اسم مستأثر در وصیت امام و زعیم اکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مي' به 'می'
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
خط ۱۰: خط ۱۰:
خدا - نامها
خدا - نامها
| ناشر =  
| ناشر =  
موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س)
موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمینی(س)
| مکان نشر =تهران - ایران
| مکان نشر =تهران - ایران
| سال نشر =1393 ش یا 1435 ‌‎ق یا 2014 م
| سال نشر =1393 ش یا 1435 ‌‎ق یا 2014 م
خط ۲۳: خط ۲۳:
}}
}}


'''اسم مستأثر، در وصيت امام و زعيم اكبر'''، اثر [[محمدی گیلانی، محمد|محمد محمدى گيلانى]] (دعوى‌سراى رودسر، 1307-1393، تهران) است كه در آن، یکى از مباحث وصيت‌نامه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] را به‌صورت علمى و با بيانى فنى بر اساس آيات، روايات و ديدگاه‌هاى عرفانى ايشان توضيح داده است. در مورد این شرح، چند نكته گفتنى است:
'''اسم مستأثر، در وصيت امام و زعيم اكبر'''، اثر [[محمدی گیلانی، محمد|محمد محمدى گيلانى]] (دعوى‌سراى رودسر، 1307-1393، تهران) است كه در آن، یکى از مباحث وصيت‌نامه [[امام خمینى(ره)|امام خمینى]] را به‌صورت علمى و با بيانى فنى بر اساس آيات، روايات و ديدگاه‌هاى عرفانى ايشان توضيح داده است. در مورد این شرح، چند نكته گفتنى است:


#هرچند اسم مستأثر را در فارسی مى‌توان به این صورت ترجمه كرد: نام پنهان، ولى این برگردان برای كسانى كه آشنايى كافى با مباحث عرفان اسلامى ندارند، سودى نمى‌بخشد؛ زيرا این اصطلاح به مباحثى مفصل اشاره دارد كه در کتاب‌هاى عميق توضيح داده شده است؛ درهرحال، گفتنى است كه دانستن اسم اعظم و اسم مستأثر، فقط ذكر و حفظ یک لفظ و كلمه نيست...
#هرچند اسم مستأثر را در فارسی مى‌توان به این صورت ترجمه كرد: نام پنهان، ولى این برگردان برای كسانى كه آشنايى كافى با مباحث عرفان اسلامى ندارند، سودى نمى‌بخشد؛ زيرا این اصطلاح به مباحثى مفصل اشاره دارد كه در کتاب‌هاى عمیق توضيح داده شده است؛ درهرحال، گفتنى است كه دانستن اسم اعظم و اسم مستأثر، فقط ذكر و حفظ یک لفظ و كلمه نيست...
#مخاطبان کتاب حاضر، عموم مردم نيستند، بلكه متخصصان و صاحب‌نظران رشته فلسفه و عرفان اسلامى هستند و مطالب به‌صورت علمى - تخصصى و همراه با اصطلاحات فراوان نوشته شده است و به همين جهت، فهم زبان و ادبيات این اثر، برای بيشتر افراد امروزى مشكل است.
#مخاطبان کتاب حاضر، عموم مردم نيستند، بلكه متخصصان و صاحب‌نظران رشته فلسفه و عرفان اسلامى هستند و مطالب به‌صورت علمى - تخصصى و همراه با اصطلاحات فراوان نوشته شده است و به همین جهت، فهم زبان و ادبيات این اثر، برای بيشتر افراد امروزى مشكل است.
#یکى از نكته‌هاى جالب و آموزنده کتاب حاضر چنين است: وجهه روايات منقوله از كافى شريف در ارتباط با اسم مستأثر، همانا اسم اعظم است كه بر هفتاد و سه حرف مبتنى بوده و حفظ یک حرف از آن حروف نزد آصف بن برخیا خواهرزاده و وزير حضرت سليمان(ع) بوده كه با تكلم به آن، تخت بلقيس ملكه سبأ را در كمتر از چشم به هم نهادنى، نزد سليمان حاضر كرد و ظاهراً تعبير «حرف واحد» در روايات، عبارت اخراى «علم من الکتاب» است كه در سوره مبارکه نمل آمده است... [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] گفت: والله علم کتاب تمامش نزد ماست.<ref>همان، ص17-19</ref>
#یکى از نكته‌هاى جالب و آموزنده کتاب حاضر چنين است: وجهه روايات منقوله از كافى شريف در ارتباط با اسم مستأثر، همانا اسم اعظم است كه بر هفتاد و سه حرف مبتنى بوده و حفظ یک حرف از آن حروف نزد آصف بن برخیا خواهرزاده و وزير حضرت سليمان(ع) بوده كه با تكلم به آن، تخت بلقيس ملكه سبأ را در كمتر از چشم به هم نهادنى، نزد سليمان حاضر كرد و ظاهراً تعبير «حرف واحد» در روايات، عبارت اخراى «علم من الکتاب» است كه در سوره مبارکه نمل آمده است... [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] گفت: والله علم کتاب تمامش نزد ماست.<ref>همان، ص17-19</ref>
#«اسم مستأثر»، اصطلاحى روايى - عرفانى است كه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]] در آغاز وصيت‌نامه سياسى الهى خودش استعمال كرده است، به این صورت: «... الحمدُ للَّه و سُبحانَكَ؛ اللَّهُمَّ صلِّ على محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِك و جلالِك و خزائنِ أسرارِ کتابِكَ الذي تجلى فيه الأَحدية بِجميعِ أسمائكَ حتى المُسْتَأْثَرِ منها الذي لا يَعْلَمُهُ غَيرُك...». شارح محترم، کتاب حاضر را برای توضيح همين جمله نوشته است. او تأكيد كرده است: همان طور كه عارف هنرمند در غزليات خويش با به‌كارگيرى واژه‌اى چند از قبيل: مى، جام، ساغر، پير، دلبر، پروانه، شمع و سبوى عشق... وجدها و شورها پديد آورده و اميدها و عشق‌ها، غم‌ها و ناله‌ها را پراكنده و سماع آن، احوال را دگرگون مى‌نمايد، همان‌گونه واژه‌هاى خطبه این وصيت‌نامه با درهم‌آميختن به نسبت مخصوص، نقش نوينى از معارف را به نمايش گذارده است كه بيت الغزل آن، «اسم مستأثر» خداوند متعال است.<ref>مقدمه کتاب، ص12</ref>
#«اسم مستأثر»، اصطلاحى روايى - عرفانى است كه [[امام خمینى(ره)|امام خمینى]] در آغاز وصيت‌نامه سياسى الهى خودش استعمال كرده است، به این صورت: «... الحمدُ للَّه و سُبحانَكَ؛ اللَّهُمَّ صلِّ على محمدٍ و آلهِ مظاهر جمالِك و جلالِك و خزائنِ أسرارِ کتابِكَ الذي تجلى فيه الأَحدية بِجمیعِ أسمائكَ حتى المُسْتَأْثَرِ منها الذي لا يَعْلَمُهُ غَيرُك...». شارح محترم، کتاب حاضر را برای توضيح همین جمله نوشته است. او تأكيد كرده است: همان طور كه عارف هنرمند در غزليات خويش با به‌كارگيرى واژه‌اى چند از قبيل: مى، جام، ساغر، پير، دلبر، پروانه، شمع و سبوى عشق... وجدها و شورها پديد آورده و امیدها و عشق‌ها، غم‌ها و ناله‌ها را پراكنده و سماع آن، احوال را دگرگون مى‌نمايد، همان‌گونه واژه‌هاى خطبه این وصيت‌نامه با درهم‌آمیختن به نسبت مخصوص، نقش نوينى از معارف را به نمايش گذارده است كه بيت الغزل آن، «اسم مستأثر» خداوند متعال است.<ref>مقدمه کتاب، ص12</ref>
#آخرين نكته كه شايد بتوان آن را چكيده مطالب شرح حاضر درباره اصطلاح «اسم مستأثر» شمرد، چنين است: امام بزرگوار (رض) برخلاف نظر مرحوم آيت‌الله آقاى شاه‌آبادى(ره)، برای اسماء مستأثره، در اعيان خارجيه، قائل به مظاهر و آثار بوده‌اند و مى‌فرمودند كه آثار و مظاهر این اسماء شريفه همانند نفس این اسماء، مستأثر و مكنون عندالله‌اند... چگونه ممكن است اسم اگرچه مستأثر باشد، بدون مظهر و اثر باشد و قبله حاجات نباشد؟! مضافاً به اينكه در بعضى از دعوات مأثوره، اسم مستأثر، مورد تمسك جهت قضاء حاجات واقع شده است؛ چنان‌كه روايتى در آغاز رساله از رسول‌الله(ص) نقل كرديم كه در آن آمده بود: «اللهم... أسألك بكل اسم هُوَ لَكَ... أو استأثرت به في علم الغيب عندك أن تجعل القرآن ربيع قلبي...». ملاحظه مى‌كنيد كه در این دعاى مروى از رسول خدا(ص)، اسم مبارک مستأثر، مورد التجاء و مدعوٌبه قرار گرفته است و مستمسك جهت قضاء حاجات و نزول بركات واقع شده است.<ref>همان، ص51-53</ref>
#آخرين نكته كه شايد بتوان آن را چكيده مطالب شرح حاضر درباره اصطلاح «اسم مستأثر» شمرد، چنين است: امام بزرگوار (رض) برخلاف نظر مرحوم آيت‌الله آقاى شاه‌آبادى(ره)، برای اسماء مستأثره، در اعيان خارجيه، قائل به مظاهر و آثار بوده‌اند و مى‌فرمودند كه آثار و مظاهر این اسماء شريفه همانند نفس این اسماء، مستأثر و مكنون عندالله‌اند... چگونه ممكن است اسم اگرچه مستأثر باشد، بدون مظهر و اثر باشد و قبله حاجات نباشد؟! مضافاً به اينكه در بعضى از دعوات مأثوره، اسم مستأثر، مورد تمسك جهت قضاء حاجات واقع شده است؛ چنان‌كه روايتى در آغاز رساله از رسول‌الله(ص) نقل كرديم كه در آن آمده بود: «اللهم... أسألك بكل اسم هُوَ لَكَ... أو استأثرت به في علم الغيب عندك أن تجعل القرآن ربيع قلبي...». ملاحظه مى‌كنيد كه در این دعاى مروى از رسول خدا(ص)، اسم مبارک مستأثر، مورد التجاء و مدعوٌبه قرار گرفته است و مستمسك جهت قضاء حاجات و نزول بركات واقع شده است.<ref>همان، ص51-53</ref>
#شارح محترم نگارش اثر حاضر را در تاريخ 21 فروردين 1369، در تهران به پایان برده است.<ref>همان، ص54</ref>
#شارح محترم نگارش اثر حاضر را در تاريخ 21 فروردين 1369، در تهران به پایان برده است.<ref>همان، ص54</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش