۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه مختصرى از محمدعلى شيخ (فرزند مؤلف) آغاز شده است. | کتاب با مقدمه مختصرى از محمدعلى شيخ (فرزند مؤلف) آغاز شده است. این کتاب در ابتدا در یک جلد فراهم آمده بود، سپس سه جلد ديگر بهعنوان مستدرك بر آن افزوده شد. مطالب کتاب در سه باب كلى تنظيم شده كه هر باب داراى چندين فصل است؛ بدين صورت كه سه باب در جلد اول آمده و در ساير مجلدات، ملحقات و مستدركات جلد نخست ذكر گرديده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
باب اول در احاديث تحريفشده بوده و داراى دوازده فصل است: | باب اول در احاديث تحريفشده بوده و داراى دوازده فصل است: | ||
فصل اول: حديثهايى كه ضرورت مذهب، به تحريف شدنشان گواهى مىدهد، مانند پنج خبر در باب «ما جاء في الاثني عشر و النص عليهم»، از کتاب [[الکافی|كافى]] كه | فصل اول: حديثهايى كه ضرورت مذهب، به تحريف شدنشان گواهى مىدهد، مانند پنج خبر در باب «ما جاء في الاثني عشر و النص عليهم»، از کتاب [[الکافی|كافى]] كه این گمان را دامن مىزنند كه امامان سيزده تنند.<ref>جلالى، عبدالمهدى، ص164</ref> | ||
فصل دوم: حديثهايى كه تاريخ به تحريف شدنشان گواهى مىدهد، مانند خبرى كه در عيون.<ref>ص 195</ref>آمده كه در آن ضمن خبر بلندى مربوط به جريان ولادت حسنين(ع)، اسماء بنت عميس، حاضر در صحنه تصوير شده است كه با شواهد تاريخى منافات دارد. در تاريخ ثبت شده است كه او با همسرش جعفر در حبشه بود و عبدالله بن جعفر را همان جا بزاد و جعفر سال فتح خيبر؛ يعنى سال هفتم هجرى از حبشه بازگشت، درحالىكه ولادت حسنين(ع) را به اختلاف، در سال دوم و سوم و يا سوم و چهارم ذكر كردهاند.<ref>همان، ص165 - 166</ref> | فصل دوم: حديثهايى كه تاريخ به تحريف شدنشان گواهى مىدهد، مانند خبرى كه در عيون.<ref>ص 195</ref>آمده كه در آن ضمن خبر بلندى مربوط به جريان ولادت حسنين(ع)، اسماء بنت عميس، حاضر در صحنه تصوير شده است كه با شواهد تاريخى منافات دارد. در تاريخ ثبت شده است كه او با همسرش جعفر در حبشه بود و عبدالله بن جعفر را همان جا بزاد و جعفر سال فتح خيبر؛ يعنى سال هفتم هجرى از حبشه بازگشت، درحالىكه ولادت حسنين(ع) را به اختلاف، در سال دوم و سوم و يا سوم و چهارم ذكر كردهاند.<ref>همان، ص165 - 166</ref> | ||
فصل سوم: خبرهايى كه شيوه كلام و طرز جملهبندى (سياق) گواه بر تحريف شدنشان است، مانند خبرى كه در «[[منلايحضرهالفقيه]]» در انتهاى باب «المواضع التي تجوز فيها الصلاة و التي لا تجوز»، جميل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده است: «لا بأس أن تصلي المرأة حذاء الرجل و هو يصلي؛ فإن النبي(ص) كان يصلي و عائشة مضطجعة بين يديه و هي حائض و كان إذا أراد أن يسجد غمز رجليها فرفعت رجليها حتى يسجد». نویسنده به | فصل سوم: خبرهايى كه شيوه كلام و طرز جملهبندى (سياق) گواه بر تحريف شدنشان است، مانند خبرى كه در «[[منلايحضرهالفقيه]]» در انتهاى باب «المواضع التي تجوز فيها الصلاة و التي لا تجوز»، جميل از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت كرده است: «لا بأس أن تصلي المرأة حذاء الرجل و هو يصلي؛ فإن النبي(ص) كان يصلي و عائشة مضطجعة بين يديه و هي حائض و كان إذا أراد أن يسجد غمز رجليها فرفعت رجليها حتى يسجد». نویسنده به این نكته اشاره دارد كه در «وافى» آمده است كه شكل درست عبارت، بايد چنين باشد: «لا بأس أن تضطجع المرأة بحذاء الرجل» و احتمالا تصحيف شده است. به نظر نویسنده نزدیکى واژه «تصلي» با «تضطجع» در نگارش، گواه تصحيف است.<ref>همان، ص166 - 167</ref> | ||
فصل چهارم: خبرهايى كه به علت بههمدرآميختن متون، سندها و جز آن، دستخوش تحريف شدهاند؛ بهعنوان مثال، «خصال» در «أبواب الاثني عشر» در عنوان «الذين أنكروا على أبيبكر جلوسه في الخلافة»، مسندا از زيد بن وهب روايتى را ذكر كرده كه در آن، راويان، ابى بن كعب خزرجى انصارى را با مهاجران مخلوط كردهاند؛ درحالىكه برقى در انتهاى رجالش مرسلا، طبرسى در احتجاج مرفوعا از ابان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و احمد بن محمد طبرى، معروف به خليلى از عامه، نيز | فصل چهارم: خبرهايى كه به علت بههمدرآميختن متون، سندها و جز آن، دستخوش تحريف شدهاند؛ بهعنوان مثال، «خصال» در «أبواب الاثني عشر» در عنوان «الذين أنكروا على أبيبكر جلوسه في الخلافة»، مسندا از زيد بن وهب روايتى را ذكر كرده كه در آن، راويان، ابى بن كعب خزرجى انصارى را با مهاجران مخلوط كردهاند؛ درحالىكه برقى در انتهاى رجالش مرسلا، طبرسى در احتجاج مرفوعا از ابان از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] و احمد بن محمد طبرى، معروف به خليلى از عامه، نيز این خبر را روايت كردهاند و در هر سه تصريح شده است كه ابى بن كعب از انصار بوده و از دوازده تن، شش تن مهاجر و شش تن از انصار بودهاند؛ درحالىكه در «خصال»، مهاجران هشت تن و انصار چهار تنند و ابى بن كعب انصارى را جزء مهاجران محسوب داشته و ابن مسعود را به آنان افزوده است؛ حال آنكه در هيچیک از سه مأخذ پيشگفته، نامى از ابن مسعود برده نشده است.<ref>ر. ك: همان، ص168</ref> | ||
فصل پنجم: خبرهايى كه به سبب تشابه رسمالخط يا اندكى افتادگى، تحريف شدهاند؛ از | فصل پنجم: خبرهايى كه به سبب تشابه رسمالخط يا اندكى افتادگى، تحريف شدهاند؛ از این نوع، خبرى است كه از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] روايت شده است: «ما بدا لله بداءً كما بدا به في إسماعيل ابني و رواه أبوالحسين الأسدي: ما بدا لله بداء كما بدأ له في إسماعيل أبي». مطابق قرائت نخست، اسماعيل بن صادق(ع) مد نظر است و در مفهوم بداى مربوط به او گفتهاند: بداى او این بود كه پيش از وفات [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، مرگ او را درربود تا دانسته شود كه او پس از پدرش [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]]، امام نمىباشد. اما مطابق قرائت دوم، مقصود اسماعيل ذبيح است و درباره بداى او گفتهاند: بداى وى این بود كه نخست، پدرش فرمان يافت او را بكشد، آنگاه بهجاى او قربانى عظيم فدا شد.<ref>ر. ك: همان، ص169 - 170</ref> | ||
فصل ششم: خبرهايى كه به علت شمولشان بر دو امر، تحريف شدهاند و حكم یکى به ديگرى نسبت داده شده يا در آن، تقديم و تأخير روى داده است. | فصل ششم: خبرهايى كه به علت شمولشان بر دو امر، تحريف شدهاند و حكم یکى به ديگرى نسبت داده شده يا در آن، تقديم و تأخير روى داده است. | ||
الف)- نسبت دو امر به یکديگر: قمى در تفسيرش از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مرسلا روايت كرده است: «حائض و جنب جز عبورى به مسجد درنشوند. در مسجد چيز بنهند، ولى از آن چيزى برندارند». عبارت «يضعان فيه الشيء و لا يأخذان منه»، در | الف)- نسبت دو امر به یکديگر: قمى در تفسيرش از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مرسلا روايت كرده است: «حائض و جنب جز عبورى به مسجد درنشوند. در مسجد چيز بنهند، ولى از آن چيزى برندارند». عبارت «يضعان فيه الشيء و لا يأخذان منه»، در این روايت، عكس روايت صدوق در «علل الشرائع» از حضرت باقر(ع) است. نویسنده، معتقد است قمى بدون مراجعه به کتاب، از حفظ و بهاشتباه مطلب را وارونه بيان كرده و برای آن نيز علتى وارونه آورده است.<ref>همان، ص176</ref> | ||
دليل آنكه روايت «[[تفسير القمي|تفسير قمى]]» تحريف شده و روايت «علل الشرائع» درست دانسته شده، بدان خاطر است كه «[[الکافی|كافى]]» و «تهذيب» خبر ديگرى را سازگار با خبر «علل الشرائع»، بدون قسمت مؤخر روايت نقل كردهاند و فتواى مشهور، موافق با خبر «علل الشرائع» است.<ref>ر. ك: همان</ref> | دليل آنكه روايت «[[تفسير القمي|تفسير قمى]]» تحريف شده و روايت «علل الشرائع» درست دانسته شده، بدان خاطر است كه «[[الکافی|كافى]]» و «تهذيب» خبر ديگرى را سازگار با خبر «علل الشرائع»، بدون قسمت مؤخر روايت نقل كردهاند و فتواى مشهور، موافق با خبر «علل الشرائع» است.<ref>ر. ك: همان</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
ب)- حصول تقديم و تأخير در خبر: بهعنوان مثال، در روايتى منسوب به امام حسین(ع)، «لو كان في سيرنا الغداة عصا»، صورت تحريفشده عبارت «لو كان في عصانا الغداة سير» مىباشد. «لو كان في العصا سير»، از امثال عرب است.<ref>همان، ص177</ref> | ب)- حصول تقديم و تأخير در خبر: بهعنوان مثال، در روايتى منسوب به امام حسین(ع)، «لو كان في سيرنا الغداة عصا»، صورت تحريفشده عبارت «لو كان في عصانا الغداة سير» مىباشد. «لو كان في العصا سير»، از امثال عرب است.<ref>همان، ص177</ref> | ||
فصل هفتم: خبرهايى كه با تبديل و تغيير اسم پدر، پسر و جز آن، سندهايشان دستخوش تحريف شده است؛ بهعنوان مثال، «[[منلايحضرهالفقيه]]» در انتهاى باب «طلاق المفقود» روايت كرده است: «عن زرارة قال: سألت أباعبدالله(ع) عن امرأة نعى إليها زوجها...». در | فصل هفتم: خبرهايى كه با تبديل و تغيير اسم پدر، پسر و جز آن، سندهايشان دستخوش تحريف شده است؛ بهعنوان مثال، «[[منلايحضرهالفقيه]]» در انتهاى باب «طلاق المفقود» روايت كرده است: «عن زرارة قال: سألت أباعبدالله(ع) عن امرأة نعى إليها زوجها...». در این روايت، عبارت «سألت أباعبدالله(ع)» تحريفشده «سألت أباجعفر(ع)» است.<ref>ر. ك: همان، ص178</ref> | ||
فصل هشتم: خبرهايى كه به علت «نقل به معنا» شدن و نفهميدن مقصود و جز آن، تحريف شدهاند؛ بهعنوان مثال، صدوق در فقيه باب «فضل المساجد من کتاب الصلاة» روايت كرده است: «و سئل الصادق(ع) عن الوقوف على المساجد، فقال: لا يجوز؛ فإن المجوس وقفوا على بيوت النار». عبارت «لا يجوز» در لفظ خبر نبوده است. چون صدوق نقل به معنا كرده، احتمال دارد صرفا مطابق فهم و استنباط خود، آن را به خبر افزوده است.<ref>ر. ك: همان، ص185</ref> | فصل هشتم: خبرهايى كه به علت «نقل به معنا» شدن و نفهميدن مقصود و جز آن، تحريف شدهاند؛ بهعنوان مثال، صدوق در فقيه باب «فضل المساجد من کتاب الصلاة» روايت كرده است: «و سئل الصادق(ع) عن الوقوف على المساجد، فقال: لا يجوز؛ فإن المجوس وقفوا على بيوت النار». عبارت «لا يجوز» در لفظ خبر نبوده است. چون صدوق نقل به معنا كرده، احتمال دارد صرفا مطابق فهم و استنباط خود، آن را به خبر افزوده است.<ref>ر. ك: همان، ص185</ref> | ||
فصل نهم: خبرهايى كه قسمتى از آنها افتاده و موجب تحريف شده است؛ بهعنوان مثال، در «[[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]» | فصل نهم: خبرهايى كه قسمتى از آنها افتاده و موجب تحريف شده است؛ بهعنوان مثال، در «[[الاستبصار في ما اختلف من الأخبار|استبصار]]» این حديث از سعد بن يعقوب وارد شده است: «از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] درباره مردى كه نماز مىگذارد و در همان حال روبهروى او زنى در حال نمازگزاردن است سؤال شد، فرمودند: اشكال ندارد». اصل این خبر، دو روايت جلوتر بوده كه خود شيخ نقل كرده است: «از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] درباره مردى كه نماز مىگزارد و زنى كه در كنار يا مقابل او نماز مىگزارد سؤال شد، فرمودند: اگر سجود زن با ركوع مرد همراه باشد، اشكال ندارد».<ref>ر. ك: همان، ص186</ref> | ||
فصل دهم: خبرهايى كه به سبب عدم دقت در متن يا سندشان، تحريف شدهاند.<ref>همان، ص187</ref> | فصل دهم: خبرهايى كه به سبب عدم دقت در متن يا سندشان، تحريف شدهاند.<ref>همان، ص187</ref> |
ویرایش