۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''أصول الفقه المقارن فيما لانصّ فيه'''، اثر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانى]]، به زبان عربى است. یکى از دلايل اختلافات فقهاى شيعه و سنى در فتاوى، به اختلاف آنها در دليل احكامى كه در مورد آنها نصى وارد نشده باز مىگردد و این کتاب، در | '''أصول الفقه المقارن فيما لانصّ فيه'''، اثر [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانى]]، به زبان عربى است. یکى از دلايل اختلافات فقهاى شيعه و سنى در فتاوى، به اختلاف آنها در دليل احكامى كه در مورد آنها نصى وارد نشده باز مىگردد و این کتاب، در همین باره نوشته شده است. | ||
نویسنده، در مقدمه مىگوید: در | نویسنده، در مقدمه مىگوید: در میان شيعه و سنى، کتابى كه بيانگر نظريات هر دو گروه در مورد ما لا نص فيه باشد، وجود ندارد و ايشان برای باز كردن راه تفاهم و هميارى علمى، اقدام به تدوین این کتاب نمودهاند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل بر یک مقدمه 9 فرعى و دو باب و یک خاتمه است و با روش مطالعه تطبيقى، به بررسى منابع استنباط حكم در موارد عدم دستيابى به نصوص شرعى در | کتاب، مشتمل بر یک مقدمه 9 فرعى و دو باب و یک خاتمه است و با روش مطالعه تطبيقى، به بررسى منابع استنباط حكم در موارد عدم دستيابى به نصوص شرعى در میان اصوليان و فقهاى شيعه و اهل سنت پرداخته و برای تحقق این منظور، از منابع فقهى و اصولى هر دو مكتب بهره گرفته است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
قرآن كريم، در آيه سوم سوره مبارکه مائده، كامل شدن دين را اعلام نموده و این به آن معنى است كه آنچه پيامبر در دو حوزه عقيدتى و شريعتى از جانب خداوند آورده، كامل است و مسلمانان را در همه زمانها از تفكرات وارداتى و قوانينى كه با وحى ارتباطى ندارند، بىنياز مىكند. | قرآن كريم، در آيه سوم سوره مبارکه مائده، كامل شدن دين را اعلام نموده و این به آن معنى است كه آنچه پيامبر در دو حوزه عقيدتى و شريعتى از جانب خداوند آورده، كامل است و مسلمانان را در همه زمانها از تفكرات وارداتى و قوانينى كه با وحى ارتباطى ندارند، بىنياز مىكند. | ||
روايات متعددى نيز این مطلب را تأييد كرده است و البته استخراج احكام همه موضوعات از کتاب و سنت منوط به دارا بودن تخصص در این | روايات متعددى نيز این مطلب را تأييد كرده است و البته استخراج احكام همه موضوعات از کتاب و سنت منوط به دارا بودن تخصص در این زمینه است. | ||
افقهاى دلالت قرآن كريم بسيار وسيع است، بهطورى كه برخى از فقها از یک سوره كوچك قرآنى بيست و چهار حكم شرعى استخراج كردهاند و بنا بر این منحصر كردن آيات احكام قرآن به پانصد آيه يا كمتر صحيح نيست چون دلالت بسيارى از آيات بر احكام شرعى دلالت مطابقى نيست و شامل دلالت التزامى و... نيز مىشود. | افقهاى دلالت قرآن كريم بسيار وسيع است، بهطورى كه برخى از فقها از یک سوره كوچك قرآنى بيست و چهار حكم شرعى استخراج كردهاند و بنا بر این منحصر كردن آيات احكام قرآن به پانصد آيه يا كمتر صحيح نيست چون دلالت بسيارى از آيات بر احكام شرعى دلالت مطابقى نيست و شامل دلالت التزامى و... نيز مىشود. | ||
دومین منبع استنباطى بعد از قرآن، سنت نبوى است، چه منقول به لفظ باشد و چه منقول به معنا. سنت نبوى، گاه ناظر به تفسير قرآن كريم است و گاهى خود، منبع قانونگذارى به شمار مىآيد كه در هر دو حالت، مستند به وحى مىباشد. | |||
یکى از مسائلى كه بستر تحقق پديده عدم وجود نص شرعى را بعد از وفات رسول الله(ص) فراهم ساخت، عدم تدوین سنت نبوى تا سال 341ق، بود و دليل مهم ديگر، اعراض امت اسلامى از ائمه اهلبيت(ع) است كه حافظان سنت نبوى و حاملان علم و حديث اویند، در حالى كه پيامبر بارها بر رجوع به آنها تأكيد كرده و آنها را قرين قرآن قرار داده بود. | یکى از مسائلى كه بستر تحقق پديده عدم وجود نص شرعى را بعد از وفات رسول الله(ص) فراهم ساخت، عدم تدوین سنت نبوى تا سال 341ق، بود و دليل مهم ديگر، اعراض امت اسلامى از ائمه اهلبيت(ع) است كه حافظان سنت نبوى و حاملان علم و حديث اویند، در حالى كه پيامبر بارها بر رجوع به آنها تأكيد كرده و آنها را قرين قرآن قرار داده بود. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
#مصالح مرسله يا استصلاح: برای مصالح مرسله به دلايلى چون كمبود نصوص و مصلحتهاى جديد، وجوب عمل به ظن به مصلحت، عمل صحابه استدلال گرديده كه همه آنها را ارزيابى و نقد مىكند. | #مصالح مرسله يا استصلاح: برای مصالح مرسله به دلايلى چون كمبود نصوص و مصلحتهاى جديد، وجوب عمل به ظن به مصلحت، عمل صحابه استدلال گرديده كه همه آنها را ارزيابى و نقد مىكند. | ||
#سد ذرايع: مالكيه و حنابله این اصل را معتبر مىدانند. برای سد ذرايع، تعاريفى عرضه شده كه «عملى كه در شرع حلال بوده، ولى فرد از آن برای رسيدن به فعل ممنوعه استفاده مىكند»، یکى از آنهاست. نویسنده، معتقد است كه سد ذرايع، دليلى مستقل در قبال ادله ديگر نيست، بلكه از فروع مسئله اصولى اتحاد حكم مقدمه و ذى المقدمه محسوب مىشود. قانون سد ذرايع، داراى ادلهاى همچون استقراء حكم عقل، سنت و اجماع است كه در این بخش تحليل مىشود. | #سد ذرايع: مالكيه و حنابله این اصل را معتبر مىدانند. برای سد ذرايع، تعاريفى عرضه شده كه «عملى كه در شرع حلال بوده، ولى فرد از آن برای رسيدن به فعل ممنوعه استفاده مىكند»، یکى از آنهاست. نویسنده، معتقد است كه سد ذرايع، دليلى مستقل در قبال ادله ديگر نيست، بلكه از فروع مسئله اصولى اتحاد حكم مقدمه و ذى المقدمه محسوب مىشود. قانون سد ذرايع، داراى ادلهاى همچون استقراء حكم عقل، سنت و اجماع است كه در این بخش تحليل مىشود. | ||
#فتح ذرايع يا حيلههاى شرعى: اعتقاد به جواز حيلههاى شرعى، از دو پيشفرض ناشى مىشود: الف. نفى ملاك مورد نظر از احكام شرعى. ب. جرأت بر باطل نمودن حكمت شرعى به جهت رضايت عموم مردم. شايان ذكر است كه در | #فتح ذرايع يا حيلههاى شرعى: اعتقاد به جواز حيلههاى شرعى، از دو پيشفرض ناشى مىشود: الف. نفى ملاك مورد نظر از احكام شرعى. ب. جرأت بر باطل نمودن حكمت شرعى به جهت رضايت عموم مردم. شايان ذكر است كه در میان دانشمندان شيعه، بزرگانى مانند [[حلی، جعفر بن حسن|محقق حلى]] و... در مورد این عنوان بحث كردهاند و برخى مانند محقق اردبيلى معتقد به عدم جواز اعمال حيلههاى شرعى هستند. نویسنده، در نتيجهگيرى نهايى با تقسيم حيلهها به پنج نوع مختلف، احكام هر یک را بيان كرده است. | ||
#نظر صحابى: بزرگترين ايراد نظر صحابى، امكان اشتباه در آن است كه باعث شده عدهاى از بزرگان اهل سنت، مانند [[شوکانی، محمد|شوكانى]] در «ارشاد الفحول»، به عدم حجيت این اصل رأى دهند. | #نظر صحابى: بزرگترين ايراد نظر صحابى، امكان اشتباه در آن است كه باعث شده عدهاى از بزرگان اهل سنت، مانند [[شوکانی، محمد|شوكانى]] در «ارشاد الفحول»، به عدم حجيت این اصل رأى دهند. | ||
#اجماع اهل مدينه. | #اجماع اهل مدينه. | ||
#اجماع عترت. | #اجماع عترت. | ||
در فصول پایانى کتاب، سخن از نقش عرف و سيره عقلا در موارد غير منصوص و اهداف شريعت است كه برخى از عناوین این فصول، عبارتند از: نقش عرف در فهم اهداف تشريع، رجوع به عرف در رفع اجمال، رجوع به عرف در تشخيص مصاديق، ثمره شناخت مقاصد تشريع در دو ناحيه تقديم | در فصول پایانى کتاب، سخن از نقش عرف و سيره عقلا در موارد غير منصوص و اهداف شريعت است كه برخى از عناوین این فصول، عبارتند از: نقش عرف در فهم اهداف تشريع، رجوع به عرف در رفع اجمال، رجوع به عرف در تشخيص مصاديق، ثمره شناخت مقاصد تشريع در دو ناحيه تقديم متزاحمین و كشف حكم شرعى و... | ||
ویرایش