نویسنده الاستبصار فی عجائب الامصار: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۳۱: خط ۳۱:
</div>
</div>


متأسفانه مؤلف اين اثر ناشناخته است به جز ابن أبى الزرع كه در كتاب '''روض القرطاس''' از اين كتاب نام مى‌برد، هيچ نويسنده ديگرى به اين كتاب يا مؤلف آن اشاره‌اى نكرده است.خود نويسنده هم در كتاب اطلاعاتى دربارۀ خود ارائه نمى‌دهد.در اين كتاب تنها با سه تعبير «مؤلف»،«ناظر» و «واضع» که آن هم به معناى مؤلف است مواجهيم اما آيا مؤلف و ناظر به يك شخص اشاره دارند يا به دو شخصيت جداگانه؟ممكن‌است «ناظر» لقب مؤلف باشد، بنابر اين معناى هر دو يكى است، ولى اين احتمال نادرست است زيرا در آن‌بر همه از زمان از كلمه «ناظر» به عنوان لقب استفاده نمى‌شده است.گاهى هم معنای «ناظر» به معنای «مراجع»، يعنى كسى كه كتاب را مورد بازبينى قرار داده و مطالب آن را نظم و ترتيب مى‌بخشد، استعمال مى‌شود.با اين معنا، ناظر شخصى غير از مؤلف خواهد بود.به هر ترتيب در اين كتاب، ناظر به عنوان مؤلف حقيقى اثر شناخته مى‌شود، ناظرى كه به اثرى از نويسنده‌اى ناشناخته پرداخته‌و براى آن مقدمه‌اى قرار داده و محتواى آن را نظم و نسق بخشيده است و چه بسا به تنقيح و تصحيح متن‌اصلى پرداخته و مطالبى بر آن افزوده باشد.از برخى فقرات كتاب چنين به نظر مى‌رسد كه‌ناظر در زمان يعقوب منصور موحدى مى‌زيسته و كتاب خويش را به يكى از بزرگان دستگاه حكومت كه شيخ ابوعمران بن ابى يحيى بن وقتين نام داشته، اهدا كرده و بذل توجه وى را نسبت به خود خواستار شده است.همچنين به نظر مى‌رسد كه كتاب در سال 587ق نوشته شده‌باشد.توصيف دقيقى كه وى از شهرهایى چون مكناسه و فاس و مراكش ارائه مى‌كند نشانگرآن است كه وى مدتى در اين شهرها زيسته هر چند زادگاهش آنجا نبوده است.
متأسفانه مؤلف اين اثر ناشناخته است به جز ابن أبى الزرع كه در كتاب '''روض القرطاس''' از اين كتاب نام مى‌برد، هيچ نویسنده ديگرى به اين كتاب يا مؤلف آن اشاره‌اى نكرده است.خود نویسنده هم در كتاب اطلاعاتى دربارۀ خود ارائه نمى‌دهد.در اين كتاب تنها با سه تعبير «مؤلف»،«ناظر» و «واضع» که آن هم به معناى مؤلف است مواجهيم اما آيا مؤلف و ناظر به يك شخص اشاره دارند يا به دو شخصيت جداگانه؟ممكن‌است «ناظر» لقب مؤلف باشد، بنابر اين معناى هر دو يكى است، ولى اين احتمال نادرست است زيرا در آن‌بر همه از زمان از كلمه «ناظر» به عنوان لقب استفاده نمى‌شده است.گاهى هم معنای «ناظر» به معنای «مراجع»، يعنى كسى كه كتاب را مورد بازبينى قرار داده و مطالب آن را نظم و ترتيب مى‌بخشد، استعمال مى‌شود.با اين معنا، ناظر شخصى غير از مؤلف خواهد بود.به هر ترتيب در اين كتاب، ناظر به عنوان مؤلف حقيقى اثر شناخته مى‌شود، ناظرى كه به اثرى از نویسنده‌اى ناشناخته پرداخته‌و براى آن مقدمه‌اى قرار داده و محتواى آن را نظم و نسق بخشيده است و چه بسا به تنقيح و تصحيح متن‌اصلى پرداخته و مطالبى بر آن افزوده باشد.از برخى فقرات كتاب چنين به نظر مى‌رسد كه‌ناظر در زمان يعقوب منصور موحدى مى‌زيسته و كتاب خويش را به يكى از بزرگان دستگاه حكومت كه شيخ ابوعمران بن ابى يحيى بن وقتين نام داشته، اهدا كرده و بذل توجه وى را نسبت به خود خواستار شده است.همچنين به نظر مى‌رسد كه كتاب در سال 587ق نوشته شده‌باشد.توصيف دقيقى كه وى از شهرهایى چون مكناسه و فاس و مراكش ارائه مى‌كند نشانگرآن است كه وى مدتى در اين شهرها زيسته هر چند زادگاهش آنجا نبوده است.


با توجه به محتواى كتاب به نظر مى‌رسد كه نويسنده كتاب در دربار يعقوب منصور داراى منصب وجايگاهى بوده كه به وى امكان مى‌داده است از جريان امور در ديوان خليفه به خوبى آگاهى داشته باشد.
با توجه به محتواى كتاب به نظر مى‌رسد كه نویسنده كتاب در دربار يعقوب منصور داراى منصب وجايگاهى بوده كه به وى امكان مى‌داده است از جريان امور در ديوان خليفه به خوبى آگاهى داشته باشد.




۶۱٬۱۸۹

ویرایش