أساس الاقتباس: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مي' به 'می'
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
خط ۲۹: خط ۲۹:




طبق تصريح مؤلف کتاب در مقدمۀ آن نام کتاب «اساس الاقتباس» است و در وجه ناميدن آن به این نام مى‌گوید:
طبق تصريح مؤلف کتاب در مقدمۀ آن نام کتاب «اساس الاقتباس» است و در وجه نامیدن آن به این نام مى‌گوید:


«و چون این علم به نسبت با ديگر علوم خاصه اقسام حكمت به مثابت قاعده و بنياد است، این مجموع را بر اساس الاقتباس موسوم كرد».<ref>اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص3</ref>
«و چون این علم به نسبت با ديگر علوم خاصه اقسام حكمت به مثابت قاعده و بنياد است، این مجموع را بر اساس الاقتباس موسوم كرد».<ref>اساس الاقتباس، تصحيح مدرسى رضوى، ص3</ref>


با این حال جاى شگفتى است كه مصحح دانشمند کتاب، [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرس رضوى]] در مورد وجه تسميۀ کتاب به اساس الاقتباس با وجود تصريح مصنف آن هم در مقدمۀ کتاب، مى‌گوید:
با این حال جاى شگفتى است كه مصحح دانشمند کتاب، [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرس رضوى]] در مورد وجه تسمیۀ کتاب به اساس الاقتباس با وجود تصريح مصنف آن هم در مقدمۀ کتاب، مى‌گوید:


«وجه تسميۀ این کتاب به اساس الاقتباس بدرستى معلوم نيست و شايد از آن روى كه این کتاب در فن منطق است و منطق هم اساس اقتباس و كسب علوم مى‌باشد [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] این نام را برای این کتاب مناسب ديده و تأليف خود را بدين نام ناميده است».<ref>مدرسی رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص35</ref>
«وجه تسمیۀ این کتاب به اساس الاقتباس بدرستى معلوم نيست و شايد از آن روى كه این کتاب در فن منطق است و منطق هم اساس اقتباس و كسب علوم مى‌باشد [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] این نام را برای این کتاب مناسب ديده و تأليف خود را بدين نام نامیده است».<ref>مدرسی رضوى، مقدمۀ اساس الاقتباس، ص35</ref>


==انگيزۀ تأليف==
==انگيزۀ تأليف==
خط ۵۳: خط ۵۳:
«و نقل ما وجد بخطه رحمه اللّه تعالى في آخر المسورة بعد قوله و إليه المعاد. و قد فرغت من تسویده في أواسط صفر سنة أربع و أربعين و ستمائة حامدا مصليا و داعيا و مستغفرا».<ref>مدرسى رضوى، احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، ص434</ref>
«و نقل ما وجد بخطه رحمه اللّه تعالى في آخر المسورة بعد قوله و إليه المعاد. و قد فرغت من تسویده في أواسط صفر سنة أربع و أربعين و ستمائة حامدا مصليا و داعيا و مستغفرا».<ref>مدرسى رضوى، احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]]، ص434</ref>


البته کتاب شرح اشارات به تصريح خواجه بيست سال بطول انجاميده، این مطلب را دكتر سليمان دينا در مقدمۀ خود بر شرح اشارات ص84 و مرحوم مدرسى رضوى در کتاب احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] ص433 آورده‌اند، لكن در نسخه‌هاى موجود چنين بيانى از محقق طوسى مشاهده نشد.
البته کتاب شرح اشارات به تصريح خواجه بيست سال بطول انجامیده، این مطلب را دكتر سليمان دينا در مقدمۀ خود بر شرح اشارات ص84 و مرحوم مدرسى رضوى در کتاب احوال و آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير‌الدين طوسى]] ص433 آورده‌اند، لكن در نسخه‌هاى موجود چنين بيانى از محقق طوسى مشاهده نشد.


اما از آغاز تأليف اساس الاقتباس اطلاعى در دست نيست و از این جهت معلوم نيست كه آغاز به تأليف اساس الاقتباس پيش از آغاز به تأليف شرح اشارات بوده يا بعد از آن.
اما از آغاز تأليف اساس الاقتباس اطلاعى در دست نيست و از این جهت معلوم نيست كه آغاز به تأليف اساس الاقتباس پيش از آغاز به تأليف شرح اشارات بوده يا بعد از آن.
خط ۵۹: خط ۵۹:
قابل توجه اينست كه محقق طوسى این آثار ارزشمند را در شرايطى پديد آورده است كه بلا و مصيبت و گرفتارى از هر سو او را احاطه نموده و آرامش خاطر را از او سلب كرده بوده است چنان كه در آخر شرح اشارات مى‌گوید:
قابل توجه اينست كه محقق طوسى این آثار ارزشمند را در شرايطى پديد آورده است كه بلا و مصيبت و گرفتارى از هر سو او را احاطه نموده و آرامش خاطر را از او سلب كرده بوده است چنان كه در آخر شرح اشارات مى‌گوید:


رقمت أكثرها في حال صعب لا يمكن أصعب منها حال و رسمت أغلبها في مدّة كدورة بال بل في أزمنة یکون كل جزء منها ظرفا لنحقته و عذاب أليم و ندامة و حسرة عظيم. و أمكته توقد كلّ آن فيها زبانية نار جحيم و بقيت من فوقها حميم، ما مضى وقت ليست عيني فيه مقطرا و لا بالي مكدّرا و لم يجىء حين لم يزد ألمي و لم يضاعف همّي و غمّي، نعم ما قال الشاعر بالفارسیة.<ref>شرح اشارات، ج 3، ص421 - 420</ref>:
رقمت أكثرها في حال صعب لا يمكن أصعب منها حال و رسمت أغلبها في مدّة كدورة بال بل في أزمنة یکون كل جزء منها ظرفا لنحقته و عذاب أليم و ندامة و حسرة عظيم. و أمكته توقد كلّ آن فيها زبانية نار جحيم و بقيت من فوقها حمیم، ما مضى وقت ليست عيني فيه مقطرا و لا بالي مكدّرا و لم يجىء حين لم يزد ألمی و لم يضاعف همّي و غمّي، نعم ما قال الشاعر بالفارسیة.<ref>شرح اشارات، ج 3، ص421 - 420</ref>:
{{شعر}}{{ب|''بگرداگرد خود چندان كه بينم''|2=''بلا انگشترى و من نگينم''}}{{پایان شعر}}.
{{شعر}}{{ب|''بگرداگرد خود چندان كه بينم''|2=''بلا انگشترى و من نگينم''}}{{پایان شعر}}.
==اهميت و اعتبار==
==اهمیت و اعتبار==




اولا: از حيث كميت، پس از منطق شفا و شرح ابن رشد بر منطق [[ارسطو]]، کتابى به جامعيت اساس الاقتباس تأليف نشده است و از نظر كيفيت به دليل در بر داشتن محاسن كتب پيشين و محاسنى كه مؤلف به آن افزوده است بى‌نظير است.
اولا: از حيث كمیت، پس از منطق شفا و شرح ابن رشد بر منطق [[ارسطو]]، کتابى به جامعيت اساس الاقتباس تأليف نشده است و از نظر كيفيت به دليل در بر داشتن محاسن كتب پيشين و محاسنى كه مؤلف به آن افزوده است بى‌نظير است.


ثانيا: زبانى كه این کتاب به آن نگارش شده است زبان فارسی است كه از یک سو بيانگر كشش و قابليت این زبان در بيان مقاصد علمى و فنى است و از سوى ديگر خلاء نبودن چنين اثرى را در دانش منطق به زبان فارسی برطرف مى‌سازد.
ثانيا: زبانى كه این کتاب به آن نگارش شده است زبان فارسی است كه از یک سو بيانگر كشش و قابليت این زبان در بيان مقاصد علمى و فنى است و از سوى ديگر خلاء نبودن چنين اثرى را در دانش منطق به زبان فارسی برطرف مى‌سازد.
خط ۷۰: خط ۷۰:
به خصوص كه نثر روان و پختگى تعبيرات آن را از کتاب‌هايى چون دانش نامۀ علائى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و درة التاج قطب‌الدين شيرازى متمايز مى‌سازد.
به خصوص كه نثر روان و پختگى تعبيرات آن را از کتاب‌هايى چون دانش نامۀ علائى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و درة التاج قطب‌الدين شيرازى متمايز مى‌سازد.


ثالثا: همان گونه كه مؤلف در مقدمۀ کتاب وعده داده است، تنها به بيان انديشه‌هاى ناب دانش منطق پرداخته و از طرح قيل و قال‌هاى بى‌حاصل پرهيز نموده و در رد و ابطال آراء و نظريات باطل به آن ميزان كه ضرورت داشته است اكتفا نموده است.
ثالثا: همان گونه كه مؤلف در مقدمۀ کتاب وعده داده است، تنها به بيان انديشه‌هاى ناب دانش منطق پرداخته و از طرح قيل و قال‌هاى بى‌حاصل پرهيز نموده و در رد و ابطال آراء و نظريات باطل به آن میزان كه ضرورت داشته است اكتفا نموده است.


==روش مؤلف==
==روش مؤلف==
خط ۷۹: خط ۷۹:
# مدخل كه آن را به يونانى ايساغوجى گویند.
# مدخل كه آن را به يونانى ايساغوجى گویند.
# مقولات عشر يا قاطيغورياس.
# مقولات عشر يا قاطيغورياس.
# العبارة يا قضايا يا باريرميناس، بارى ارميناس، بارا ارمانياس.
# العبارة يا قضايا يا باريرمیناس، بارى ارمیناس، بارا ارمانياس.
# قياس يا آنولوطيقاى اوّل.
# قياس يا آنولوطيقاى اوّل.
# برهان يا انولوطيقاى دوم يا ابودقطيقا.
# برهان يا انولوطيقاى دوم يا ابودقطيقا.
خط ۸۷: خط ۸۷:
# شعر يا بوطيقا.
# شعر يا بوطيقا.


روش 9 بخشى با جمع‌آورى و تدوین رساله‌هاى منطقى [[ارسطو]] و افزودن ايساغوجى فرفوريوس به آن شكل گرفت به این نحو كه تك نگاره‌هاى [[ارسطو]] در منطق در حدود سال‌هاى 395 - 330‌م در مجموعه‌اى با نام ارغنون گردآورى شد كه مشتمل بر شش رساله بود يعنى قاطيغورياس، باريرميناس، آنالوطيقاى اوّل، انالوطيقاى دوم، طوبيقا، سوفسطيقا.
روش 9 بخشى با جمع‌آورى و تدوین رساله‌هاى منطقى [[ارسطو]] و افزودن ايساغوجى فرفوريوس به آن شكل گرفت به این نحو كه تك نگاره‌هاى [[ارسطو]] در منطق در حدود سال‌هاى 395 - 330‌م در مجموعه‌اى با نام ارغنون گردآورى شد كه مشتمل بر شش رساله بود يعنى قاطيغورياس، باريرمیناس، آنالوطيقاى اوّل، انالوطيقاى دوم، طوبيقا، سوفسطيقا.


از آنجا كه شارحان [[ارسطو]] در يونان خطابه و شعر را جزو منطق نمى‌دانستند دو رسالۀ [[ارسطو]] در شعر و خطابه، در این مجموعه قرار نگرفت امّا نو افلاطونيان حوزۀ اسكندرانى در اوايل قرن پنجم با اعتقاد به این كه شعر و خطابه نيز جزو منطق هستند دو رسالۀ [[ارسطو]] را در این دو فن به مجموعۀ شش قسمتى ارغنون افزودند كه در مجموع هشت رساله در هشت بحث از مباحث منطق گرد آمد.
از آنجا كه شارحان [[ارسطو]] در يونان خطابه و شعر را جزو منطق نمى‌دانستند دو رسالۀ [[ارسطو]] در شعر و خطابه، در این مجموعه قرار نگرفت امّا نو افلاطونيان حوزۀ اسكندرانى در اوايل قرن پنجم با اعتقاد به این كه شعر و خطابه نيز جزو منطق هستند دو رسالۀ [[ارسطو]] را در این دو فن به مجموعۀ شش قسمتى ارغنون افزودند كه در مجموع هشت رساله در هشت بحث از مباحث منطق گرد آمد.


فوفوريوس شاگرد افلوطين مقدمه‌اى بر منطق نوشت با نام ايساغوجى، این مقدمه را حكيمان مسلمان به منطق هشت قسمتى [[ارسطو]]يى ضميمه نمودند و بدين‌سان منطق 9 بخشى پديد آمد، حكيمانى چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] (در شفا و نجات) ابن رشد، ابوالعباس لوكرى (در بيان الحق) و محقق طوسى روش 9 بخشى را برگزيده‌اند.
فوفوريوس شاگرد افلوطين مقدمه‌اى بر منطق نوشت با نام ايساغوجى، این مقدمه را حكيمان مسلمان به منطق هشت قسمتى [[ارسطو]]يى ضمیمه نمودند و بدين‌سان منطق 9 بخشى پديد آمد، حكيمانى چون [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] (در شفا و نجات) ابن رشد، ابوالعباس لوكرى (در بيان الحق) و محقق طوسى روش 9 بخشى را برگزيده‌اند.


امّا اولين بار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اشارات بر این اساس كه منطق ابزار درست فكر كردن است و فكر نيز يا برای تحصيل تصور مجهول از تصورات معلوم است و يا برای تحصيل تصديق مجهول از تصديقات معلوم، منطق را به دو بخش اصلى يعنى «معرف» و «حجت» تقسيم نمود.
امّا اولين بار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اشارات بر این اساس كه منطق ابزار درست فكر كردن است و فكر نيز يا برای تحصيل تصور مجهول از تصورات معلوم است و يا برای تحصيل تصديق مجهول از تصديقات معلوم، منطق را به دو بخش اصلى يعنى «معرف» و «حجت» تقسيم نمود.


و مبحث ايساغوجى را مقدمۀ بخش معرف و مبحث قضايا را مقدمۀ بحث حجت و مباحث الفاظ را مقدمۀ هر دو بخش قرار داد و صناعات خمس را كه مربوط به مادۀ قياس هستند از منطق صورت خارج دانست و ضميمۀ آن بشمار آورد. مبحث مقولات نيز به كلى از منطق خارج شده و در فلسفه جاى گرفت.
و مبحث ايساغوجى را مقدمۀ بخش معرف و مبحث قضايا را مقدمۀ بحث حجت و مباحث الفاظ را مقدمۀ هر دو بخش قرار داد و صناعات خمس را كه مربوط به مادۀ قياس هستند از منطق صورت خارج دانست و ضمیمۀ آن بشمار آورد. مبحث مقولات نيز به كلى از منطق خارج شده و در فلسفه جاى گرفت.


محقق طوسى با این كه اشارات را شرح نموده و با روش دو بخشى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] كاملا آشنا بوده است از این روش پيروى نكرد و همان روش 9 بخشى را ترجيح داده و در همۀ تأليفات منطقى خود همان روش را اساس كار قرار داد.
محقق طوسى با این كه اشارات را شرح نموده و با روش دو بخشى [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] كاملا آشنا بوده است از این روش پيروى نكرد و همان روش 9 بخشى را ترجيح داده و در همۀ تأليفات منطقى خود همان روش را اساس كار قرار داد.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
نسخه‌هاى خطى ديگرى از این کتاب وجود دارد كه مشخصات برخى از آنها در مقدمۀ چاپ‌هاى موجود آمده است.<ref>همان و نيز اساس الاقتباس، تصحيح سيد‌‎عبداللّه انوار، ج 1، ص12</ref>
نسخه‌هاى خطى ديگرى از این کتاب وجود دارد كه مشخصات برخى از آنها در مقدمۀ چاپ‌هاى موجود آمده است.<ref>همان و نيز اساس الاقتباس، تصحيح سيد‌‎عبداللّه انوار، ج 1، ص12</ref>


اولين چاپ کتاب اساس الاقتباس در سال 1326 ه‍‌ش با تصحيح مرحوم مدرسى رضوى به انجام رسيد‌ ‎و پس از آن دوبار ديگر تجديد چاپ شد كه تاريخ سومين چاپ آن آذر ماه 1361 ه‍‌ش مى‌باشد.
اولين چاپ کتاب اساس الاقتباس در سال 1326 ه‍‌ش با تصحيح مرحوم مدرسى رضوى به انجام رسيد‌ ‎و پس از آن دوبار ديگر تجديد چاپ شد كه تاريخ سومین چاپ آن آذر ماه 1361 ه‍‌ش مى‌باشد.


چاپ ديگر این کتاب در سال 1375 ه‍‌ش با تصحيح و تعليقات سيد‌‎عبداللّه انوار و به اهتمام نشر مركز در تهران نشر يافت. این چاپ مشتمل بر دو مجلد است كه مجلد اول متن اساس الاقتباس و مجلّد دوم تعليقات را در بردارد. در مورد تعليقات در پيش‌گفتار مجلد اوّل آمده است:
چاپ ديگر این کتاب در سال 1375 ه‍‌ش با تصحيح و تعليقات سيد‌‎عبداللّه انوار و به اهتمام نشر مركز در تهران نشر يافت. این چاپ مشتمل بر دو مجلد است كه مجلد اول متن اساس الاقتباس و مجلّد دوم تعليقات را در بردارد. در مورد تعليقات در پيش‌گفتار مجلد اوّل آمده است:
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
اما خصوصيات اساس الاقتباس به تصحيح [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرس رضوى]] كه مبناى كار معجم موضوعى بوده است از این قرار است:
اما خصوصيات اساس الاقتباس به تصحيح [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرس رضوى]] كه مبناى كار معجم موضوعى بوده است از این قرار است:


#پس از فهرست مطالب و فهرست جداول و الواح کتاب، مقدمۀ مصحح در حدود 38 صفحه آمده است كه مشتمل است بر زندگى‌نامۀ خواجه و بيان آثار و تأليفات او و توضيحى در مورد ابواب و مقالات کتاب اساس الاقتباس و وجه تسميۀ آن بدين نام و معرفى نسخ خطى کتاب كه در تصحيح آن مورد مراجعۀ مصحح بوده و توضيح مختصرى در مورد كارهايى كه مصحح انجام داده است.
#پس از فهرست مطالب و فهرست جداول و الواح کتاب، مقدمۀ مصحح در حدود 38 صفحه آمده است كه مشتمل است بر زندگى‌نامۀ خواجه و بيان آثار و تأليفات او و توضيحى در مورد ابواب و مقالات کتاب اساس الاقتباس و وجه تسمیۀ آن بدين نام و معرفى نسخ خطى کتاب كه در تصحيح آن مورد مراجعۀ مصحح بوده و توضيح مختصرى در مورد كارهايى كه مصحح انجام داده است.
#:پس از آن متن کتاب و در پایان فهرست لغات مشكل به ترتيب حروف الفبا بدون توجه به ريشه، همراه با معانى آنها و نيز فهرست اعلام شامل اشخاص، چاپ‌ها و کتاب‌ها آمده است.
#:پس از آن متن کتاب و در پایان فهرست لغات مشكل به ترتيب حروف الفبا بدون توجه به ريشه، همراه با معانى آنها و نيز فهرست اعلام شامل اشخاص، چاپ‌ها و کتاب‌ها آمده است.
#برخى از حواشى موجود در نسخ خطى و به خصوص حواشى مرحوم ميرزا محمد طاهر تنكابنى در ذيل صفحات کتاب آمده است و حواشى مرحوم ميرزا محمد طاهر با عنوان «حاشيه» يا با نام آن مرحوم از ديگر حواشى متمايز گرديده است.
#برخى از حواشى موجود در نسخ خطى و به خصوص حواشى مرحوم میرزا محمد طاهر تنكابنى در ذيل صفحات کتاب آمده است و حواشى مرحوم میرزا محمد طاهر با عنوان «حاشيه» يا با نام آن مرحوم از ديگر حواشى متمايز گرديده است.


==ابواب==
==ابواب==
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
مقالۀ دوم: در مقولات عشر «قاطيغورياس» در ضمن 9 فصل.
مقالۀ دوم: در مقولات عشر «قاطيغورياس» در ضمن 9 فصل.


مقالۀ سوم: در عبارات و اقوال جازمه «بارى ارميناس» در 2 فن.
مقالۀ سوم: در عبارات و اقوال جازمه «بارى ارمیناس» در 2 فن.


فن اوّل، در معرفت اقوال جازمه و احوال انواع و اصناف قضايا در ضمن 16 فصل.
فن اوّل، در معرفت اقوال جازمه و احوال انواع و اصناف قضايا در ضمن 16 فصل.
خط ۱۹۷: خط ۱۹۷:
اين کتاب به دليل این كه متن درسى نبوده چندان مورد توجه واقع نشده است و علاوه بر این كه چاپ آن سال‌ها به تأخير افتاده حواشى و تعليقات اندكى بر آن نوشته شده و تنها یک ترجمه به عربى از آن سراغ داريم.
اين کتاب به دليل این كه متن درسى نبوده چندان مورد توجه واقع نشده است و علاوه بر این كه چاپ آن سال‌ها به تأخير افتاده حواشى و تعليقات اندكى بر آن نوشته شده و تنها یک ترجمه به عربى از آن سراغ داريم.


در چاپ مصحح کتاب توسط [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرسى رضوى]] برخى از حواشى بدون ذكر نام صاحب حاشيه آمده است، مرحوم ميرزا محمد طاهر تنكابنى نيز بر این کتاب تعليقاتى دارد كه در همين چاپ با نام خود ايشان يا با عنوان «حاشيه» درج شده است.
در چاپ مصحح کتاب توسط [[مدرس رضوی، محمدتقی|مرحوم مدرسى رضوى]] برخى از حواشى بدون ذكر نام صاحب حاشيه آمده است، مرحوم میرزا محمد طاهر تنكابنى نيز بر این کتاب تعليقاتى دارد كه در همین چاپ با نام خود ايشان يا با عنوان «حاشيه» درج شده است.


آقاى عبداللّه انوار در آخرين چاپ کتاب كه با تصحيح خود ايشان منتشر شده است در یک مجلّد مستقل تعليقات خود را بر کتاب اساس الاقتباس منتشر نموده است.
آقاى عبداللّه انوار در آخرين چاپ کتاب كه با تصحيح خود ايشان منتشر شده است در یک مجلّد مستقل تعليقات خود را بر کتاب اساس الاقتباس منتشر نموده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش