۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''امراء الكوفه و حكامها''' تأليف [[محمد علي آل خليفه]]، نویسنده شيعي به زبان عربی است. در | '''امراء الكوفه و حكامها''' تأليف [[محمد علي آل خليفه]]، نویسنده شيعي به زبان عربی است. در این اثر واليان و حكام كوفه در از زمان خلفاي راشدين تا پایان عصر عباسي گردآوري شده است. ارزش كتاب علاوه بر نگارش به قلم یک نویسنده شيعي بدين جهت است، اگر چه به جوانب علمي و سیاسی و اقتصادی كوفه توجه شده است؛ اما منبعي با این موضوع خاص وجود ندارد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
مقدمه باقر شريف: | مقدمه باقر شريف: | ||
در | در این مقدمه به اهميت كوفه به عنوان مركز مهمي در عالم اسلام پرداخته شده است. این شهر تأثير ویژهاي در ايجاد برخی وقايع سیاسی داشته است؛ از جمله مصيبت بارترين آنها بالا رفتن قرآنها در صفين بود كه لشكر عراق در حال اشراف بر فتح، دچار فتنه گرديد و حكومت اموی به رهبري معاویه، اولين دشمن فكر اسلامی، سيطره يافت. به جهت اهميت كوفه، علي(ع) پس از واقعه جمل آن را به عنوان پايتخت برگزيد و به یک مركز نظامي و فقهي مهم تبديل گرديد. مورخين نقل كردهاند كه نهصد نفر از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] حديث اخذ ميكردند. جلسات ايشان در بيت معروف بزرگی در كوفه بوده است. | ||
مقدمه نویسنده: | مقدمه نویسنده: | ||
كوفه در نتيجه مركزيت سیاسی مركزيت علمي و ادبي پيدا كرد و علما، نحویون، لغتشناسان و شعراي بزرگی در | كوفه در نتيجه مركزيت سیاسی مركزيت علمي و ادبي پيدا كرد و علما، نحویون، لغتشناسان و شعراي بزرگی در این شهر ظاهر شدند كه در این مقدمه در بخشهاي مجزا به اسامي برخی از آنها اشاره شده است. مطالبی درباره خط كوفه و نيز كلام امام علي(ع) و جهانگرداني؛ همچون ابنجبير و [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابنبطوطه]] از ديگر مطالب مختصر و مفيد در این نوشتار مىباشد. | ||
فصل 1: | فصل 1: | ||
در طول زمامداري خلفاي راشدين 25 امارت كوفه را به عهده داشتند. البته | در طول زمامداري خلفاي راشدين 25 امارت كوفه را به عهده داشتند. البته این مطلب با این توجه است كه بعضي از این افراد؛ مانند: سعد بن ابيوقاص و ابوموسي اشعري در این مدت دو بار به امارت گماشته شدند. | ||
اولين امير | اولين امير این شهر سعد بن ابىوقاص بوده است. او از اصحاب نامدار پيامبر اسلام به شمار مىرود. از سوی عمر بن خطاب برای فتح عراق اعزام شد و در نبرد قادسيه این منطقه را از سيطره حكومت ساساني خارج كرد. | ||
مهمترين نقطه ضعف سعد «حب ثروت و خلافت» بوده است. | مهمترين نقطه ضعف سعد «حب ثروت و خلافت» بوده است. این حب خلافت به گونهاى بوده كه وى را به رقابت شديد برای به دست گرفتن خلافت واداشت و در این زمينه بيشترين اصطكاك را با اميرمؤمنان عليهالسلام داشته كه مهمترين آن در عدم بيعت و همكارى با امام و قرار گرفتن در صف مقدم «قاعدين» جلوه نمود. | ||
اكثر قريب به اتفاق مورخان و محدثان شيعه و سنى به عدم بيعت او اذعان نمودهاند. روايت پایاني حاكي از همين مطلب است. پس از مرگش در سال 55ق طلا و نقره فراواني از او به جاي ماند. | اكثر قريب به اتفاق مورخان و محدثان شيعه و سنى به عدم بيعت او اذعان نمودهاند. روايت پایاني حاكي از همين مطلب است. پس از مرگش در سال 55ق طلا و نقره فراواني از او به جاي ماند. | ||
پس از سعد، محمد بن مسلمه حارثي به حكومت منصوب شد. او نيز با | پس از سعد، محمد بن مسلمه حارثي به حكومت منصوب شد. او نيز با این كه در زمان پيامبر خدماتي داشت؛ اما در زمان امام علي(ع) جزء قاعدين بود. | ||
بعضي از واليان كوفه برای مدت كوتاهي به | بعضي از واليان كوفه برای مدت كوتاهي به این سمت منصوب مىشدند؛ به عنوان نمونه زياد بن حنظله در سال 21 هجری پس از مدت كوتاهي به درخواست خودش عزل گرديد. جانشين او عمار بن ياسر نيز پس از اندك زماني در سال 22 هجری ولايت را به ابوموسي اشعري واگذار نمود. | ||
امام علي(ع) در 12 رجب سال 36 هجری پس از بازگشت از بصره به كوفه وارد شد و مركز خلافت را به آنجا منتقل نمود. او در حالى كه اميرالمؤمنين و خليفه بود، امير كوفه نيز گرديد. نویسنده از نوشتن درباره | امام علي(ع) در 12 رجب سال 36 هجری پس از بازگشت از بصره به كوفه وارد شد و مركز خلافت را به آنجا منتقل نمود. او در حالى كه اميرالمؤمنين و خليفه بود، امير كوفه نيز گرديد. نویسنده از نوشتن درباره این شخصيت عظيم احساس عجز مىكند و چنين مىنگارد: «نمىدانم درباره امام علي بن ابىطالب چه بنویسم؟ من ناتوان و عاجزم و در برابر این شخصيت عظيم قدر و اندازه ندارم؛ كسي كه درباره او هزاران كتاب نوشته شد... گزاف نميگویم، اگر بگویم كه هيچ كتابخانهاي در عالم وجود ندارد، مگر اينكه درباره وی كتابی در آنجا وجود دارد». در ادامه قطرهاي از فضايل و مناقب این امام همام ذكر شده است. | ||
امام حسن عليهالسلام پس از شهادت پدر شش يا هفت ماه حاكميت در كوفه را به عهده داشت. به اعتقاد نویسنده، مهمترين حادثه زندگی آن بزرگوار صلح با معاویه بوده است كه در | امام حسن عليهالسلام پس از شهادت پدر شش يا هفت ماه حاكميت در كوفه را به عهده داشت. به اعتقاد نویسنده، مهمترين حادثه زندگی آن بزرگوار صلح با معاویه بوده است كه در این نوشتار شرح شده است. آن حضرت نيز در سنه 49 هجری با مسموم گرديد و معاویه با شنيدن این حادثه بسيار شادمان شد و به سجده افتاد. | ||
تعدادي از واليان كوفه در مدتي كه والي به جهت امري از شهر خارج مىشد، نائب وی بودند و پس از بازگشت او از آن منصب كنار مىرفتند. یکی از | تعدادي از واليان كوفه در مدتي كه والي به جهت امري از شهر خارج مىشد، نائب وی بودند و پس از بازگشت او از آن منصب كنار مىرفتند. یکی از این حاكمان موقت، مغيرة بن نوفل بود كه در سال 40 هجری كه امام حسن(ع) به جهت آماده نمودن سپاه برای جنگ صفين به نخيله رفت، جانشين آن حضرت گرديد. | ||
فصل 2: | فصل 2: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
فهرست اميران در عصر اموی بالغ بر 103 شماره است كه به ترتيب زماني ذكر شده است. | فهرست اميران در عصر اموی بالغ بر 103 شماره است كه به ترتيب زماني ذكر شده است. | ||
معاویه بن ابىسفيان اولين امير كوفه بود كه پس از صلح با امام حسن(ع) تا انتقال مركز حكومت به شام در سال بعد بر | معاویه بن ابىسفيان اولين امير كوفه بود كه پس از صلح با امام حسن(ع) تا انتقال مركز حكومت به شام در سال بعد بر این شهر حكومت كرد. از كساني كه معاویه به اميري كوفه منصوب كرد، زياد بن ابيه بود. او در سال 49 هجری علاوه بر این شهر حكومت بصره را نيز به عهده گرفت و اولين كسي بود كه دو امارت در او جمع شد. اگر چه درباره سرگذشت او به تفصيل سخن رفته است؛ اما عجيب این است كه با وجود نگارش كتاب به قلم نویسنده شيعي از تأثيرگذاري او در ايجاد حادثه كربلا مطلبي ذكر نشده است. | ||
عدالملك بن مروان ديگر امير كوفه بود كه در سال 72 هجری به آنجا وارد شد. حجاج بن يوسف ثقفي به او نوشت كه اگر دوست داري در | عدالملك بن مروان ديگر امير كوفه بود كه در سال 72 هجری به آنجا وارد شد. حجاج بن يوسف ثقفي به او نوشت كه اگر دوست داري در این ملك بماني علي بن حسین را به قتل برسان. او جاسوسهايي را بر امام گماشته بود و آنها تمامي رفتارهاي شخصي و اجتماعی امام و حتي عبادات او را گزارش مىكردند. ابن خلكان نقل كرده است كه عبدالملك به حجاج گفت كه هر كس به عيوب خودش آگاه است و در آن درخواست كرد كه عيبهاي خودش را بازگو كند و چيزي از آن را مخفي نكند. او گفت: «من لجوج و كينهاي هستم». عبدالملك گفت: «بنابراین بين تو و ابليس نسبتي هست». حجاج گفت: «شيطان اگر مرا ببيند تسليم من مىشود». | ||
برخی از امرايي كه پيش از آن شرح حال آنها آمده است و نویسنده مطلب جديدي درباره آنها نداشته است، تنها به ذكر سال خلافت آنها اكتفا شده است و در پاورقیبه نوشته پيشين ارجاع داده شده است. عبيدالله بن عباس كندي از آن جمله است. | برخی از امرايي كه پيش از آن شرح حال آنها آمده است و نویسنده مطلب جديدي درباره آنها نداشته است، تنها به ذكر سال خلافت آنها اكتفا شده است و در پاورقیبه نوشته پيشين ارجاع داده شده است. عبيدالله بن عباس كندي از آن جمله است. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
در ابتداي فهرست امراي عصر عباسي ابوالعباس سفاح ديده میشود كه در سال 132 هجری برای كمتر از یک ماه امير كوفه بود. در همين سال دو تن ديگر به نامهاي داود بن علي و عيسي بن موسي نيز به امارت كوفه منصوب شدند. سفاح در ابتداي حكومتش اباسلمه خلّال را به وزارت خود برگزيد. او كه اولين وزير در دولت عباسي است، اولين وزير در اسلام نيز محسوب میشود، چرا كه منصب وزارت پيش از آن "حاجب" ناميده ميشد. | در ابتداي فهرست امراي عصر عباسي ابوالعباس سفاح ديده میشود كه در سال 132 هجری برای كمتر از یک ماه امير كوفه بود. در همين سال دو تن ديگر به نامهاي داود بن علي و عيسي بن موسي نيز به امارت كوفه منصوب شدند. سفاح در ابتداي حكومتش اباسلمه خلّال را به وزارت خود برگزيد. او كه اولين وزير در دولت عباسي است، اولين وزير در اسلام نيز محسوب میشود، چرا كه منصب وزارت پيش از آن "حاجب" ناميده ميشد. | ||
در | در این بخش نيز برخی از افراد در مقاطع مختلف زماني امير كوفه شدهاند. از جمله این افراد عيسي بن موسي و عيسي بن موسي هستند كه نویسنده در انتصابات دوم و سوم نسب آنها را ذكر نكرده و در پانوشت به قبل ارجاع داده است؛ اما در برخی موارد؛ مانند مورد 91 هيچ گونه اشارهاي به یکی بودن این فرد با امير اولين سال تأسيس حكومت عباسي(132ق) نشده است و البته با فاصله زماني كه بين این دو وجود دارد، تذكر این مطلب لازم به نظر ميرسد. | ||
آنچه در منابع درباره امراي كوفه ذكر شده متفاوت است. شرح حال برخی از افراد به تفصيل آمده و برخی نيز تنها به نام و نسبشان اشاره شده است. فردي مانند "المبرقع" در شماره 99 نيز در پردهاي از ابهام مانده است و حتي نسب او نيز مشخص نيست. او خود را علوی معرفي و در كوفه قيام كرده است. اگر فرض را بر قيام او در برابر امير كوفه بگذاريم، نویسنده نميبايست او را در فهرست امراي كوفه ذكر ميكرد؛ اما اگر توانسته است برای مدت هرچند كوتاهي حكومت بر | آنچه در منابع درباره امراي كوفه ذكر شده متفاوت است. شرح حال برخی از افراد به تفصيل آمده و برخی نيز تنها به نام و نسبشان اشاره شده است. فردي مانند "المبرقع" در شماره 99 نيز در پردهاي از ابهام مانده است و حتي نسب او نيز مشخص نيست. او خود را علوی معرفي و در كوفه قيام كرده است. اگر فرض را بر قيام او در برابر امير كوفه بگذاريم، نویسنده نميبايست او را در فهرست امراي كوفه ذكر ميكرد؛ اما اگر توانسته است برای مدت هرچند كوتاهي حكومت بر این شهر را به دست بگيرد، ذكر آن در این فهرست بدون اشكال است. | ||
آخرين امير كوفه در عهد عباسي عماد الدين، یکی از رهبران ترك لشكر عباسي است كه در سال 608 هجری ولايت كوفه را به عهده گرفت و البته از او نيز همانند بسياري ديگر از اميران اطلاعات چنداني در منابع در اختيار نویسنده نيامده است. | آخرين امير كوفه در عهد عباسي عماد الدين، یکی از رهبران ترك لشكر عباسي است كه در سال 608 هجری ولايت كوفه را به عهده گرفت و البته از او نيز همانند بسياري ديگر از اميران اطلاعات چنداني در منابع در اختيار نویسنده نيامده است. |
ویرایش