ابن نباته، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۰: خط ۴۰:
نسبت فارقى اشاره به مَيّافارقين، زادگاه نياى بزرگ او، عبدالرحيم بن نباته دارد.
نسبت فارقى اشاره به مَيّافارقين، زادگاه نياى بزرگ او، عبدالرحيم بن نباته دارد.


مهم‌ترين نوشته‌اى كه بر پايه آن مى‌توان خطوط كلى شخصيت را ترسيم كرد، متن اجازه‌نامه‌اى است كه وى در آغاز شعبان 729 به درخواست [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] برایش نوشته است. به تصريح خود در اين اجازه‌نامه و به نقل اكثر مورخان معاصر او، وى در 686ق، در زقاق القناديل، از محله‌هاى اعيان‌نشين فسطاط مصر، ديده به جهان گشود و در همان جا پرورش يافت.
مهم‌ترين نوشته‌اى كه بر پايه آن مى‌توان خطوط كلى شخصيت را ترسيم كرد، متن اجازه‌نامه‌اى است كه وى در آغاز شعبان 729 به درخواست [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] برایش نوشته است. به تصريح خود در این اجازه‌نامه و به نقل اكثر مورخان معاصر او، وى در 686ق، در زقاق القناديل، از محله‌هاى اعيان‌نشين فسطاط مصر، ديده به جهان گشود و در همان جا پرورش يافت.


==اساتید==
==اساتید==
پدرش كه خود محدث و شاعر و عهده‌دار برخى مشاغل ديوانى بود، به تربيت وى همت گماشت و او همراه پدر به حلقه مشايخى چون ابن خطيب المزة، عبدالرحيم بن دميرى و ابن دقيق العيد راه يافت. از مشاهيرى چون ابوالهيجاء غازى حلاوى، ابونصر عبدالعزيز بن ابى‌الفرج حصرى، احمد بن اسحاق همدانى ابرقوهى و جد خود شرف‌الدين محمد حديث شنيد.
پدرش كه خود محدث و شاعر و عهده‌دار برخى مشاغل ديوانى بود، به تربيت وى همت گماشت و او همراه پدر به حلقه مشايخى چون ابن خطيب المزة، عبدالرحيم بن دميرى و ابن دقيق العيد راه يافت. از مشاهيرى چون ابوالهيجاء غازى حلاوى، ابونصر عبدالعزيز بن ابى‌الفرج حصرى، احمد بن اسحاق همدانى ابرقوهى و جد خود شرف‌الدين محمد حديث شنيد.


او گذشته از حديث، كتب مشهور ادبى را نيز فراگرفت و در اين زمينه از استادانى چون علاء‌الدين على بن محمد بن عبدالظاهر، عبداللّه بن عبدالظاهر، محمد بن ابراهيم بن نحاس نحوى، امير شمس‌الدين محمد بن اسماعيل تيتى آمدى، علم‌الدين بن سلطان الضرير، بهاء‌الدين محمد معروف به ابن مفسر، نصير‌الدين مناوى، سراج‌الدين عمر وراق مصرى، معز‌الدين محمود بن حماد حموى روايت كرد.
او گذشته از حديث، كتب مشهور ادبى را نيز فراگرفت و در این زمينه از استادانى چون علاء‌الدين على بن محمد بن عبدالظاهر، عبداللّه بن عبدالظاهر، محمد بن ابراهيم بن نحاس نحوى، امير شمس‌الدين محمد بن اسماعيل تيتى آمدى، علم‌الدين بن سلطان الضرير، بهاء‌الدين محمد معروف به ابن مفسر، نصير‌الدين مناوى، سراج‌الدين عمر وراق مصرى، معز‌الدين محمود بن حماد حموى روايت كرد.


در مصر و ديگر شهرها از استادان بسيارى اجازه روايت گرفت، اما از تاريخ اين اجازه‌ها و يا نخستين آنها چيزى در دست نيست؛ تنها در اين ميان، از اجازه‌هاى عز‌الدين ابوالعز عبدالعزيز بن عبدالمنعم حرانى، فخر بن بخارى، زينب دختر مكى، ابن مجاور و ابن زين ياد شده است، اما در برخى از اين اجازه‌ها نيز جاى تأمل است؛ مثلاً ابوالعز ظاهراً در همان سالى كه وى متولد شده، درگذشته است.
در مصر و ديگر شهرها از استادان بسيارى اجازه روايت گرفت، اما از تاريخ این اجازه‌ها و يا نخستين آنها چيزى در دست نيست؛ تنها در این ميان، از اجازه‌هاى عز‌الدين ابوالعز عبدالعزيز بن عبدالمنعم حرانى، فخر بن بخارى، زينب دختر مكى، ابن مجاور و ابن زين ياد شده است، اما در برخى از این اجازه‌ها نيز جاى تأمل است؛ مثلاً ابوالعز ظاهراً در همان سالى كه وى متولد شده، درگذشته است.


ابن نباته، از همان نوجوانى به ادب مايل‌تر بود و در اين راه چندان كوشيد تا از همگنان پيشى گرفت. اين گرايش، نخستين بار در ديدار با ابن دقيق العيد و پيش از 700ق، در او پيدا شد. عاملى، از پاره‌اى اشعار كه ميان ابن نباته و ابن دقيق العيد مبادله شده، ياد كرده است.
ابن نباته، از همان نوجوانى به ادب مايل‌تر بود و در این راه چندان كوشيد تا از همگنان پيشى گرفت. این گرايش، نخستين بار در ديدار با ابن دقيق العيد و پيش از 700ق، در او پيدا شد. عاملى، از پاره‌اى اشعار كه ميان ابن نباته و ابن دقيق العيد مبادله شده، ياد كرده است.


از همان آغاز در مصر به مدح بزرگان پرداخت. خاندان فضل‌الله عمرى را كه در ديوان‌هاى سلاطين مصر و شام منصب‌هاى مهم داشتند، مدح گفت.
از همان آغاز در مصر به مدح بزرگان پرداخت. خاندان فضل‌الله عمرى را كه در ديوان‌هاى سلاطين مصر و شام منصب‌هاى مهم داشتند، مدح گفت.


==اقامت در دمشق==
==اقامت در دمشق==
در حدود سال 715ق، به شام سفر كرد و در دمشق رحل اقامت افكند. از اين تاريخ، فصل مهمى از زندگى او آغاز مى‌شود كه نزدیک نيم قرن به درازا مى‌انجامد. وى شايد در جست‌وجوى زندگى فراخ‌تر به شام مهاجرت كرده باشد، زيرا بارها در اشعارش از تنگدستى ناليده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه عوامل سياسى نيز در اين كار دخيل بوده باشد؛ چه، مى‌دانيم كه او با سلطان الناصر محمد، سر سازش نداشت و در سراسر اين مدت، به شهادت ديوانش، حتى یک مديحه برای او نسرود. افزون بر اين، بسا كه با ابوالفداء كه در همان سال به قاهره آمده بود، به طريقى آشنايى يافته و مقدمات اين سفر فراهم شده باشد. به‌هرتقدير، وى در آنجا به پدرش كه پيش از اين به دمشق رفته و عهده‌دار دارالحديث نوريه شده بود، پيوست و پدر، هر آنچه را كسب مى‌كرد، هزينه فرزندان جمال‌الدين مى‌كرد، اما جمال‌الدين نيز خود بى‌كار ننشست و در پى كسب مال، به مدح بزرگان دمشق پرداخت.
در حدود سال 715ق، به شام سفر كرد و در دمشق رحل اقامت افكند. از این تاريخ، فصل مهمى از زندگى او آغاز مى‌شود كه نزدیک نيم قرن به درازا مى‌انجامد. وى شايد در جست‌وجوى زندگى فراخ‌تر به شام مهاجرت كرده باشد، زيرا بارها در اشعارش از تنگدستى ناليده است. بااين‌همه، بعيد نيست كه عوامل سياسى نيز در این كار دخيل بوده باشد؛ چه، مى‌دانيم كه او با سلطان الناصر محمد، سر سازش نداشت و در سراسر این مدت، به شهادت ديوانش، حتى یک مديحه برای او نسرود. افزون بر اين، بسا كه با ابوالفداء كه در همان سال به قاهره آمده بود، به طريقى آشنايى يافته و مقدمات این سفر فراهم شده باشد. به‌هرتقدير، وى در آنجا به پدرش كه پيش از این به دمشق رفته و عهده‌دار دارالحديث نوريه شده بود، پيوست و پدر، هر آنچه را كسب مى‌كرد، هزينه فرزندان جمال‌الدين مى‌كرد، اما جمال‌الدين نيز خود بى‌كار ننشست و در پى كسب مال، به مدح بزرگان دمشق پرداخت.


وى هر ساله در سفر به حماه، نزد الملك المؤيد ابوالفداء امير ايوبى، بارمى‌يافت و مدايحى نیکو در ستايش او مى‌ساخت؛ ازاين‌رو، ابوالفداء، جز آنچه به هنگام باريابى بدو مى‌بخشيد، سالانه 600 درهم نيز برای او مقرر داشت. از آن پس، حدود 3 يا 4 سال در حماه اقامت گزيد و در شمار شاعران بارگاه ابوالفداء درآمد.
وى هر ساله در سفر به حماه، نزد الملك المؤيد ابوالفداء امير ايوبى، بارمى‌يافت و مدايحى نیکو در ستايش او مى‌ساخت؛ ازاين‌رو، ابوالفداء، جز آنچه به هنگام باريابى بدو مى‌بخشيد، سالانه 600 درهم نيز برای او مقرر داشت. از آن پس، حدود 3 يا 4 سال در حماه اقامت گزيد و در شمار شاعران بارگاه ابوالفداء درآمد.
خط ۶۶: خط ۶۶:
وى علاوه بر قصايد انبوهى كه در مدح ابوالفداء و ملك افضل سرود و در 2 ديوان جداگانه گرد آورد، مدايح بسيارى نيز به ديگر بزرگان روزگارش، از جمله تاج‌الدين سبک ى، جمال‌الدين بن الشهاب محمود، تاج‌الدين بن الزين خضر تقديم داشته است.
وى علاوه بر قصايد انبوهى كه در مدح ابوالفداء و ملك افضل سرود و در 2 ديوان جداگانه گرد آورد، مدايح بسيارى نيز به ديگر بزرگان روزگارش، از جمله تاج‌الدين سبک ى، جمال‌الدين بن الشهاب محمود، تاج‌الدين بن الزين خضر تقديم داشته است.


بخش ديگر شعر ابن نباته، مراثى است. سوزناك‌ترين مراثى او، اشعارى است كه در مرگ نابهنگام فرزندان خویش سروده است. به گفته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، فرزندان او را در خردسالى مرگ فرامى‌رسيد‌ ‎و بدين گونه 16 فرزند را از دست داد. بى‌شك اين رویدادها بر شخصيت و شعر او تأثيرى اجتناب‌ناپذير گذارده؛ آن‌چنان‌كه حتى در قطعه‌اى كه احتمالاً يادگار واپسين‌روزهاى عمر اوست، از مرگ پدر و فرزندان خود سخن گفته است.
بخش ديگر شعر ابن نباته، مراثى است. سوزناك‌ترين مراثى او، اشعارى است كه در مرگ نابهنگام فرزندان خویش سروده است. به گفته [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، فرزندان او را در خردسالى مرگ فرامى‌رسيد‌ ‎و بدين گونه 16 فرزند را از دست داد. بى‌شك این رویدادها بر شخصيت و شعر او تأثيرى اجتناب‌ناپذير گذارده؛ آن‌چنان‌كه حتى در قطعه‌اى كه احتمالاً يادگار واپسين‌روزهاى عمر اوست، از مرگ پدر و فرزندان خود سخن گفته است.


افزون بر آن، قطعه‌هاى 2 و چند بيتى كه بيش از یک سوم ديوان او را تشكيل مى‌دهد، بيشتر مضامين تغزلى دارد.
افزون بر آن، قطعه‌هاى 2 و چند بيتى كه بيش از یک سوم ديوان او را تشكيل مى‌دهد، بيشتر مضامين تغزلى دارد.


خمريات نيز در ديوان ابن نباته جايى دارد. وى همچنين مانند بسيارى از شعراى معاصر خود، به چيستان‌سرايى عنايت تمام داشت. شمار اين گونه اشعار در ديوان او به 22 قطعه و قصيده مى‌رسد. فكاهه و مجون نيز از ویژگى‌هاى بارز شعر ابن نباته است.
خمريات نيز در ديوان ابن نباته جايى دارد. وى همچنين مانند بسيارى از شعراى معاصر خود، به چيستان‌سرايى عنايت تمام داشت. شمار این گونه اشعار در ديوان او به 22 قطعه و قصيده مى‌رسد. فكاهه و مجون نيز از ویژگى‌هاى بارز شعر ابن نباته است.


در زمان ابن نباته، موشح و زجل نيز در مصر و شام اندك رواجى يافته بود. شاعر نيز در اين زمينه به طبع‌آزمايى پرداخت.
در زمان ابن نباته، موشح و زجل نيز در مصر و شام اندك رواجى يافته بود. شاعر نيز در این زمينه به طبع‌آزمايى پرداخت.


ابن نباته، از قرآن، بهره وافر برده است و در جاى جاى ديوان وى تضمين نام سوره‌ها و نيز تضمين‌هايى از سيره نبوى به چشم مى‌خورد. همچنين به برخى از اصطلاحات حديث، تصوف و فلسفه اشارت رفته است.
ابن نباته، از قرآن، بهره وافر برده است و در جاى جاى ديوان وى تضمين نام سوره‌ها و نيز تضمين‌هايى از سيره نبوى به چشم مى‌خورد. همچنين به برخى از اصطلاحات حديث، تصوف و فلسفه اشارت رفته است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش