۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
از كودكى و نوجوانى او اطلاعات چندانى در دست نيست. وى از آغاز جوانى، به كارهاى ديوانى پرداخت. نخستين سمت وى نظارت بر امر گردآورى ماليات در حرّان بود كه در 640ق از سوى سلطان صلاحالدين يوسف برعهده او نهاده شد. سپس در دستگاه ملك ناصر ايّوبى، فرمانرواى دمشق، تقرب يافت و در 657ق از سوى او به سفارت نزد مغولان به ميافارقين رفت كه از آن نتيجهاى گرفته نشد و ملك ناصر ناگزير گرديد خانواده خود را به سرپرستى او از دمشق به حلب بفرستد تا از حمله مهاجمان در امان باشند، ولى در آنجا خبر تهاجم مغولان به شمال بين النهرين و قتل و غارت آن ديار به ايشان رسيد و چون مغولان به حلب نزدیک شدند، ابن شدّاد و ديگر مردم از شهر گريختند. | از كودكى و نوجوانى او اطلاعات چندانى در دست نيست. وى از آغاز جوانى، به كارهاى ديوانى پرداخت. نخستين سمت وى نظارت بر امر گردآورى ماليات در حرّان بود كه در 640ق از سوى سلطان صلاحالدين يوسف برعهده او نهاده شد. سپس در دستگاه ملك ناصر ايّوبى، فرمانرواى دمشق، تقرب يافت و در 657ق از سوى او به سفارت نزد مغولان به ميافارقين رفت كه از آن نتيجهاى گرفته نشد و ملك ناصر ناگزير گرديد خانواده خود را به سرپرستى او از دمشق به حلب بفرستد تا از حمله مهاجمان در امان باشند، ولى در آنجا خبر تهاجم مغولان به شمال بين النهرين و قتل و غارت آن ديار به ايشان رسيد و چون مغولان به حلب نزدیک شدند، ابن شدّاد و ديگر مردم از شهر گريختند. | ||
ابن شدّاد به مصر روى آورد و در دستگاه ملك ظاهر بَيْبَرس و ملك منصور قلاوون جاى گرفت و در دربار | ابن شدّاد به مصر روى آورد و در دستگاه ملك ظاهر بَيْبَرس و ملك منصور قلاوون جاى گرفت و در دربار این دو سلطان مال و مكنت و جاه و مقام يافت تا آنجا كه با عنوان «المولى الصاحب المشير الرئيس» از او ياد كردهاند. وى به يارى دستياران بسيارى كه در خدمتش بودند، در انجام دادن تقاضاهاى مردم تسريع مىكرد، از این رو، در منابع ما از او به نیکنامى ياد شده است. | ||
وى در 676ق همراه ملك ظاهر به دمشق رفت و چون ملك در همين سال در | وى در 676ق همراه ملك ظاهر به دمشق رفت و چون ملك در همين سال در این شهر درگذشت، فرزندش، ملك سعيد، ابن شدّاد را به خود نزدیک ساخت و فرزندان او نيز در بزرگداشت وى از هيچ كوششى دريغ نداشتند و از دانش، حكمت و تجربه او سود مىجستند. | ||
گفتهاند كه چون ابن شدّاد در دوران آشوبزده يورش مغولان از شرق و هجوم صليبيان از غرب بر سرزمينهاى اسلامى میزيسته و شاهد حوادث ناگوار و نابودى شهرها بوده، شديداً به تاريخ و جغرافيا علاقمند گرديده است و به گفته برخى ديگر وى در پى مشاهده همين رویدادها بر آن شده كه آثارى برای عبرت ديگران تأليف كند. مناصب ديوانى، مصاحبت با اميران و بزرگان و مأموريتهاى سياسى كه نتيجه آنها آگاهى وى از امور مملكتى و خفاياى رویدادهاى جهان اسلام بود، | گفتهاند كه چون ابن شدّاد در دوران آشوبزده يورش مغولان از شرق و هجوم صليبيان از غرب بر سرزمينهاى اسلامى میزيسته و شاهد حوادث ناگوار و نابودى شهرها بوده، شديداً به تاريخ و جغرافيا علاقمند گرديده است و به گفته برخى ديگر وى در پى مشاهده همين رویدادها بر آن شده كه آثارى برای عبرت ديگران تأليف كند. مناصب ديوانى، مصاحبت با اميران و بزرگان و مأموريتهاى سياسى كه نتيجه آنها آگاهى وى از امور مملكتى و خفاياى رویدادهاى جهان اسلام بود، این شايستگى و توانايى را به وى بخشيده بود كه بدين كار دست يازد. قابل ذكر است كه آشنايى وى به مسائل اجتماعى، واقعيات اقتصادى و وقايع نظامى و جنگى سبب غناى آثار او شده است. از سوى ديگر آشنايى او به ادب و لغت عرب نيز سبب شده تا آثارش به سبک مترسلات قرنهاى 5 و 6ق و آكنده از صنايع ادبى و ظرافتهاى بديعى شود كه جز در جزئيات، متأثر از سبک [[ابن عدیم، عمر بن احمد |ابن عديم]] و [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساكر]] است، هرچند كه در شيوه تفكر و زندگى، بيشتر متأثر از بهاءالدين ابن حناى وزير بوده است. وى افزون بر دانش تاريخ، با ديوانهاى شاعران نيز آشنايى داشته و از آنان اشعار بسيارى در آثار خود آورده و بدين طريق این اشعار را از نابودى رهانيده است. | ||
وى پس از اقامت در مصر، غالب عمر خود را در كار تأليف سپرى كرد و چندين کتاب از خود بر جاى نهاد كه برخى از آنها از ميان رفته و برخى ديگر در سالهاى اخير تصحيح و چاپ شده است. با آنكه وى از علوم قرآنى، حديث، لغت عرب و علوم و آداب آن آگاهى كامل داشته است، در ميان آثار او هيچ کتابى در | وى پس از اقامت در مصر، غالب عمر خود را در كار تأليف سپرى كرد و چندين کتاب از خود بر جاى نهاد كه برخى از آنها از ميان رفته و برخى ديگر در سالهاى اخير تصحيح و چاپ شده است. با آنكه وى از علوم قرآنى، حديث، لغت عرب و علوم و آداب آن آگاهى كامل داشته است، در ميان آثار او هيچ کتابى در این موضوعات ديده نمىشود. | ||
مؤلفان متأخر بر ابن شداد، چندان عنايتى به آثار او نشان ندادهاند. ظاهراً سبب | مؤلفان متأخر بر ابن شداد، چندان عنايتى به آثار او نشان ندادهاند. ظاهراً سبب این بىعنايتى آن بوده است كه او را با بهاءالدين يوسف ابن رافع اشتباه گرفتهاند. به نظر مىرسد كه منشأ این اشتباه علاوه بر شهرت آن دو به ابن شداد، این باشد كه هر دو در حلب نشو و نما يافته و هر دو به تأليف سِيَر ملوك پرداختهاند. شايد حاجى خليفه با نسبت دادن کتاب «الاعلاق الخطية» به ابن شداد يوسف بن رافع حلبى، نخستين كسى باشد كه در این مورد دچار اشتباه شده و اشتباه او به آثار نویسندگان بعدى از عرب و فرنگى راه يافته است، تا آنجا كه او را به كلى ناديده گرفته و در هيچجا چنانكه بايد نامى از او نبرده است. امّا مؤلفان متأخرتر، آن دو را از یکديگر بازشناخته و اشتباهات پيش آمده را تصحيح كردهاند. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش