۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[قرچانلو، حسین]] ( | [[قرچانلو، حسین]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =DS 35/56 /ق4ج7 | | کد کنگره =DS 35/56 /ق4ج7 | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| تعداد جلد =2 | | تعداد جلد =2 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =6972 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =6972 | ||
| کتابخوان همراه نور =10882 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
بخش اول: كليات. | بخش اول: كليات. | ||
نویسنده در ابتدا ضمن ارائه تعريفى از جغرافيا مىنويسد: | |||
جغرافيا دانشى است كه از مختصات جغرافيايى مكانهاى مختلف، محيط طبيعى، آب و هوا، شرايط جوى و...بحث و گفتگو مىكند. وى سپس به شاخههاى گوناگون علم جغرافيا از جمله: جغرافياى رياضى، جغرافياى طبيعى، جغرافياى زيستى، جغرافياى اقتصادى، جغرافياى سياسى و بالاخره جغرافياى تاريخى كه شاخه جديدى از علم جغرافيا، پرداخته است. | جغرافيا دانشى است كه از مختصات جغرافيايى مكانهاى مختلف، محيط طبيعى، آب و هوا، شرايط جوى و...بحث و گفتگو مىكند. وى سپس به شاخههاى گوناگون علم جغرافيا از جمله: جغرافياى رياضى، جغرافياى طبيعى، جغرافياى زيستى، جغرافياى اقتصادى، جغرافياى سياسى و بالاخره جغرافياى تاريخى كه شاخه جديدى از علم جغرافيا، پرداخته است. | ||
نویسنده در ادامه به بحث از جغرافيا از ديدگاه جغرافيانويسان اسلامى اشاره كرده و سپس در مبحثى ديگر زمينهها و عوامل موثر در پيدايش و رشد دانش جغرافيا نزد مسلمانان را برشمرده و تشريح كرده است. | |||
فصل دوم از بخش اول كتاب، به پيدايش مكاتب جغرافيايى در اسلام مىپردازد. | فصل دوم از بخش اول كتاب، به پيدايش مكاتب جغرافيايى در اسلام مىپردازد. نویسنده در تقسيم بندى كه انجام داده از دو مكتب عراقى و مكتب بلخى ياد كرده و كوشيده است تا آثار جغرافيايى و مهمترين جغرافيانويسان اسلامى را در پرتو اين دو مكتب مورد شرح و بررسى قرار دهد. | ||
فصل سوم از بخش اول، به بحث پيدايش جغرافياى رياضى نزد مسلمانان اختصاص دارد. | فصل سوم از بخش اول، به بحث پيدايش جغرافياى رياضى نزد مسلمانان اختصاص دارد. نویسنده در ابتدا به سابقه اطلاعات نجومى و جغرافيايى اعراب پيش از اسلام و آغاز اسلام اشاره كرده و آن را بسيار ابتدايى و سطحى توصيف مىكند. وى معتقد است كه بسيارى از اين اطلاعات نجومى نيز از بابليان و مهاجران يهود كه در سرزمين آنان اقامت كرده بودند، اخذ شده است. به گمان نویسنده در دوره خلفاى راشدين و امويان از لحاظ علوم عقلى و توجه به نجوم و علوم ديگر، تفاوتى با دوره جاهليت به چشم نمىخورد؛ اما از دوره عباسيان، با انتقال پايتخت از دمشق به بغداد، اعراب و مسلمانان با جغرافيا به گونهاى علمى آشنا شدند. | ||
فصل چهارم از بخش اول، به مبحث آغاز سير و سفر و پيدايش كتب جغرافياى عمومى و سفرنامهها پرداخته است. مؤلف دو قشر عمده از مسلمانان؛ يعنى بازرگانان و دانشمندان مسلمان را در پيدايش اين دست آثار در جغرافياى عمومى و سفرنامهها موثر دانسته و از آثارى در اين زمينه نام مىبرد. | فصل چهارم از بخش اول، به مبحث آغاز سير و سفر و پيدايش كتب جغرافياى عمومى و سفرنامهها پرداخته است. مؤلف دو قشر عمده از مسلمانان؛ يعنى بازرگانان و دانشمندان مسلمان را در پيدايش اين دست آثار در جغرافياى عمومى و سفرنامهها موثر دانسته و از آثارى در اين زمينه نام مىبرد. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۹: | ||
فصل پنجم از بخش اول، به بحث از آغاز دريانوردى مسلمانان به منظور اكتشاف جغرافيايى و توسعه تجارت و بازرگانى اختصاص يافته است. | فصل پنجم از بخش اول، به بحث از آغاز دريانوردى مسلمانان به منظور اكتشاف جغرافيايى و توسعه تجارت و بازرگانى اختصاص يافته است. | ||
توجه به شگفتىها و عجايب سرزمينها، فصل ششم در بخش اول را تشكيل مىدهد. | توجه به شگفتىها و عجايب سرزمينها، فصل ششم در بخش اول را تشكيل مىدهد. نویسنده از آثار مختلفى در اين زمينه ياد مىكند. | ||
فصل هفتم از اين بخش، به بحث مكتب نقشه نگارى اسلامى مىپردازد. | فصل هفتم از اين بخش، به بحث مكتب نقشه نگارى اسلامى مىپردازد. نویسنده در ابتدا به تاريخچه و سير نقشهنگارى در جهان پرداخته و از كهنترين نقشه جهان ياد كرده و در ادامه از مهمترين دانشمندان جغرافيدان مسلمان كه در زمينه نقشهنگارى صاحب اثر بودهاند، نام مىبرد. | ||
سپس | سپس نویسنده انحطاط جغرافيا را مورد بررسى قرار داده و خاطر نشان مىسازد كه از قرن ششم تا قرن دهم هجرى، نشانههاى انحطاط در كار جغرافيانويسان مسلمان آشكار مىشود و تأليفات قابل توجهى در اين زمينه به وجود نمىآمد. | ||
بخش دوم: جغرافياى تاريخى شهرها | بخش دوم: جغرافياى تاريخى شهرها | ||
خط ۶۸: | خط ۶۹: | ||
اين بخش؛ شامل چهار فصل است: | اين بخش؛ شامل چهار فصل است: | ||
فصل اول به جزيره العرب اختصاص يافته است. | فصل اول به جزيره العرب اختصاص يافته است. نویسنده در ابتدا از اوضاع جوى و آب و هوايى عربستان، ويژگىهاى طبيعى، كوهها، درهها و راههاى تجارى و نواحى مختلف شبه جزيره را توصيف نموده و سپس به وضعيت معيشت از جمله كشاورزى و دامدارى و ثروتهاى معدنى جزيره العرب مىپردازد. | ||
در فصل دوم كه به تقسيمات عربستان مربوط است، | در فصل دوم كه به تقسيمات عربستان مربوط است، نویسنده ابتدا به تقسيم بندى يونانيان اشاره كرده كه شبه جزيره را به سه بخش: عربستان بيابانى، عربستان سنگى و عربستان خوشبخت تقسيم كردهاند. سپس به تقسيمبندى شبه جزيره توسط اعراب اشاره كرده كه عربستان را به پنج بخش؛ شامل: حجاز، تهامه، يمن، نجد و عروض تقسيمبندى نمودهاند، اشاره مىكند. | ||
فصل سوم، به جغرافياى تاريخى بين النهرين اختصاص يافته است كه در كشور كنونى عراق دارد و نواحى دو رود دجله و فرات را شامل مىشود. | فصل سوم، به جغرافياى تاريخى بين النهرين اختصاص يافته است كه در كشور كنونى عراق دارد و نواحى دو رود دجله و فرات را شامل مىشود. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۱: | ||
فصل پنجم، به جغرافياى تاريخى شامات اختصاص دارد. مؤلف ضمن تقسيم شام به چهار ناحيه سوريه عليا در شمال، فينيقيه در مركز، كويليه سريا در جنوب و سرانجام فلسطين به دست اندازى دولتهاى كهن چون بابل، آشور، هيتىها، فينيقىها، عبرىها، يونانىها، اشكانيان و روميان به اين سرزمين پرداخته است. | فصل پنجم، به جغرافياى تاريخى شامات اختصاص دارد. مؤلف ضمن تقسيم شام به چهار ناحيه سوريه عليا در شمال، فينيقيه در مركز، كويليه سريا در جنوب و سرانجام فلسطين به دست اندازى دولتهاى كهن چون بابل، آشور، هيتىها، فينيقىها، عبرىها، يونانىها، اشكانيان و روميان به اين سرزمين پرداخته است. | ||
نویسنده با اشاره به فتوحات مسلمين در شام و ذكر وجوه تسميه متعدد آن از نظرگاه جغرافيادانان اسلامى به تقسيمات مختلف اين ناحيه از ديدگاه ابن خردادبه اشاره كرده و سرانجام با اساس قرار دادن نظر برخى نويسندگان جديد در تقسيم شام به هفت اردوگاه به تبيين جغرافياى تاريخى آن و شهرهاى هر يك پرداخته است. | |||
نویسنده عواصم(كرسىنشينها) را نخستين اردوگاه هفت گانه شام دانسته كه مركزيت آن شهر انطاكيه است. با تبيين جغرافياى تاريخى انطاكيه از بدو تاسيس و جايگاه اين شهر در دوره فتوحات، امويان، عباسيان به ويژه مماليك و سپس توصيف شهر اسكندرونه يا اسكندريه به عنوان دومين شهر اين اردوگاه، بحث در باب عواصم خاتمه يافته و از آن پس به دومين اردوگاه شام؛ يعنى قنسرين پرداخته شده است. پس از آن به اردوگاه سوم؛ يعنى حمص و سپس به اردوگاه چهارم؛ يعنى دمشق پرداخته شده و از اردوگاه پنجم؛ يعنى اردن، اردوگاه ششم؛ فلسطين سخن گفته شده است؛ اما از اردوگاه هفتم؛ يعنى ثغور سخنى به ميان نيامده است. | |||
فصل ششم كتاب كه در واقع دومين فصل اين جلد به شمار مىرود، به مصر اختصاص دارد. | فصل ششم كتاب كه در واقع دومين فصل اين جلد به شمار مىرود، به مصر اختصاص دارد. نویسنده پس از تبيين حدود جغرافيايى مصر و ذكر تاريخ باستانى آن، اين سرزمين را به دو قسمت: مصر عليا و مصر سفلى تقسيم كرده و به اختصار به بررسى سير فتوحات اسلامى در مصر مىپردازد. وصف تاريخى اماكن جغرافيايى مصر كه بر مبناى تقسيمبندى فوق انجام گرفته باقى مطالب اين فصل است. | ||
فصل هفتم كتاب، با عنوان ماوراى مصر، به نوبه، بجه و بجا (شمال حبشه) اختصاص دارد. در اين فصل نيز پس از ذكر تاريخ كهن اين ناحيه به روابط اين كشورها با دولتهاى اسلامى همجوار و از آن پس توصيف شهرهاى دنقله و بجه و علاقى اشاره شده كه با دو نقشه از سرزمين نوبه به پايان مىرسد. | فصل هفتم كتاب، با عنوان ماوراى مصر، به نوبه، بجه و بجا (شمال حبشه) اختصاص دارد. در اين فصل نيز پس از ذكر تاريخ كهن اين ناحيه به روابط اين كشورها با دولتهاى اسلامى همجوار و از آن پس توصيف شهرهاى دنقله و بجه و علاقى اشاره شده كه با دو نقشه از سرزمين نوبه به پايان مىرسد. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۳: | ||
در آغاز فصل نهم، با عنوان جزاير مديترانه، به بررسى وضع تاريخى و جغرافيايى صقيله (سيسيل) و شهرهاى آن مىپردازد. | در آغاز فصل نهم، با عنوان جزاير مديترانه، به بررسى وضع تاريخى و جغرافيايى صقيله (سيسيل) و شهرهاى آن مىپردازد. | ||
دهمين و آخرين فصل كتاب به اندلس (اسپانياى امروز) اختصاص يافته است. در آغاز فصل | دهمين و آخرين فصل كتاب به اندلس (اسپانياى امروز) اختصاص يافته است. در آغاز فصل نویسنده با ذكر روايات متعدد در باب وجه تسميه اسپانيا و اندلس، به وضع طبيعى آن جا به ويژه كوهستان پيرنه، كتلها (معبرهاى كوهستانى) و رودهاى آن و غيره اشاره كرده و در ادامه جغرافياى تاريخى اندلس به پنج ولايت تقسيم و هر يك از شهرهاى آن را ذيل نام هر يك توصيف مىكند. | ||
== ويژگى == | == ويژگى == | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
نسخه حاضر در برنامه داراى فهرستهاى ذيل مىباشد: | نسخه حاضر در برنامه داراى فهرستهاى ذيل مىباشد: | ||
فهرست مطالب، فهرست اشخاص و فهرست اعلام جغرافيايى. همچنين كتاب داراى پاورقىهايى به قلم | فهرست مطالب، فهرست اشخاص و فهرست اعلام جغرافيايى. همچنين كتاب داراى پاورقىهايى به قلم نویسنده مىباشد. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش