۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[اصلانی، مختار]] ( | [[اصلانی، مختار]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =BP 41/4 /ک4پ6* | | کد کنگره =BP 41/4 /ک4پ6* | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
1. در فصل اول، كليات تحقيق در ضمن عناوين پيشينه پژوهش، انگيزه انتخاب موضوع، سؤالات و پيشفرضهاى پژوهش و مانند آن ذكر شده است<ref>متن كتاب، ص 12 - 15</ref> | 1. در فصل اول، كليات تحقيق در ضمن عناوين پيشينه پژوهش، انگيزه انتخاب موضوع، سؤالات و پيشفرضهاى پژوهش و مانند آن ذكر شده است<ref>متن كتاب، ص 12 - 15</ref> | ||
2. معرفى و نقد منابع، يكى از مباحث اصولى در تحقيقات تاريخى است و ما را به شناخت و ارزش و اعتبار مآخذ تاريخى و تحليل موضوع يارى مىرساند و از اهميت خاصى برخوردار است؛ لذا | 2. معرفى و نقد منابع، يكى از مباحث اصولى در تحقيقات تاريخى است و ما را به شناخت و ارزش و اعتبار مآخذ تاريخى و تحليل موضوع يارى مىرساند و از اهميت خاصى برخوردار است؛ لذا نویسنده، منابع را به دو بخش عمومى و تخصصى تقسيم و ذكر كرده است. در بخش منابع عمومى، كتب طبقات، مقاتل، حروب و فتن، فتوح، انساب، تاريخهاى عمومى و كتب جغرافيايى دستهبندى و معرفى شده است. در بخش منابع تخصصى نيز كتاب «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» سيد محسن امين، «تاريخ الشيعة» شيخ [[مظفر، محمد حسین|محمدحسين مظفر]] و «تاريخ تشيع در ايران از آغاز تا قرن هفتم» [[رسول جعفريان]] بهاختصار معرفى شده است<ref>همان، ص 16 - 31</ref> | ||
3. گسترش تشيع در قرن اول هجرى در فصل سوم كتاب ذكر شده است. ابتدا پس از ذكر معناى لفظ شيعه در لغت و قرآن، نظريههايى كه در رابطه با آغاز تشيع وجود دارد، نقد و بررسى شده است. پس از آن، شيعه در دوره خلفاى راشدين بهتفكيك تبيين شده است. | 3. گسترش تشيع در قرن اول هجرى در فصل سوم كتاب ذكر شده است. ابتدا پس از ذكر معناى لفظ شيعه در لغت و قرآن، نظريههايى كه در رابطه با آغاز تشيع وجود دارد، نقد و بررسى شده است. پس از آن، شيعه در دوره خلفاى راشدين بهتفكيك تبيين شده است. نویسنده، متذكر مىشود كه در دوره حكومت على(ع) بود كه علنى شدن دعوت تشيع شروع به درخشيدن كرد و عثمان نتوانست با حربه تبعيد ابوذر و مجازات عمار و درهمشكستن استخوانهاى پهلویش، اين دعوت را خفه كند و به آن خاتمه دهد (متن كتاب، ص 42). در بخش سوم اين فصل نيز تشيع در عصر بنى اميه با ذكر اوضاع شيعه در عصر امام حسن(ع)، امام حسين(ع) و [[امام سجاد(ع)]] مورد بررسى قرار گرفته است<ref>همان، ص 44 - 52</ref> | ||
4. كانونهاى شيعهنشين، عنوان چهارمين فصل كتاب است. بهطور قطع خاستگاه اوليه تشيع مدينه بوده است و شیعیان نخستين از ميان اصحاب پيامبر(ص) در همين شهر مىزيستند. در عهد خلفاى سهگانه، صحابيان شيعى در شهرها و مناطق مختلف پراكنده شدند و بعضى از اينها داراى مناصب سياسى و نظامى بودند. علامه [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]] در اين باره مىنويسد: «صحابيان شيعى در گسترش و توسعه تشيع، نقش اساسى داشتند، هركجا كه مىرفتند مردم را با قالبهاى قرآنى و حديثى و با صبر و تحمل به تشيع فرامىخواندند و بهخاطر مصاحبت با پيامبر در ميان مردم داراى احترام و ارزش بودند و سخنانشان اثرى بالغ داشت»<ref>همان، ص 54</ref> | 4. كانونهاى شيعهنشين، عنوان چهارمين فصل كتاب است. بهطور قطع خاستگاه اوليه تشيع مدينه بوده است و شیعیان نخستين از ميان اصحاب پيامبر(ص) در همين شهر مىزيستند. در عهد خلفاى سهگانه، صحابيان شيعى در شهرها و مناطق مختلف پراكنده شدند و بعضى از اينها داراى مناصب سياسى و نظامى بودند. علامه [[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]] در اين باره مىنويسد: «صحابيان شيعى در گسترش و توسعه تشيع، نقش اساسى داشتند، هركجا كه مىرفتند مردم را با قالبهاى قرآنى و حديثى و با صبر و تحمل به تشيع فرامىخواندند و بهخاطر مصاحبت با پيامبر در ميان مردم داراى احترام و ارزش بودند و سخنانشان اثرى بالغ داشت»<ref>همان، ص 54</ref> | ||
در قرن اول و دوم هجرى، شیعیان در نقاط زيادى از سرزمينهاى اسلامى مىزيستند، ولى تراكم و تجمع شیعیان در قرن اول هجرى عبارت بودند از: مدينه، يمن، كوفه، بصره، مدائن، جبل عامل، قم و خراسان كه | در قرن اول و دوم هجرى، شیعیان در نقاط زيادى از سرزمينهاى اسلامى مىزيستند، ولى تراكم و تجمع شیعیان در قرن اول هجرى عبارت بودند از: مدينه، يمن، كوفه، بصره، مدائن، جبل عامل، قم و خراسان كه نویسنده در اين فصل، اين مناطق را به ترتيب مورد بررسى قرار داده است<ref>همان، ص 56</ref> | ||
5. على(ع)، در ميان تمام قبايل يمن دوستدار و شيعه داشت، مثل قبايل كنده، نخع، ازد، حمير، بجيله، خزاعه، حضرموت، مذحج، اشعر، طى، همدان و ربيعه، اما در اين مورد، قبيله همدان و ربيعه پيشتاز بودند<ref>همان، ص 138</ref> | 5. على(ع)، در ميان تمام قبايل يمن دوستدار و شيعه داشت، مثل قبايل كنده، نخع، ازد، حمير، بجيله، خزاعه، حضرموت، مذحج، اشعر، طى، همدان و ربيعه، اما در اين مورد، قبيله همدان و ربيعه پيشتاز بودند<ref>همان، ص 138</ref> نویسنده در آخرين فصل از كتاب با معرفى كوتاهى از اين قبايل، به تبيين نقش اين قبايل در اعصار مختلف در پيشبرد تشيع و حمايت از اهلبيت(ع) پرداخته است<ref>همان، ص 139 - 155</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش