عقيل ابن أبي‌طالب: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[احمدی میانجی، علی]] (نويسنده)
[[احمدی میانجی، علی]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏34‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏7‎‏الف‎‏3*
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏34‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏7‎‏الف‎‏3*
خط ۲۷: خط ۲۷:


== ساختار ==
== ساختار ==
اين كتاب، مشتمل بر مقدمه محقق كتاب و متن اثر است. در مقدمه، شرح حال نويسنده و آثار علمى او ذكر شده است و كتاب مورد بحث، بررسى گرديده است. متن اثر نيز مشتمل بر سه فصل و يك تتمه است.
اين كتاب، مشتمل بر مقدمه محقق كتاب و متن اثر است. در مقدمه، شرح حال نویسنده و آثار علمى او ذكر شده است و كتاب مورد بحث، بررسى گرديده است. متن اثر نيز مشتمل بر سه فصل و يك تتمه است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
محقق كتاب در مقدمه، عقيل برادر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على بن ابى‌طالب(ع)]] را يكى از رجال صدر اسلام دانسته است كه كمتر كسى به ذكر شرح احوال او پرداخته است. پاره‌اى اخبار كه از ملاقات‌هاى عقيل با معاويه سخن مى‌گويند يا چيزهايى كه در محافل و از بالاى منابر درباره كشمكش‌هاى او و شخصيت‌هاى بنى‌اميه نقل گرديده باعث شده كه تصويرى اشتباه از وى در اذهان ترسيم شود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص19</ref>و لذا از حقيقت دور نخواهد بود اگر بگوييم كه عقيل بن ابى‌طالب آخرين مظلوم صدر اسلام است تا حدى كه متهم شده كه عقلش زائل و عمل و كلامش آشفته شده بود<ref>مقدمه محقق، ص19</ref>
محقق كتاب در مقدمه، عقيل برادر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على بن ابى‌طالب(ع)]] را يكى از رجال صدر اسلام دانسته است كه كمتر كسى به ذكر شرح احوال او پرداخته است. پاره‌اى اخبار كه از ملاقات‌هاى عقيل با معاويه سخن مى‌گويند يا چيزهايى كه در محافل و از بالاى منابر درباره كشمكش‌هاى او و شخصيت‌هاى بنى‌اميه نقل گرديده باعث شده كه تصويرى اشتباه از وى در اذهان ترسيم شود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص19</ref>و لذا از حقيقت دور نخواهد بود اگر بگوييم كه عقيل بن ابى‌طالب آخرين مظلوم صدر اسلام است تا حدى كه متهم شده كه عقلش زائل و عمل و كلامش آشفته شده بود<ref>مقدمه محقق، ص19</ref>


نويسنده در فصل اول كتاب از نسب عقيل و حبّ ابوطالب نسبت به او، همسران، فرزندان، فضيلت او و خانه او بحث كرده است. عقيل بن ابى‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى هاشمى، پسر عموى رسول‌الله(ص) و برادر على بن ابى‌طالب(ع) و جعفر است. عقيل از جعفر ده سال بزرگ‌تر و جعفر نيز از على(ع) ده سال بزرگ‌تر بوده است. مادرش نيز فاطمه بنت اسد بن هاشم بوده است<ref>ر.ک: متن كتاب، ص21</ref>
نویسنده در فصل اول كتاب از نسب عقيل و حبّ ابوطالب نسبت به او، همسران، فرزندان، فضيلت او و خانه او بحث كرده است. عقيل بن ابى‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصى هاشمى، پسر عموى رسول‌الله(ص) و برادر على بن ابى‌طالب(ع) و جعفر است. عقيل از جعفر ده سال بزرگ‌تر و جعفر نيز از على(ع) ده سال بزرگ‌تر بوده است. مادرش نيز فاطمه بنت اسد بن هاشم بوده است<ref>ر.ک: متن كتاب، ص21</ref>


به عقيده نويسنده، ابوطالب عقيل را از ساير اولادش بيشتر دوست داشته و زمانى كه رسول‌الله(ص) و عباس بن عبدالمطلب خواستند از تنگدستى و مشكلات او كم كنند و پيشنهاد سرپرستى فرزندانش را به او دادند، گفت: عقيل را بگذاريد و هر كس را مى‌خواهيد ببريد<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>
به عقيده نویسنده، ابوطالب عقيل را از ساير اولادش بيشتر دوست داشته و زمانى كه رسول‌الله(ص) و عباس بن عبدالمطلب خواستند از تنگدستى و مشكلات او كم كنند و پيشنهاد سرپرستى فرزندانش را به او دادند، گفت: عقيل را بگذاريد و هر كس را مى‌خواهيد ببريد<ref>ر.ک: همان، ص22-21</ref>


عقيل بن ابى‌طالب، عالم به انساب و ايام قريش و مفاخر و معايب و بدى‌هاى قريش است. مردم در علم نسب‌شناسى و ايام عرب از او استفاده مى‌كرده‌اند. [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] درباره او فرمود: «عقيل از عالم‌ترين مردم به انساب بوده است»<ref>همان، ص30</ref>مردم زمانى كه در انساب و مفاخر قبائل و تواريخ آنها اختلاف مى‌كردند به چهار نفر رجوع مى‌نمودند كه عقيل بن ابى‌طالب يكى از آنها بود<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>
عقيل بن ابى‌طالب، عالم به انساب و ايام قريش و مفاخر و معايب و بدى‌هاى قريش است. مردم در علم نسب‌شناسى و ايام عرب از او استفاده مى‌كرده‌اند. [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] درباره او فرمود: «عقيل از عالم‌ترين مردم به انساب بوده است»<ref>همان، ص30</ref>مردم زمانى كه در انساب و مفاخر قبائل و تواريخ آنها اختلاف مى‌كردند به چهار نفر رجوع مى‌نمودند كه عقيل بن ابى‌طالب يكى از آنها بود<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:
عقيل يكى از كسانى بود كه به هنگام غسل پيامبر(ص) و دفن آن حضرت حضور داشت. زمانى كه عثمان، ابوذر را به ربذه تبعيد كرد و مردم را از مشايعت او منع نمود، او به همراه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] و حسن و حسين(ع) و عمار، ابوذر را مشايعت نمود<ref>ر.ک: همان، ص45-44</ref>طبرسى در إعلام الورى و نيشابورى در الروضة نقل كرده‌اند كه عقيل به هنگام نماز بر جسد فاطمه(س) و دفن آن حضرت نيز حضور داشته است<ref>همان، ص48-47</ref>
عقيل يكى از كسانى بود كه به هنگام غسل پيامبر(ص) و دفن آن حضرت حضور داشت. زمانى كه عثمان، ابوذر را به ربذه تبعيد كرد و مردم را از مشايعت او منع نمود، او به همراه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] و حسن و حسين(ع) و عمار، ابوذر را مشايعت نمود<ref>ر.ک: همان، ص45-44</ref>طبرسى در إعلام الورى و نيشابورى در الروضة نقل كرده‌اند كه عقيل به هنگام نماز بر جسد فاطمه(س) و دفن آن حضرت نيز حضور داشته است<ref>همان، ص48-47</ref>


از ديگر افتخارات عقيل آن است كه فرزندانش با امام حسين(ع) در كربلا به شهادت رسيدند. نويسنده، منابع مختلف را در ذكر تعداد آنها مورد بررسى قرار داده است. وى در آخر به نام شش تن از فرزندان عقيل كه به‌همراه آن حضرت به شهادت رسيده‌اند اشاره كرده كه با مسلم بن عقيل هفت تن مى‌شوند. اين هفت تن به‌همراه دو تن از فرزندان مسلم كه صدوق به نام آنها اشاره كرده، نه تن مى‌شوند<ref>همان، ص71-69</ref>
از ديگر افتخارات عقيل آن است كه فرزندانش با امام حسين(ع) در كربلا به شهادت رسيدند. نویسنده، منابع مختلف را در ذكر تعداد آنها مورد بررسى قرار داده است. وى در آخر به نام شش تن از فرزندان عقيل كه به‌همراه آن حضرت به شهادت رسيده‌اند اشاره كرده كه با مسلم بن عقيل هفت تن مى‌شوند. اين هفت تن به‌همراه دو تن از فرزندان مسلم كه صدوق به نام آنها اشاره كرده، نه تن مى‌شوند<ref>همان، ص71-69</ref>


نويسنده در فصل سوم، به بررسى موضوعاتى پيرامون شخصيت عقيل پرداخته است. علامه سيد جعفر مرتضى در «دراسات و بحوث في التاريخ و الإسلام» به اين مناقشه كه عقيل در غزوه مؤته شركت كرد و پس از آن دچار بيمارى گرديد و در فتح مكه يا طائف يا خيبر يا حنين حضور نيافت، اشاره كرده است. وى سپس اين ادعا را نپذيرفته و به حضور او در غزوه حنين و خيبر تصريح مى‌كند<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>
نویسنده در فصل سوم، به بررسى موضوعاتى پيرامون شخصيت عقيل پرداخته است. علامه سيد جعفر مرتضى در «دراسات و بحوث في التاريخ و الإسلام» به اين مناقشه كه عقيل در غزوه مؤته شركت كرد و پس از آن دچار بيمارى گرديد و در فتح مكه يا طائف يا خيبر يا حنين حضور نيافت، اشاره كرده است. وى سپس اين ادعا را نپذيرفته و به حضور او در غزوه حنين و خيبر تصريح مى‌كند<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>


از جمله موضوعاتى كه شخصيت عقيل را دچار چالش كرده، پيوستن عقيل به معاويه است. در بخشى از كتاب مى‌خوانيم: «عقيل نزد معاويه آمد و از او كمك خواست. معاويه صد هزار درهم به وى داد، سپس گفت: بر منبر بالا برو و آنچه را من به تو دادم و آنچه را كه على به تو داد ذكر كن. او از منبر بالا رفت و پس از حمد و ثناى الهى گفت: اى مردم به شما خبر دهم كه من خواستم بر على بن ابى‌طالب از راه دينش نفوذ كنم، اما او دينش را بر من ترجيح داد و خواستم بر معاويه از راه دينش نفوذ كنم او مرا بر دينش ترجيح داد<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>
از جمله موضوعاتى كه شخصيت عقيل را دچار چالش كرده، پيوستن عقيل به معاويه است. در بخشى از كتاب مى‌خوانيم: «عقيل نزد معاويه آمد و از او كمك خواست. معاويه صد هزار درهم به وى داد، سپس گفت: بر منبر بالا برو و آنچه را من به تو دادم و آنچه را كه على به تو داد ذكر كن. او از منبر بالا رفت و پس از حمد و ثناى الهى گفت: اى مردم به شما خبر دهم كه من خواستم بر على بن ابى‌طالب از راه دينش نفوذ كنم، اما او دينش را بر من ترجيح داد و خواستم بر معاويه از راه دينش نفوذ كنم او مرا بر دينش ترجيح داد<ref>ر.ک: همان، ص95</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش