۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
تلاش پى گير فرصت در آموختن خطوط باستانى، آنهم در یکصد و چند سال گذشته مايه تحسين است و مدد جستن او از سياحان و فرستادگان خارجى اعم از، روسى، ايتاليايى، هلندى و آلمانى در فراگيرى این خطوط نشان همت والاى اوست. | تلاش پى گير فرصت در آموختن خطوط باستانى، آنهم در یکصد و چند سال گذشته مايه تحسين است و مدد جستن او از سياحان و فرستادگان خارجى اعم از، روسى، ايتاليايى، هلندى و آلمانى در فراگيرى این خطوط نشان همت والاى اوست. | ||
از ویژگىهاى ديگر كار فرصت این است كه به ویژه در ذكر آثار فارس تنها به نقل خواندهها يا شنيدهها بسنده نكرده است، بلكه مطالب کتاب حاصل مشاهدات خود او مىباشد، از جمله دلايل اثبات این مدعا یکى نقاشى و تصویرهاى متعددى است كه از آثار و ابنيه فراهم آورده، ديگرى اشاره او به | از ویژگىهاى ديگر كار فرصت این است كه به ویژه در ذكر آثار فارس تنها به نقل خواندهها يا شنيدهها بسنده نكرده است، بلكه مطالب کتاب حاصل مشاهدات خود او مىباشد، از جمله دلايل اثبات این مدعا یکى نقاشى و تصویرهاى متعددى است كه از آثار و ابنيه فراهم آورده، ديگرى اشاره او به بناهایى است كه هم اكنون اثرى از آنها نيست، در حالى او در کتابش، هم از آنها نام برده و هم آنها را به تصویر كشيده است. از جمله (آتشكده آذرجو) در حالى كه از آثار مهم شهر داراب است، بر بالاى این اثر گنبدى را ترسيم كرده، اما هم اكنون با گذشت بيش از یک قرن، این گنبد وجود خارجى ندارد. این موضوع برای مطالعات باستان شناختى داراى اهمیت است. | ||
فرصت در مورد نقوش و كتيبههاى تخت جمشيد نيز به تفصيل سخن گفته است. بررسى دخمهها و وارد شدن به آنها و ذكر مطالب به صورت مشروح در این خصوص از | فرصت در مورد نقوش و كتيبههاى تخت جمشيد نيز به تفصيل سخن گفته است. بررسى دخمهها و وارد شدن به آنها و ذكر مطالب به صورت مشروح در این خصوص از مشخصههایى به شمار مىآيد كه نظير آن در فارسنامه به عنوان منبع همزمان و نسبتا هم موضوع با آثار عجم به چشم نمىخورد. | ||
ترجمه كتيبه بيستون و پرداخته شدن به آن در آثار عجم باز از جمله امتيازات کتاب در مقايسه با منابع هم عصر آن است. | ترجمه كتيبه بيستون و پرداخته شدن به آن در آثار عجم باز از جمله امتيازات کتاب در مقايسه با منابع هم عصر آن است. | ||
شايان ذكر است، ترجمهاى كه در آن زمان از كتيبههاى مختلف شده است با ترجمههاى كنونى | شايان ذكر است، ترجمهاى كه در آن زمان از كتيبههاى مختلف شده است با ترجمههاى كنونى تفاوتهایى دارد و برداشتهایى كه هم اكنون از نقوش و كتيبهها با روشهاى جديد علمى به عمل مىآيد، از جهات متعدد قابل مقايسه با گذشته نيست، منتهى این مقاله در صدد بررسى نوشتههاى این منبع از حبث كتيبه خوانى و مقاسيه آن با مطالعات كنونى نمىباشد. | ||
با این وجود بايد اضافه كرد برخى از | با این وجود بايد اضافه كرد برخى از واژههایى كه در كتيبهها آمده است، در آثار عجم درست خوانده نشدهاند؛ ولى در تحقيقات اخير آن واژهها شناخته شدهاند. بطور مثال در كتيبه بيستون بر اساس آنچه در آثار عجم آمده واژههایى نظير (... اوجها، بابروش، ائرا، و...) ديده مىشود كه هم اكنون به صورت خوزستان، بابل، آشور و...) شناخته شدهاند و احتمالا فرصت نام و اسامى این مناطق را كه خود نيز برخى از آنها را ترجمه دقيقترى كرده، از منابع ديگر گرفته است. | ||
ظاهرا این فرصت تسلط خود را به خطوط میخى برای ارائه مطلب [[الکافی|كافى]] نمىديده، برای تكمیل توضيحات به منابع خارجى مراجعه نموده است؛ به طورى كه در کتاب ذكر مىكند به كرات از سفرنامه سياحان روسى انگليسى و فرانسوى استفاده كرده است. | ظاهرا این فرصت تسلط خود را به خطوط میخى برای ارائه مطلب [[الکافی|كافى]] نمىديده، برای تكمیل توضيحات به منابع خارجى مراجعه نموده است؛ به طورى كه در کتاب ذكر مىكند به كرات از سفرنامه سياحان روسى انگليسى و فرانسوى استفاده كرده است. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
و از آنجا كه امكان مسافرت در آن زمان برای همگان به سهولت وجود نداشت و عكسبردارى و فن عكاسى نيز هنوز متداول نشده بود، تصاویر نقاشى شده کتاب، ارزش و اهمیت فراوانى به کتاب مىبخشيد. | و از آنجا كه امكان مسافرت در آن زمان برای همگان به سهولت وجود نداشت و عكسبردارى و فن عكاسى نيز هنوز متداول نشده بود، تصاویر نقاشى شده کتاب، ارزش و اهمیت فراوانى به کتاب مىبخشيد. | ||
در هر صورت به لحاظ شناسايى و بررسى آثار باستانى، آثار عجم نسبت به منبع همزمان خود، فارسنامه ناصرى مطالب مفصلترى دارد. نكته ديگرى كه فرصت در کتاب خود به آن پرداخته این است كه حدود و فاصله مناطق را از یکديگر، بویژه در فارس، تهيه و درج نموده است. هرچند با مسافتهاى كنونى | در هر صورت به لحاظ شناسايى و بررسى آثار باستانى، آثار عجم نسبت به منبع همزمان خود، فارسنامه ناصرى مطالب مفصلترى دارد. نكته ديگرى كه فرصت در کتاب خود به آن پرداخته این است كه حدود و فاصله مناطق را از یکديگر، بویژه در فارس، تهيه و درج نموده است. هرچند با مسافتهاى كنونى تفاوتهایى دارد، لیکن نظر به مقياسهایى كه در دست داشته و با توجه به توسعه شهرها تا زمان حاضر، مسافتهایى كه ذكر مىكند، قريب به صحت است. | ||
همان طور كه گذشت، کتاب در سال1314ق به اتمام رسيده و در 1353ق؛ يعنى چهارده سال پس از فوت فرصت، برای نخستين بار در بمبئى چاپ گرديده است. | همان طور كه گذشت، کتاب در سال1314ق به اتمام رسيده و در 1353ق؛ يعنى چهارده سال پس از فوت فرصت، برای نخستين بار در بمبئى چاپ گرديده است. |
ویرایش