۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[فومنی، عبدالفتاح]] ( | [[فومنی، عبدالفتاح]] (نویسنده) | ||
[[ستوده، منوچهر]] (محقق) | [[ستوده، منوچهر]] (محقق) | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
نویسنده تاريخ گيلان با اين كه با حكم شاه عباس صفوى، مأمور تنقيح محاسبات چهارده ساله گيلان بيهپس شده و در اين زمينه دقت و امعان نظر داشته است، اهل قلم و نویسنده خوبى نيست. عبارات كتاب سلاست و روانى ندارد و گاهى معنى صحيح و اصلى جملهها، زير عبارات پيچيده و نارسا پوشيده و پنهان مىماند. عبدالفتاح مردى گوشهنشين بود و پارهاى از سوانح و اتفاقات عجيب گيلان، او را وادار به نوشتن اين كتاب كرد. از مردى گوشهنشين كه بعدا گرفتاریهای ادارى و ديوانى نيز پيدا كرده است، بيش از اين توقع داشتن، از انصاف دور است. | |||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
مؤلف، در مقدمه كتاب خود چنين نوشته است: «در اين پنجاه سال كه مملكت معموره دار المرز به تصرف سلاطين اسحاقيه درآمده، فترات و انقلابات و هجوم و ازدحام عوام مثل فتور غريب شاه مشاهده نشده بود. اين فقير بىبضاعت را كه به گوشه دهقانى به عزلت و انقطاع به سر مىبرد، به خاطر فاتر خطور نمود كه قضيه مذكوره را به نوعى كه سانح شده بود، تأليف نمايد.» بعد متوجه مىشود كه ساير وقايع گيلان نيز ضبط و ثبتى ندارد. شمهاى از حالات ملوك و سلاطين مازندران و گسكر و آستارا و لنگركنان را در عصر تسلط صفويه نيز بر كتاب مىافزايد و كتاب حاضر را گردآورى مىكند. اگر كسى بتواند، نثر ناهموار و سست كتاب را تحمل كند، مطالب تاريخى كتاب خواندنى است و نكات تازهاى در آن پيدا مىشود. | مؤلف، در مقدمه كتاب خود چنين نوشته است: «در اين پنجاه سال كه مملكت معموره دار المرز به تصرف سلاطين اسحاقيه درآمده، فترات و انقلابات و هجوم و ازدحام عوام مثل فتور غريب شاه مشاهده نشده بود. اين فقير بىبضاعت را كه به گوشه دهقانى به عزلت و انقطاع به سر مىبرد، به خاطر فاتر خطور نمود كه قضيه مذكوره را به نوعى كه سانح شده بود، تأليف نمايد.» بعد متوجه مىشود كه ساير وقايع گيلان نيز ضبط و ثبتى ندارد. شمهاى از حالات ملوك و سلاطين مازندران و گسكر و آستارا و لنگركنان را در عصر تسلط صفويه نيز بر كتاب مىافزايد و كتاب حاضر را گردآورى مىكند. اگر كسى بتواند، نثر ناهموار و سست كتاب را تحمل كند، مطالب تاريخى كتاب خواندنى است و نكات تازهاى در آن پيدا مىشود. | ||
تاريخ گيلان، فرهنگى از اصطلاحات حسابدارى است، صدها اصطلاح حسابدارى دوران صفويان، در اين كتاب آمده است كه امروز از نظر آشنايى با تشكيلات حسابدارى آن زمان و نحوه وصول و خرج كردن ماليات و عوايد دولتى به كار اهل تتبع خواهد آمد. چون خود عبدالفتاح | تاريخ گيلان، فرهنگى از اصطلاحات حسابدارى است، صدها اصطلاح حسابدارى دوران صفويان، در اين كتاب آمده است كه امروز از نظر آشنايى با تشكيلات حسابدارى آن زمان و نحوه وصول و خرج كردن ماليات و عوايد دولتى به كار اهل تتبع خواهد آمد. چون خود عبدالفتاح نویسنده و بازرس حساب بوده، هر يك از اين اصطلاحات را بسيار به جا و دقيق به كار برده است. پارهاى از آنها را در كتاب به ترتيب حروف الفبا ياد شده است. | ||
مصطلحات ادارى و ديوانى نيز در اين كتاب فراوان است، مصطلحات ديوانى تاريخ گيلان به اندازه لغات حسابدارى نيست. براى گردآورى اين نوع مصطلحات از اين كتاب مىتوان، استفاده كرد. بعضى از آنها به ترتيب حروف الفبا گنجانده شده است. | مصطلحات ادارى و ديوانى نيز در اين كتاب فراوان است، مصطلحات ديوانى تاريخ گيلان به اندازه لغات حسابدارى نيست. براى گردآورى اين نوع مصطلحات از اين كتاب مىتوان، استفاده كرد. بعضى از آنها به ترتيب حروف الفبا گنجانده شده است. |
ویرایش