، وصيت به فرزند بزرگشان، امام حسن(ع) حاوى نكات اخلاقى بسيار والايى است: «فرزندم، سفارشم را درياب، و خود را مقياس و میزانى میان خود و ديگران ساز، آنچه برای خودت دوست دارى برای ديگرى نيز دوست بدار، و آنچه را كه برای خودت خوش ندارى برای او نيز ناخوش دار، و ستم مكن چونان كه خوش ندارى بر تو ستم رود، و نیکى كن، همان‌طور كه دوست دارى به تو نیکى شود، و از مردم برای خود آن را بپسند كه در حقّ آنان از خود مى‌پسندى، و آنچه بر خود نمى‌پسندى بر ديگران نيز ناپسند دار و آنچه را ندانى مگو، هرچند كه آنچه كه مى‌دانى كم باشد، و از آن سخن كه دوست ندارى به تو گویند صرف نظر كن، و بدان و آگاه باش كه خودپسندى مخالف هوشيارى و آگاهى است و آفت و بلاى عقلها، پس وقتى كه به هدفت نائل شدى بيش از ديگران در پيشگاه خداوند فروتنى كن...» در ادامه، هفت نكته از این روايت استفاده شده است.<ref>همان، ص43-44</ref>.
نویسنده در فصل بعدى كه درباره [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]] است، اشاره مى‌كند كه اخلاق آن حضرت همانند پيامبر(ص) بود. سپس سخنانى از آن حضرت را كه درباره دعوت به مكارم اخلاق است، بيان مى‌كند كه در میان وصاياى ايشان، وصيت به فرزند بزرگشان، امام حسن(ع) حاوى نكات اخلاقى بسيار والايى است: «فرزندم، سفارشم را درياب، و خود را مقياس و میزانى میان خود و ديگران ساز، آنچه برای خودت دوست دارى برای ديگرى نيز دوست بدار، و آنچه را كه برای خودت خوش ندارى برای او نيز ناخوش دار، و ستم مكن چونان كه خوش ندارى بر تو ستم رود، و نیکى كن، همان‌طور كه دوست دارى به تو نیکى شود، و از مردم برای خود آن را بپسند كه در حقّ آنان از خود مى‌پسندى، و آنچه بر خود نمى‌پسندى بر ديگران نيز ناپسند دار و آنچه را ندانى مگو، هرچند كه آنچه كه مى‌دانى كم باشد، و از آن سخن كه دوست ندارى به تو گویند صرف نظر كن، و بدان و آگاه باش كه خودپسندى مخالف هوشيارى و آگاهى است و آفت و بلاى عقلها، پس وقتى كه به هدفت نائل شدى بيش از ديگران در پيشگاه خداوند فروتنى كن...» در ادامه، هفت نكته از این روايت استفاده شده است.<ref>همان، ص43-44</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
در ادامه وصيت امام على به فرزندشان امام حسین(ع) نقل شده است كه او را به تقواى الهى و گفتار حق در حال رضا و غضب، و عدالت درباره دوست و دشمن سفارش مى‌نمايد كه شارح محترم نيز از این حديث، شش نكته برداشت كرده و به اختصار به آنها مى‌پردازد<ref>همان، ص45</ref>.
در ادامه وصيت امام على به فرزندشان امام حسین(ع) نقل شده است كه او را به تقواى الهى و گفتار حق در حال رضا و غضب، و عدالت درباره دوست و دشمن سفارش مى‌نمايد كه شارح محترم نيز از این حديث، شش نكته برداشت كرده و به اختصار به آنها مى‌پردازد<ref>همان، ص45</ref>.


در ادامه از وصيت [[امام على(ع)]] به حارث همدانى مطلبى را نقل مى‌كند و سپس مكارم اخلاق آن حضرت را در حلم، تواضع، صراحت و صداقت، ايثار، منع از تفاخر، مواسات با فقراء، برادرى، همچنين صورت‌هايى از زهد در زندگى ايشان را بيان مى‌كند<ref>همان، ص47-65</ref>.
در ادامه از وصيت [[امام على(ع)]] به حارث همدانى مطلبى را نقل مى‌كند و سپس مكارم اخلاق آن حضرت را در حلم، تواضع، صراحت و صداقت، ايثار، منع از تفاخر، مواسات با فقراء، برادرى، همچنين صورت‌هایى از زهد در زندگى ايشان را بيان مى‌كند<ref>همان، ص47-65</ref>.


در فصل سوم كه درباره حضرت زهرا(س) است از انقطاع الى الله و بريدگى ايشان به سوى خدا سخن گفته و از حضرت امام مجتبى(ع) نقل مى‌كند كه فرمودند: «شب جمعه‌اى بود كه ديدم مادرم فاطمه(س) در محراب عبادت ايستاده و پيوسته در حال ركوع و سجود است تا سفيدى صبح طالع شد و در طول این مدّت شنيدم كه برای مؤمنين و مؤمنات دعا مى‌فرمود و ابداً برای خودش دعایى نكرد، پرسيدم: مادر، چرا همان‌طورى‌كه برای ديگران دعا نمودى برای خود دعا نفرمودى؟ فرمودند: فرزندم، اوّل همسايه را درياب سپس اهل خانه را»<ref>همان، ص71</ref>.
در فصل سوم كه درباره حضرت زهرا(س) است از انقطاع الى الله و بريدگى ايشان به سوى خدا سخن گفته و از حضرت امام مجتبى(ع) نقل مى‌كند كه فرمودند: «شب جمعه‌اى بود كه ديدم مادرم فاطمه(س) در محراب عبادت ايستاده و پيوسته در حال ركوع و سجود است تا سفيدى صبح طالع شد و در طول این مدّت شنيدم كه برای مؤمنين و مؤمنات دعا مى‌فرمود و ابداً برای خودش دعایى نكرد، پرسيدم: مادر، چرا همان‌طورى‌كه برای ديگران دعا نمودى برای خود دعا نفرمودى؟ فرمودند: فرزندم، اوّل همسايه را درياب سپس اهل خانه را»<ref>همان، ص71</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش