وقعة الجمل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[ضامن بن شدقم]] (نويسنده)
[[ضامن بن شدقم]] (نویسنده)


[[آل‌‌شبیب موسوی، تحسین]] (محقق)
[[آل‌‌شبیب موسوی، تحسین]] (محقق)
خط ۳۴: خط ۳۴:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
نويسنده، در فصل اول كتاب، به اسباب و علل جنگ جمل مى‌پردازد؛ جنگى كه بلا فاصله بعد از به حكومت رسيدن ظاهرى حضرت [[امام على(ع)]]، به وقوع پيوست. ايشان، در اين فصل، به مهم‌ترين عوامل شعله‌ور نمودن آتش جنگ اشاره مى‌نمايد كه موارد ذيل، از جمله اين علل مى‌باشد:
نویسنده، در فصل اول كتاب، به اسباب و علل جنگ جمل مى‌پردازد؛ جنگى كه بلا فاصله بعد از به حكومت رسيدن ظاهرى حضرت [[امام على(ع)]]، به وقوع پيوست. ايشان، در اين فصل، به مهم‌ترين عوامل شعله‌ور نمودن آتش جنگ اشاره مى‌نمايد كه موارد ذيل، از جمله اين علل مى‌باشد:


مساوى قرار دادن مواجب عرب و غير عرب از بيت المال؛
مساوى قرار دادن مواجب عرب و غير عرب از بيت المال؛
خط ۵۰: خط ۵۰:
نامه‌نگارى‌هاى معاويه، به اين‌جا ختم نشد، بلكه او با تهييج احساسات بنى اميه و ترساندن آنها از حكمرانى [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، آنها را براى نبرد با حضرت ابوالحسن(ع) مهيا كرد. نامه‌هاى پسر هند، به مروان بن الحكم، سعيد بن العاص، عبدالله بن عمر، يعلى بن امية، وليد بن عقبة بن ابى معيط و پاسخ اين افراد به او، در اين كتاب آمده است.
نامه‌نگارى‌هاى معاويه، به اين‌جا ختم نشد، بلكه او با تهييج احساسات بنى اميه و ترساندن آنها از حكمرانى [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، آنها را براى نبرد با حضرت ابوالحسن(ع) مهيا كرد. نامه‌هاى پسر هند، به مروان بن الحكم، سعيد بن العاص، عبدالله بن عمر، يعلى بن امية، وليد بن عقبة بن ابى معيط و پاسخ اين افراد به او، در اين كتاب آمده است.


خطبه‌هاى آتشين حضرت مرتضى(ع) و بيان نمودن فسق و فجور طلحه و زبير و پيمان‌شكنان، بخش ديگر اين كتاب را تشكيل مى‌دهد. نويسنده، در اين قسمت، به خروج ام المؤمنين، عايشه بر امام برحق و واجب الاطاعة خود اشاره مى‌نمايد و اينكه چگونه اين زن، مخالف آيه صريح قرآن كه در حق زنان پيامبر(ص) مبنى بر اينكه بايد در خانه‌هاى خود باشند و در فتنه‌هايى كه بين مسلمانان اتفاق مى‌افتد، شركت نكنند اشاره مى‌كند؛ آيه‌اى كه در آن، خداوند متعال مى‌فرمايد: '''(و قرن فى بيوتكن و لاتبرجن تبرج الجاهلية الأولى)'''.
خطبه‌هاى آتشين حضرت مرتضى(ع) و بيان نمودن فسق و فجور طلحه و زبير و پيمان‌شكنان، بخش ديگر اين كتاب را تشكيل مى‌دهد. نویسنده، در اين قسمت، به خروج ام المؤمنين، عايشه بر امام برحق و واجب الاطاعة خود اشاره مى‌نمايد و اينكه چگونه اين زن، مخالف آيه صريح قرآن كه در حق زنان پيامبر(ص) مبنى بر اينكه بايد در خانه‌هاى خود باشند و در فتنه‌هايى كه بين مسلمانان اتفاق مى‌افتد، شركت نكنند اشاره مى‌كند؛ آيه‌اى كه در آن، خداوند متعال مى‌فرمايد: '''(و قرن فى بيوتكن و لاتبرجن تبرج الجاهلية الأولى)'''.


خروج ايشان با يادآورى مناقب [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) توسط ام المؤمنين، جناب ام سلمة، همسر ديگر حضرت رسول(ص) صورت گرفت كه با ذكر فضايل [[امام على(ع)]] و گفتارهاى پيامبر(ص) در حق ايشان و اينكه حضرت ختمى مرتبت(ص)، به‌طور تلويحى خروج او را خبر داده بودند، همراه بود. عاقبت، ام المؤمنين، عايشه، از قصد خود منصرف گرديد و تصميم به عدم خروج گرفت، اما با اغواى عبدالله بن زبير و به ياد آوردن كينه‌هاى قديمى خود نسبت به [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، به همه اهل مكه اعلام كرد كه قصد خروج از مكه را دارد و هر كس كه مايل است، به وى ملحق شود.
خروج ايشان با يادآورى مناقب [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع) توسط ام المؤمنين، جناب ام سلمة، همسر ديگر حضرت رسول(ص) صورت گرفت كه با ذكر فضايل [[امام على(ع)]] و گفتارهاى پيامبر(ص) در حق ايشان و اينكه حضرت ختمى مرتبت(ص)، به‌طور تلويحى خروج او را خبر داده بودند، همراه بود. عاقبت، ام المؤمنين، عايشه، از قصد خود منصرف گرديد و تصميم به عدم خروج گرفت، اما با اغواى عبدالله بن زبير و به ياد آوردن كينه‌هاى قديمى خود نسبت به [[امام على(ع)|حضرت امير]](ع)، به همه اهل مكه اعلام كرد كه قصد خروج از مكه را دارد و هر كس كه مايل است، به وى ملحق شود.


نويسنده، به اين نكته اشاره مى‌نمايد كه ارتش طلحه و زبير به فرماندهى عايشه، به قصد ملحق شدن به معاويه عازم بلاد شام گرديد، اما در نيمه راه، عبدالله بن عامر(كارگزار عثمان در بصره)، به آنها ملحق شد و به آنها گفت كه معاويه به همراهى با شما تن نخواهد داد؛ ازاين‌رو پيشنهاد تصرف بصره را مطرح نمود و هزار هزار درهم همراه با دويست شتر به آنها داد.
نویسنده، به اين نكته اشاره مى‌نمايد كه ارتش طلحه و زبير به فرماندهى عايشه، به قصد ملحق شدن به معاويه عازم بلاد شام گرديد، اما در نيمه راه، عبدالله بن عامر(كارگزار عثمان در بصره)، به آنها ملحق شد و به آنها گفت كه معاويه به همراهى با شما تن نخواهد داد؛ ازاين‌رو پيشنهاد تصرف بصره را مطرح نمود و هزار هزار درهم همراه با دويست شتر به آنها داد.


اصحاب جمل، به محض رسيدن به بصره با عثمان بن حُنَيف و ياران او درگير شده و با لشكر سى‌هزار نفرى جمل، بر آنها ظفر يافته و او را به اسارت برده و هفتاد نفر از ياران او را با فجيع‌ترين وجهى به شهادت رساندند.
اصحاب جمل، به محض رسيدن به بصره با عثمان بن حُنَيف و ياران او درگير شده و با لشكر سى‌هزار نفرى جمل، بر آنها ظفر يافته و او را به اسارت برده و هفتاد نفر از ياران او را با فجيع‌ترين وجهى به شهادت رساندند.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش