۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==تولد== | ==تولد== | ||
وى در سامرا كه در آن روزگار مركز حكومت عباسيان بود، از مادرى ظاهراً رومىنژاد به دنيا آمد. تقريباً 5 ساله بود كه پدرش با لقب المعتز بالله، بهعنوان سيزدهمين خليفه عباسى، زمام امور را به دست گرفت. معتز، شيفته شعر و موسيقى بود و در | وى در سامرا كه در آن روزگار مركز حكومت عباسيان بود، از مادرى ظاهراً رومىنژاد به دنيا آمد. تقريباً 5 ساله بود كه پدرش با لقب المعتز بالله، بهعنوان سيزدهمين خليفه عباسى، زمام امور را به دست گرفت. معتز، شيفته شعر و موسيقى بود و در این دو فن دستى داشت و بيشتر اوقات خود را با شاعران و خوانندگان و نوازندگان سپرى مىساخت؛ ازاينرو، شگفت نمىنمايد كه طبع شعر ابن معتز از اوان كودكى و نوجوانى شكوفا شود و در همان روزگار اشعارى نيز بسرايد. | ||
==مهاجرت== | ==مهاجرت== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ابوالحسن احمد بن سعيد دمشقى كه به تعليم و تربيت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربى و استاد اختصاصى او گرديد. رفته رفته، خانه وى مركز تجمع علما و ادبا گرديد و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زياد، حسن بن عليل عنزى، احمد بن صالحة بن ابىفنن، پيوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به اميرزاده عباسى تعليم مىدادند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نحوى بزرگ مكتب بصره، بسيار در مجلس او حاضر مىشد و گاه چندين روز نزد وى اقامت مىكرد. فصحاى عرب و علماى لغت نيز كه وارد سامرا مىشدند، نزد ابن معتز مىرفتند و او آنان را به گرمى مى پذيرفت و از ايشان نكات بسيارى مىآموخت. | ابوالحسن احمد بن سعيد دمشقى كه به تعليم و تربيت فرزندان معتز گماشته شده بود، مربى و استاد اختصاصى او گرديد. رفته رفته، خانه وى مركز تجمع علما و ادبا گرديد و دانشمندان بنام آن سامان، از جمله محمد بن عمران بن زياد، حسن بن عليل عنزى، احمد بن صالحة بن ابىفنن، پيوسته به مجلس او آمد و شد داشتند و علوم و فنون مرسوم آن زمان را به اميرزاده عباسى تعليم مىدادند. [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، نحوى بزرگ مكتب بصره، بسيار در مجلس او حاضر مىشد و گاه چندين روز نزد وى اقامت مىكرد. فصحاى عرب و علماى لغت نيز كه وارد سامرا مىشدند، نزد ابن معتز مىرفتند و او آنان را به گرمى مى پذيرفت و از ايشان نكات بسيارى مىآموخت. | ||
اين محافل علمى و ادبى كه در منزل ابن معتز تشكيل مىيافت، چنان جاذبهاى داشت كه [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] را واداشت مصرانه برای تعليم | اين محافل علمى و ادبى كه در منزل ابن معتز تشكيل مىيافت، چنان جاذبهاى داشت كه [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] را واداشت مصرانه برای تعليم این اميرزاده اعلام آمادگى كند. ابن معتز در اشعارى كه در 13 سالگى خطاب به استادش دمشقى سروده، ادعا كرده است كه علوم و فنون مرسوم را چندان فراگرفته كه در هر رشته و زمينهاى كه اراده كند، مىتواند سرآمد اقران و يگانه دوران گردد. | ||
ابن معتز در 17 سالگى، جده خویش را از دست داد و از آن پس به مَطيره كه گردشگاهى در نزدیکى سامرا بود، نقل مكان كرد. اقامت وى در مطيره حدود 15 سال طول كشيد. بيشتر تأليفات ابن معتز يادگار همين دوران بوده و در اشعارى كه در سالهاى واپسين عمر سروده، از | ابن معتز در 17 سالگى، جده خویش را از دست داد و از آن پس به مَطيره كه گردشگاهى در نزدیکى سامرا بود، نقل مكان كرد. اقامت وى در مطيره حدود 15 سال طول كشيد. بيشتر تأليفات ابن معتز يادگار همين دوران بوده و در اشعارى كه در سالهاى واپسين عمر سروده، از این دوران بسيار ياد كرده است. | ||
ابن معتز با وجود ارادتى كه به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اظهار مىكرد و اشعار فراوانى كه در مدح آن حضرت مىسرود و نيز سرودههايى كه در رثاى امام حسین(ع) داشت. از اختلافات و مشاجرات علویان با عباسيان و شورشها و قيامهاى آنان بر ضد حكومت عباسيان، سخت دلآزرده بود و سوگند ياد كرده بود كه اگر روزى دستش برسد، طالبيان را یکسره از ميان بردارد. | ابن معتز با وجود ارادتى كه به [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] اظهار مىكرد و اشعار فراوانى كه در مدح آن حضرت مىسرود و نيز سرودههايى كه در رثاى امام حسین(ع) داشت. از اختلافات و مشاجرات علویان با عباسيان و شورشها و قيامهاى آنان بر ضد حكومت عباسيان، سخت دلآزرده بود و سوگند ياد كرده بود كه اگر روزى دستش برسد، طالبيان را یکسره از ميان بردارد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ابن معتز به چيرهدستى در فن تشبيه شهرت يافته است و قدما تشبيهات وى را مانند مدايح بحترى و هجاهاى ابن رومى ضربالمثل كردهاند. وى سوگند ياد كرده بود كه هرگاه واژه «كأنَّ» بر ذهن يا زبانش بگذرد، از آوردن تشبيه و استعارهاى وافى به مقصود فروگذار نكند. ابن معتز چندان در وادى تشبيه درافتاد و آنچنان قريحه شاعرىاش با تشبيه درآميخت كه در هر زمينه كه شعرى مىسرود، با یک يا چند تشبيه همراه بود؛ به عبارتى بايد گفت كه شعر عربى با سرودههاى ابن معتز به مرحله نوینى گام نهاد و مىتوان وى را بنيانگذار مكتب نقاشى با شعر دانست. | ابن معتز به چيرهدستى در فن تشبيه شهرت يافته است و قدما تشبيهات وى را مانند مدايح بحترى و هجاهاى ابن رومى ضربالمثل كردهاند. وى سوگند ياد كرده بود كه هرگاه واژه «كأنَّ» بر ذهن يا زبانش بگذرد، از آوردن تشبيه و استعارهاى وافى به مقصود فروگذار نكند. ابن معتز چندان در وادى تشبيه درافتاد و آنچنان قريحه شاعرىاش با تشبيه درآميخت كه در هر زمينه كه شعرى مىسرود، با یک يا چند تشبيه همراه بود؛ به عبارتى بايد گفت كه شعر عربى با سرودههاى ابن معتز به مرحله نوینى گام نهاد و مىتوان وى را بنيانگذار مكتب نقاشى با شعر دانست. | ||
ابن معتز علاوه بر نوشتهها و رسايل، یک سلسله كلمات قصار نيز به شيوه حكما و بزرگان پرداخته است. ابوحيان، ثعالبى، حصرى قيروانى، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و ديگران كلمات قصار او را نقل كردهاند. ابن معصوم مدنى سخنى درباره قابل قياس نبودن بلاغت ابن معتز با بلاغت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] دارد كه بىاشاره به | ابن معتز علاوه بر نوشتهها و رسايل، یک سلسله كلمات قصار نيز به شيوه حكما و بزرگان پرداخته است. ابوحيان، ثعالبى، حصرى قيروانى، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] و ديگران كلمات قصار او را نقل كردهاند. ابن معصوم مدنى سخنى درباره قابل قياس نبودن بلاغت ابن معتز با بلاغت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] دارد كه بىاشاره به این نكته نمىتواند باشد كه چهبسا ابن معتز با فراهم آوردن بعضى قطعات منثور و ساختن كلمات قصار، جايگاهى در كنار شهرت بلاغت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] برای خود مىطلبيده است. | ||
ابن معتز را در زمره شعراى دانشمند به حساب آوردهاند. بررسى مجموعه سرودههاى ابن معتز و مقايسه آن با آنچه از شرح حالات و افكارش مىدانيم، نيز بيانگر آن است كه وى را چندان دستى در علوم زمان نبوده است. | ابن معتز را در زمره شعراى دانشمند به حساب آوردهاند. بررسى مجموعه سرودههاى ابن معتز و مقايسه آن با آنچه از شرح حالات و افكارش مىدانيم، نيز بيانگر آن است كه وى را چندان دستى در علوم زمان نبوده است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
ابن معتز از ميان علوم و فنون گوناگون كه در آن زمان رايج بود، تنها به دانش موسيقى كه رابطه تنگاتنگ با شعر و شاعرى داشت و او از كودكى با آن خوگرفته بود، دل سپرد و موسيقىدانى نیکو از كار درآمد. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] بهرسالهاى كه وى در باب موسيقى نوشته و سخت مورد تشویق یکى از ادباى همروزگارش قرار گرفته، اشاره دارد. | ابن معتز از ميان علوم و فنون گوناگون كه در آن زمان رايج بود، تنها به دانش موسيقى كه رابطه تنگاتنگ با شعر و شاعرى داشت و او از كودكى با آن خوگرفته بود، دل سپرد و موسيقىدانى نیکو از كار درآمد. [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] بهرسالهاى كه وى در باب موسيقى نوشته و سخت مورد تشویق یکى از ادباى همروزگارش قرار گرفته، اشاره دارد. | ||
ابن معتز برای بيشتر اشعارى كه مىسروده، خود، آهنگ مىساخته و گاه به مناسبتى برای اشعار ديگران نيز، چنانچه مورد توجهش قرار مىگرفته، آهنگ مىساخته است. ابن معتز کتابى در شرح حال و احوال شاريه آوازهخوان كه از معشوقههايش بوده، پرداخته و [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] اخبار و آثار | ابن معتز برای بيشتر اشعارى كه مىسروده، خود، آهنگ مىساخته و گاه به مناسبتى برای اشعار ديگران نيز، چنانچه مورد توجهش قرار مىگرفته، آهنگ مىساخته است. ابن معتز کتابى در شرح حال و احوال شاريه آوازهخوان كه از معشوقههايش بوده، پرداخته و [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانى]] اخبار و آثار این كنيزك را از همين کتاب موسوم به اخبار شاريه نقل كرده است. وى کتاب جامعى نيز در علم موسيقى تأليف كرده است. | ||
ابن معتز با عدهاى از شعرا و اهل ادب مكاتبه و مراسله و دادوستد شعرى و ادبى داشته است كه احمد بن خصيب، ابوالعباس احمد بن يحيى ثعلب، ابن منجم، على بن مهدى اصفهانى كسروى، قاسم بن احمد، ابوطيب نميرى و عبيدالله بن طاهر از آن جملهاند. | ابن معتز با عدهاى از شعرا و اهل ادب مكاتبه و مراسله و دادوستد شعرى و ادبى داشته است كه احمد بن خصيب، ابوالعباس احمد بن يحيى ثعلب، ابن منجم، على بن مهدى اصفهانى كسروى، قاسم بن احمد، ابوطيب نميرى و عبيدالله بن طاهر از آن جملهاند. |
ویرایش