۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه محقق در توضيح نكاتى پيرامون آن آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است. بخش اول كه متضمن حوادث و اتفاقات بين سالهاى (658ق) تا (863ق) مىباشد، به صورت خيلى مختصر و گزيده به رشته تحرير درآمده است. در واقع نویسنده | کتاب با مقدمه محقق در توضيح نكاتى پيرامون آن آغاز و مطالب در دو بخش تنظيم شده است. بخش اول كه متضمن حوادث و اتفاقات بين سالهاى (658ق) تا (863ق) مىباشد، به صورت خيلى مختصر و گزيده به رشته تحرير درآمده است. در واقع نویسنده این بخش را از کتاب مؤلفى ديگر به نام (شمسالدين الزملكانى) خلاصهبردارى نموده كه در آن به بيان سيره و زندگانى فرمانداران دمشق پرداخته شده است. این قسمت از کتاب، این امكان را به [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مىدهد تا بتواند در مورد نحوه حكومتدارى در بلاد دمشق در عهد و دوره بنىايوب بحث مختصرى داشته باشد و اينكه چگونه، سرزمين دمشق در اختيار ممالیک قرار گرفت. از این رو، در ابتدا به بيان سيره امير (سنجر حلبى 658) كه اولين حكمران آن منطقه از جانب پادشاهان ترك است مىپردازد. | ||
بخش دوم، از توضيحات فراوانى تشكيل شده كه نویسنده آنها را به بخش اول اضافه نموده است. | بخش دوم، از توضيحات فراوانى تشكيل شده كه نویسنده آنها را به بخش اول اضافه نموده است. این بخش، از حوادث سال (865ق) آغاز گرديده و تا سال (943ق)، در عهد و دوره سوم حكمرانى (عيسى بیک) خاتمه پيدا مىكند. | ||
روش نویسنده در | روش نویسنده در این قسمت، برخلاف بخش اول آن، نوشتن كامل اتفاقات است. به گونهاى كه پنج صفحه تاريخنگارى كامل را برای شخصى به نام (جانم الجركسى) اختصاص مىدهد، كه این مقدار در بخش اول کتاب، بيش از چند سطر نمىباشد. | ||
شايان ذكر است كه محقق، سه ملحق نيز در آخر کتاب اضافه نموده كه عبارتند از: | شايان ذكر است كه محقق، سه ملحق نيز در آخر کتاب اضافه نموده كه عبارتند از: | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ملحق دوم: متضمن توصيف شيوه وارد شدن سلطان غورى به دمشق است كه از (مفاكهه الخلان فى حوادث الزمان) [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] كه کتاب ديگر نویسنده مىباشد استخراج شده است. | ملحق دوم: متضمن توصيف شيوه وارد شدن سلطان غورى به دمشق است كه از (مفاكهه الخلان فى حوادث الزمان) [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] كه کتاب ديگر نویسنده مىباشد استخراج شده است. | ||
ملحق سوم: متضمن توصيف كاروانهاى مختلف صاحب منصبان دمشق در زمان حكومت تركان عثمانى است كه به بيان چگونگى كاروان پاشا، كاروان حج، كاروان قاضى دمشق، كاروان علما و ساير وزيران پرداخته شده. | ملحق سوم: متضمن توصيف كاروانهاى مختلف صاحب منصبان دمشق در زمان حكومت تركان عثمانى است كه به بيان چگونگى كاروان پاشا، كاروان حج، كاروان قاضى دمشق، كاروان علما و ساير وزيران پرداخته شده. این مطالب، از کتاب (المواكب الإسلاميه فى الممالك الشافعيه) تألیف محمد بن كنان استخراج گرديده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
(امير سنجر حلبى) اولين حكمران دمشق از جانب پادشاهان ترك است كه [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] نام وى را در کتاب خود مرقوم نموده است. در دوران زمامدارى وى و در ماه ذىالقعده سال (658ق) (الملك المظفر) در مسير قاهره توسط شخصى به نام (الملك بيبرس) به قتل رسيد. در | (امير سنجر حلبى) اولين حكمران دمشق از جانب پادشاهان ترك است كه [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] نام وى را در کتاب خود مرقوم نموده است. در دوران زمامدارى وى و در ماه ذىالقعده سال (658ق) (الملك المظفر) در مسير قاهره توسط شخصى به نام (الملك بيبرس) به قتل رسيد. در این هنگام (امير سنجر) با داعيه استقلال از حكومت مركزى، بر دمشق مستولى گرديد و (الملك بيبرس) را به قتل رساند. سپس نویسنده مىافزايد كه بواسطه اوضاع آشفته حكومتى، گرانى فزايندهاى در همه اجناس دمشق ايجاد شد كه عرصه زندگى را بر مردم تنگ نمود. | ||
در شوال سال (775) فردى به نام (بيدمر) فرمانروايى دمشق را بر عهده گرفت. در | در شوال سال (775) فردى به نام (بيدمر) فرمانروايى دمشق را بر عهده گرفت. در این سال، قحطى جانكاهى گريبانگير مردم شد، به گونهاى كه مجبور به خوردن گوشت مردار و سگ شدند. اما با این وجود، از طرف حكومت مركزى كه در اختيار شعبان بن الملك ناصر حسن عثمانى بود، دستور رسيد تا ساختمان نيمه كاره عمارت سلطنتى به پایان برسد. در این سال و با وجود قحطى و گرسنگى، مقدار هزار و دویست مثقال طلا و نقره از مردم بخت برگشته جمعآورى شد تا در كار تزيين در و ديوار عمارت به كار رود. | ||
اما با | اما با این وجود، حرص و آز سلطان عثمانى به پایان نرسيد و بعد از مدتى دستور داد زنجيرهايى از طلا و نقره و لباسهاى زركش برای وى آماده نمايند. از این رو، بازرگانان و صنعتگران دمشق به دربار (بيدمر) احضار شده و دستور سلطان را به آنها ابلاغ گرديد و خواسته سلطان، برآورده شد. در همين سال نيز سلطان پادشاه به سفر حج رفت و پس از آن (بيدمر) را عزل نمود. | ||
(قصروه) از جمله فرمانروايانى است كه نویسنده در مورد اتقافات مختلف عصر زمامدارى وى بسيار سخن گفته است. وقايعى كه قربانى اصلى آنها مردم عادى بودند. | (قصروه) از جمله فرمانروايانى است كه نویسنده در مورد اتقافات مختلف عصر زمامدارى وى بسيار سخن گفته است. وقايعى كه قربانى اصلى آنها مردم عادى بودند. این شخص در روز پنجم صفر سال (905ق) به عنوان فرمانرواى جديد دمشق وارد آن منطقه گرديد. قاضيان، صاحب منصبان و عامه مردم، همه توان خود را برای استقبال باشكوه از (قصروه) انجام دادند و با تحمل مخارج بسيار سنگين، به آذين بستن محلههاى مختلف شهر پرداختند. شش روز بعد، دستنشاندگان وى با گرفتن ماليات بسيار سنگين از مردم و مجبور نمودن آنها، نسبت به آذين بستن یک منطقه گسترده از شهر كه از محله (زاویة المغاربة) تا محله (حارة القراونة) امتداد داشت، پرداختند. | ||
فرمانرواى جديد در شب جمعه روز ششم ماه ربيع الأول همان سال با حمله به باديه نشينان اطراف دمشق كه به نام (بنى صخر) خوانده مىشدند، تعداد بيست نفر از آنها را كشته و مال و حشم آنها را به تاراج برد. سپس [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مىافزايد: | فرمانرواى جديد در شب جمعه روز ششم ماه ربيع الأول همان سال با حمله به باديه نشينان اطراف دمشق كه به نام (بنى صخر) خوانده مىشدند، تعداد بيست نفر از آنها را كشته و مال و حشم آنها را به تاراج برد. سپس [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] مىافزايد: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در اوايل شعبان همان سال، (قصروه) گندم را كه محصول زراعى مردم دمشق بود، مصادره كرده و در قلعه دمشق انبار نمود و مردم در یک سرگردانى عجيبى به سر بردند. | در اوايل شعبان همان سال، (قصروه) گندم را كه محصول زراعى مردم دمشق بود، مصادره كرده و در قلعه دمشق انبار نمود و مردم در یک سرگردانى عجيبى به سر بردند. | ||
[[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] از بيان وضع داخلى دربار (قصروه) نيز غافل نمانده است و به ذكر چگونگى خوشگذرانى فرمانروا و اطرافيان وى و همچنين انواع غذاهاى مختلفى كه در دربار آماده مىشد نيز پرداخته است، كه از جمله، در | [[ابن طولون، محمد بن علی|ابن طولون]] از بيان وضع داخلى دربار (قصروه) نيز غافل نمانده است و به ذكر چگونگى خوشگذرانى فرمانروا و اطرافيان وى و همچنين انواع غذاهاى مختلفى كه در دربار آماده مىشد نيز پرداخته است، كه از جمله، در این باره مىنویسد: | ||
از بعضى از صاحب منصبان شنيدم كه مىگفتند: مخارج روزانه دربار هزار دينار است. در مطبخ وى روزانه: بيست قنطار گوشت، صدها مرغ، بيست مرغابى، ده قوچ و... برای غذا آماده مىشود. | از بعضى از صاحب منصبان شنيدم كه مىگفتند: مخارج روزانه دربار هزار دينار است. در مطبخ وى روزانه: بيست قنطار گوشت، صدها مرغ، بيست مرغابى، ده قوچ و... برای غذا آماده مىشود. |
ویرایش