فرهنگ فلسفی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =المعجم الفلسفی
| عنوان‌های دیگر =المعجم الفلسفی
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[صلیبا، جمیل]] (نويسنده)
[[صلیبا، جمیل]] (نویسنده)


[[صانعی دره‎بیدی، منوچهر]] (مترجم)
[[صانعی دره‎بیدی، منوچهر]] (مترجم)
خط ۴۱: خط ۴۱:
كتاب حاوى اصطلاحات فلسفى و علمى است كه البته نه فقط حاوى تمام اصطلاحات نيست بلكه شايد اكثر آنها را هم در بر نداشته باشد؛ اما امتياز آن اين است كه هر واژه يا اصطلاحى را كه مورد بحث قرار داده، كاربرد آن را در علوم مختلف و از جهات مختلف بررسى كرده است و البته جنبه فلسفى آن به لحاظ كمى و كيفى قوى‌تر از جنبه «علمى» آن است.
كتاب حاوى اصطلاحات فلسفى و علمى است كه البته نه فقط حاوى تمام اصطلاحات نيست بلكه شايد اكثر آنها را هم در بر نداشته باشد؛ اما امتياز آن اين است كه هر واژه يا اصطلاحى را كه مورد بحث قرار داده، كاربرد آن را در علوم مختلف و از جهات مختلف بررسى كرده است و البته جنبه فلسفى آن به لحاظ كمى و كيفى قوى‌تر از جنبه «علمى» آن است.


نويسنده در مقابل هر واژه عربى، معادل‌هاى انگليسى و فرانسه و لاتين آن را هم آورده است و بعد از ذكر معادل‌ها به شرح آن واژه پرداخته است. در بعضى از واژه‌ها به جاى معادل لاتين معادل يونانى لفظ را آورده و در بعضى از واژه‌ها فقط معادل انگليسى و فرانسه را آورده و در چند واژه انگشتشمار معادل انگليسى را هم ذكر نكرده و فقط به ذكر معادل فرانسه آن اكتفا كرده و بالاخره در بعضى از واژه‌هاى بسيار اندك كه شايد تعداد آنها در سرتاسر كتاب كمتر از ده تا باشد، فقط واژه عربى را ذكر كرده و معادلى براى آن نياورده است.
نویسنده در مقابل هر واژه عربى، معادل‌هاى انگليسى و فرانسه و لاتين آن را هم آورده است و بعد از ذكر معادل‌ها به شرح آن واژه پرداخته است. در بعضى از واژه‌ها به جاى معادل لاتين معادل يونانى لفظ را آورده و در بعضى از واژه‌ها فقط معادل انگليسى و فرانسه را آورده و در چند واژه انگشتشمار معادل انگليسى را هم ذكر نكرده و فقط به ذكر معادل فرانسه آن اكتفا كرده و بالاخره در بعضى از واژه‌هاى بسيار اندك كه شايد تعداد آنها در سرتاسر كتاب كمتر از ده تا باشد، فقط واژه عربى را ذكر كرده و معادلى براى آن نياورده است.


ذكر واژه‌هاى معادل، به همان صورتى كه در اصل كتاب بوده است توسط مترجم استنساخ شده و هيچ-گونه تغييرى در آن داده نشده، جز اينكه مترجم سعى كرده است در مقابل هر واژه عربى يك واژه فارسى بياورد؛ اما اين كوشش همه جا موفق نبوده است و در آنچه موفقيت حاصل شده است نحوه گزينش واژه‌هاى معادل، يكنواخت و يك دست نيست، زيرا در مقابل بعضى از واژه‌هاى عربى (مثل واژه احساس) به واژه فارسى معادل آن دست نيافته است و واژه‌هايى كه به معادل فارسى آنها دست يافته است، معادل بعضى از آنها يك واژه متداول و رايج است (مثل بزرگداشت در ترجمه احترام) و معادل بعضى از آنها در فارسى امروز رايج و متداول نيست (مثل هرآينگى در ترجمه ضرورت). در هر حال نحوه انتخاب واژه‌ها را مى‌توان به شرح زير خلاصه كرد:
ذكر واژه‌هاى معادل، به همان صورتى كه در اصل كتاب بوده است توسط مترجم استنساخ شده و هيچ-گونه تغييرى در آن داده نشده، جز اينكه مترجم سعى كرده است در مقابل هر واژه عربى يك واژه فارسى بياورد؛ اما اين كوشش همه جا موفق نبوده است و در آنچه موفقيت حاصل شده است نحوه گزينش واژه‌هاى معادل، يكنواخت و يك دست نيست، زيرا در مقابل بعضى از واژه‌هاى عربى (مثل واژه احساس) به واژه فارسى معادل آن دست نيافته است و واژه‌هايى كه به معادل فارسى آنها دست يافته است، معادل بعضى از آنها يك واژه متداول و رايج است (مثل بزرگداشت در ترجمه احترام) و معادل بعضى از آنها در فارسى امروز رايج و متداول نيست (مثل هرآينگى در ترجمه ضرورت). در هر حال نحوه انتخاب واژه‌ها را مى‌توان به شرح زير خلاصه كرد:
خط ۴۷: خط ۴۷:
# الفاظى كه به يك لفظ عربى ترجمه شده زيرا براى آنها معادل فارسى نيافته است اما خود لفظ چنان در زبان فارسى نامأنوس بوده است كه به ناچار يك لفظ عربى ديگر كه در زبان فارسى رايج است در ترجمه آن ذكر شده مثل ترجمه «احباط» به «ابطال» و «بيئت» به «محيط» و «تبرير» به «توجيه».
# الفاظى كه به يك لفظ عربى ترجمه شده زيرا براى آنها معادل فارسى نيافته است اما خود لفظ چنان در زبان فارسى نامأنوس بوده است كه به ناچار يك لفظ عربى ديگر كه در زبان فارسى رايج است در ترجمه آن ذكر شده مثل ترجمه «احباط» به «ابطال» و «بيئت» به «محيط» و «تبرير» به «توجيه».
# الفاظى كه يا اصلاً معادل فارسى براى آن نيافته است و يا معادل مناسب نيافته است و يا خود لفظ چنان در فارسى رواج دارد كه نيازى به ذكر معادل آن نبوده در مورد اين قبيل الفاظ عيناً خود لفظ را در جاى فارسى قرار داده است، از اين قبيل است «احساس» «استدلال» «استقراء» «تاريخ» و...  
# الفاظى كه يا اصلاً معادل فارسى براى آن نيافته است و يا معادل مناسب نيافته است و يا خود لفظ چنان در فارسى رواج دارد كه نيازى به ذكر معادل آن نبوده در مورد اين قبيل الفاظ عيناً خود لفظ را در جاى فارسى قرار داده است، از اين قبيل است «احساس» «استدلال» «استقراء» «تاريخ» و...  
نويسنده ضمن بحث در معانى واژه‌ها مطالب متنوعى از قول نويسندگان اروپايى و امريكايى نقل مى‌كند. اسم اين نويسندگان را به صورتى كه در زبان عربى تلفظ مى‌شود آورده كه اغلب با تلفظ فارسى آنها مغاير است. مثلاً«كانت» را «كنت» و «لاك» را «لوك» نوشته است. همچنين بعضى از اين اسامى را با ذكر املاى لاتينى آن آورده و بعضى را بدون املاى لاتينى. مترجم در مورد قسم اول سعى كرده است با استفاده از املاى لاتين كلمه، تلفظ آن، آن طور كه در فارسى رايج است و اگر رايج نيست، آن طور كه مأنوس به زبان فارسى است، نوشته شود. در مورد قسم دوم، آن دسته از اعلام كه مأنوس و معروف بوده است به همان صورت رايج در زبان فارسى مثل «كانت» و «لاك» و «هگل» و... نوشته شده است و در مورد اعلامى كه معروف نبوده يا دست كم براى مترجم ناشناخته بوده است. سعى شده است تلفظ مأنوس فارسى آنها با رجوع به منابع در دسترس، تهيه و ضبط شود. اما بعضى از اين الفاظ را در هيچ منبعى نيافته است كه عبارتند از دو لفظ «ابينغوس» و «اغجر». اسم «اغجر» را براى اينكه به فارسى نزدیک ‌تر باشد به صورت «آگجر» نوشته است و اسم «ابينغوس» را به همين صورت حفظ كرده است.
نویسنده ضمن بحث در معانى واژه‌ها مطالب متنوعى از قول نويسندگان اروپايى و امريكايى نقل مى‌كند. اسم اين نويسندگان را به صورتى كه در زبان عربى تلفظ مى‌شود آورده كه اغلب با تلفظ فارسى آنها مغاير است. مثلاً«كانت» را «كنت» و «لاك» را «لوك» نوشته است. همچنين بعضى از اين اسامى را با ذكر املاى لاتينى آن آورده و بعضى را بدون املاى لاتينى. مترجم در مورد قسم اول سعى كرده است با استفاده از املاى لاتين كلمه، تلفظ آن، آن طور كه در فارسى رايج است و اگر رايج نيست، آن طور كه مأنوس به زبان فارسى است، نوشته شود. در مورد قسم دوم، آن دسته از اعلام كه مأنوس و معروف بوده است به همان صورت رايج در زبان فارسى مثل «كانت» و «لاك» و «هگل» و... نوشته شده است و در مورد اعلامى كه معروف نبوده يا دست كم براى مترجم ناشناخته بوده است. سعى شده است تلفظ مأنوس فارسى آنها با رجوع به منابع در دسترس، تهيه و ضبط شود. اما بعضى از اين الفاظ را در هيچ منبعى نيافته است كه عبارتند از دو لفظ «ابينغوس» و «اغجر». اسم «اغجر» را براى اينكه به فارسى نزدیک ‌تر باشد به صورت «آگجر» نوشته است و اسم «ابينغوس» را به همين صورت حفظ كرده است.


درباره بخش ضمائم كتاب مترجم مينويسد: «در ابتدا بنابر اين داشتيم كه با زمينه قرار دادن اين كتاب به توضيح پاره‌اى از اصطلاحات فلسفه اسلامى كه در اين كتاب نيامده و يا به‌طور ناقص به آن اشاره شده، بپردازيم، ولى فعلاً مجال و توفيق دستيابى به اين هدف برایمان ميسّر نشد لذا تنها به توضيح حدود 50 مورد از اين اصطلاحات پرداختيم». در نگارش اين توضيحات عمدتاًً از آثار متفكر [[مطهری، مرتضی|شهيد استاد مطهرى(ره)]] استفاده شده است.
درباره بخش ضمائم كتاب مترجم مينويسد: «در ابتدا بنابر اين داشتيم كه با زمينه قرار دادن اين كتاب به توضيح پاره‌اى از اصطلاحات فلسفه اسلامى كه در اين كتاب نيامده و يا به‌طور ناقص به آن اشاره شده، بپردازيم، ولى فعلاً مجال و توفيق دستيابى به اين هدف برایمان ميسّر نشد لذا تنها به توضيح حدود 50 مورد از اين اصطلاحات پرداختيم». در نگارش اين توضيحات عمدتاًً از آثار متفكر [[مطهری، مرتضی|شهيد استاد مطهرى(ره)]] استفاده شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش