۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== منبع مقاله==' به '==منابع مقاله==') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[فهد، بطرس]] (محقق) | [[فهد، بطرس]] (محقق) | ||
[[دویهی، اسطفان بن میخائیل]] ( | [[دویهی، اسطفان بن میخائیل]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =D 117 /د9 | | کد کنگره =D 117 /د9 | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
متن كتاب بدون مقدمه آغاز شده كه جهت آشنايى با مطالب و مباحث آن مختصرى از فصول كتاب ارائه مىگردد: | متن كتاب بدون مقدمه آغاز شده كه جهت آشنايى با مطالب و مباحث آن مختصرى از فصول كتاب ارائه مىگردد: | ||
نویسنده در فصل اول، پيرامون ظهور و پيدايش و دعوت اسلام، به صورت بسيار مختصر، تاريخ اسلام را از ابتداى ظهور تا زمان وفات پيامبر اسلام(ص) بيان نموده است. | |||
مطلب اول اين فصل در مورد پيامبر اسلام(ص) است كه در سن 40 سالگى به نبوت منصوب گرديد. پس از آن در مورد دستورات دين اسلام، مقاومت قريش در مقابل پيامبر اسلام(ص)، هجرت، غزوه بدر و احد، وفات پيامبر اسلام(ص) مطالبى را بيان شده است.<ref>متن، ص1</ref>آخرين مطلب اين فصل نيز در مورد جمع نمودن قرآن است.<ref>متن، ص11</ref> | مطلب اول اين فصل در مورد پيامبر اسلام(ص) است كه در سن 40 سالگى به نبوت منصوب گرديد. پس از آن در مورد دستورات دين اسلام، مقاومت قريش در مقابل پيامبر اسلام(ص)، هجرت، غزوه بدر و احد، وفات پيامبر اسلام(ص) مطالبى را بيان شده است.<ref>متن، ص1</ref>آخرين مطلب اين فصل نيز در مورد جمع نمودن قرآن است.<ref>متن، ص11</ref> | ||
فصل دوم، در مورد فتح سوريه است. | فصل دوم، در مورد فتح سوريه است. نویسنده، در ابتدا شرح داده است كه براى بيان اين مطلب بايد در آغاز مطالبى در مورد فلسطين، عراق، لبنان نقل كرد و سپس در مورد فتح سوريه توضيح داد.<ref>متن، ص12</ref> | ||
مؤلف، در اين فصل مطالبى در مورد حمله به سوريه، پيروزى مسلمانان، فتح غزه و لبنان، فتح دمشق، فتح طرابلس، فتح حمص، فتح اورشليم، فتح انطاكيه و پايان جنگ با روم و قصد به سرزمين مصر بيان نموده و شرح و توضيح داده است.<ref>متن، ص12 تا 23</ref> | مؤلف، در اين فصل مطالبى در مورد حمله به سوريه، پيروزى مسلمانان، فتح غزه و لبنان، فتح دمشق، فتح طرابلس، فتح حمص، فتح اورشليم، فتح انطاكيه و پايان جنگ با روم و قصد به سرزمين مصر بيان نموده و شرح و توضيح داده است.<ref>متن، ص12 تا 23</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
يكى از مطالب اين فصل درباره فتح اسكندريه در سال 20ق است كه سپاه مسلمين چهارده ماه آن شهر را تحت محاصره داشتند. اين پيروزى در اول ماه محرم بعد از نماز جمعه حاصل شد. در اين جنگ تعداد زيادى از مسلمانان كشته شدند.<ref>متن، ص27</ref> | يكى از مطالب اين فصل درباره فتح اسكندريه در سال 20ق است كه سپاه مسلمين چهارده ماه آن شهر را تحت محاصره داشتند. اين پيروزى در اول ماه محرم بعد از نماز جمعه حاصل شد. در اين جنگ تعداد زيادى از مسلمانان كشته شدند.<ref>متن، ص27</ref> | ||
فصل چهارم، با مطلبى در مورد ظهور قرامطه شروع شده است. | فصل چهارم، با مطلبى در مورد ظهور قرامطه شروع شده است. نویسنده، برخى از حوادث و اخبار مهم را در اين فصل بيان نموده است. | ||
برخى از اين حوادث به اين ترتيب است: | برخى از اين حوادث به اين ترتيب است: | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در سال 300ق يكى از كنيسههاى معروف اسكندريه در آتش سوخت و نابود شد (متن، ص41)؛ در همان سال ملك اندلس «عبدالله بن منذر» از دنيا رفت و برادرش جانشين او شد.<ref>متن، ص42</ref>؛ «ابوسعيد قرطمى» در سال 301 هجرى به قتل رسيد و پسرش جانشين وى شد.<ref>متن، ص42</ref> | در سال 300ق يكى از كنيسههاى معروف اسكندريه در آتش سوخت و نابود شد (متن، ص41)؛ در همان سال ملك اندلس «عبدالله بن منذر» از دنيا رفت و برادرش جانشين او شد.<ref>متن، ص42</ref>؛ «ابوسعيد قرطمى» در سال 301 هجرى به قتل رسيد و پسرش جانشين وى شد.<ref>متن، ص42</ref> | ||
يكى از مطالب اين فصل كشتن «حسن بن منصور حلاج» به جرم عقايدش است كه | يكى از مطالب اين فصل كشتن «حسن بن منصور حلاج» به جرم عقايدش است كه نویسنده به صورت بسيار مختصر توضيح داده است.<ref>متن، ص43</ref> | ||
مؤلف، در فصل پنجم در مورد صاحب قيروان «معز لدين الله»، ماجراى ورود او به مصر، دمشق و بغداد و برخورد او با مسلمانان و تركها مطالبى را به اختصار ذكر نموده است.<ref>متن، ص66</ref> | مؤلف، در فصل پنجم در مورد صاحب قيروان «معز لدين الله»، ماجراى ورود او به مصر، دمشق و بغداد و برخورد او با مسلمانان و تركها مطالبى را به اختصار ذكر نموده است.<ref>متن، ص66</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
جنگ اورپاييان با اعراب در سرزمين قدس؛ فرنگىها در انطاكيه؛ رسيدن سپاه افضل مصرى به بيتالمقدس و عسقلان؛ مرگ مستعلى بالله؛ جنگ بين شرق و غرب در شام؛ نابود شدن مسلمانان در عسقلان. | جنگ اورپاييان با اعراب در سرزمين قدس؛ فرنگىها در انطاكيه؛ رسيدن سپاه افضل مصرى به بيتالمقدس و عسقلان؛ مرگ مستعلى بالله؛ جنگ بين شرق و غرب در شام؛ نابود شدن مسلمانان در عسقلان. | ||
فصل هفتم، اخبارى پيرامون دولت ايوبيه است. | فصل هفتم، اخبارى پيرامون دولت ايوبيه است. نویسنده در ابتدا ذكر نموده كه حكومت آنان در مصر و شام به مدت 81 سال بوده، اولين ملك آنان «الناصر صلاحالدين يوسف» و آخرين آنها «المعظم تورنشاس يوسف» بوده است.<ref>متن، ص168</ref> | ||
فصل هشتم، با مطلبى در مورد جنگ بين فرنگىها و ملك عادل آغاز شده است. در سال 600ق اورپاييان قصد تصرف بيتالمقدس نمودند. «سلطان عادل» از دمشق لشكرى را مهيا نمود و آنان را نابود كرد.<ref>متن، ص203</ref> | فصل هشتم، با مطلبى در مورد جنگ بين فرنگىها و ملك عادل آغاز شده است. در سال 600ق اورپاييان قصد تصرف بيتالمقدس نمودند. «سلطان عادل» از دمشق لشكرى را مهيا نمود و آنان را نابود كرد.<ref>متن، ص203</ref> |
ویرایش