۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اخباري' به 'اخباری') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[فضلالله، صدرالدین]] ( | [[فضلالله، صدرالدین]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =BP 155 /ف6ت8 | | کد کنگره =BP 155 /ف6ت8 | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| سال نشر = 1422 ق | | سال نشر = 1422 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE02781AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
در ابتداى كتاب به تعريف علم اصول فقه و جايگاه آن در عمليات استنباط فقهى پرداخته شده و سپس قواعد و اصول اساسى فقهى و اصولى براى اجتهاد در بدست آوردن حكم شرعى بيان شده است. در اين راستا نگارنده به بحث درباره مباحث الفاظ و دلالت صيغه امر و نهى بر وجوب و حرمت و دلالت داشتن مفاهيمى مانند: مفهوم صفت، شرط، غايت، عدد، لقب و استثناء پرداخته و نسبت بين نصوص شرعى و رابطه بين ادله مختلف لفظى در استخراج حكم شرعى را بررسى نموده است. در همين زمينه | در ابتداى كتاب به تعريف علم اصول فقه و جايگاه آن در عمليات استنباط فقهى پرداخته شده و سپس قواعد و اصول اساسى فقهى و اصولى براى اجتهاد در بدست آوردن حكم شرعى بيان شده است. در اين راستا نگارنده به بحث درباره مباحث الفاظ و دلالت صيغه امر و نهى بر وجوب و حرمت و دلالت داشتن مفاهيمى مانند: مفهوم صفت، شرط، غايت، عدد، لقب و استثناء پرداخته و نسبت بين نصوص شرعى و رابطه بين ادله مختلف لفظى در استخراج حكم شرعى را بررسى نموده است. در همين زمينه نویسنده به تعريف عام و خاص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين پرداخته و راههاى رفع تعارض از نصوص متعارض را بيان كرده است. | ||
در ادامه اين مباحث | در ادامه اين مباحث نویسنده به بحث درباره اصول عمليه و نقش آنها در كشف حكم شرعى در صورت نبودن نص قابل اعتماد از طرف شارع پرداخته است و نحوه جريان اصولى مانند برائت، استصحاب، احتياط و تخيير را بررسى نموده است. | ||
در قسمت ديگرى از كتاب | در قسمت ديگرى از كتاب نویسنده به تعريف حكم شرعى تكليفى و انواع آن يعنى وجوب، استحباب، تحريم، حرمت، كراهت و اباحه پرداخته و مبانى و مبادى احكام شرعى اعم از تكليفى و وضعى را بررسى نموده است. وى ادله اخباریين و اصوليين از فقهاى سنى و شيعه را در مورد علم اصول و نحوه كشف قول و اراده شارع در استناد به نص و عقل را بيان كرده و اختلاف نظر آنان در استفاده از ادله روايى و عقلى را تبيين نموده است. | ||
در قسمت دوم از مباحث كتاب نگارنده به اصول استنباط اشاره نموده و ادله استباط حكم شرعى اعم از قرآن كريم، سنت، اجماع و عقل را از نگاه اصوليين شيعه و اهلسنت بررسى كرده است. وى ضمن تعريفى از قرآن به عنوان مهمترين مأخذ استخراج حكم شرعى به نحوه استنباط احكام شرع از قرآن پرداخته و امكان برداشت حكم شرعى از قرآن را بيان كرده است.حجيت ظواهر قرآن، فهم محكم و متشابه قرآن، تعريف نسخ در قرآن، اختلاف نظر اخباریين و اصوليين در امكان استفاده از قرآن، شروط نسخ قرآن و صورتهاى گوناگون آن و مقايسه ديدگاههاى علماى شيعه و اهلسنت درباره نحوه برداشت از قرآن از مباحث بعدى كتاب است. | در قسمت دوم از مباحث كتاب نگارنده به اصول استنباط اشاره نموده و ادله استباط حكم شرعى اعم از قرآن كريم، سنت، اجماع و عقل را از نگاه اصوليين شيعه و اهلسنت بررسى كرده است. وى ضمن تعريفى از قرآن به عنوان مهمترين مأخذ استخراج حكم شرعى به نحوه استنباط احكام شرع از قرآن پرداخته و امكان برداشت حكم شرعى از قرآن را بيان كرده است.حجيت ظواهر قرآن، فهم محكم و متشابه قرآن، تعريف نسخ در قرآن، اختلاف نظر اخباریين و اصوليين در امكان استفاده از قرآن، شروط نسخ قرآن و صورتهاى گوناگون آن و مقايسه ديدگاههاى علماى شيعه و اهلسنت درباره نحوه برداشت از قرآن از مباحث بعدى كتاب است. | ||
در مهمترين بخش مباحث كتاب | در مهمترين بخش مباحث كتاب نویسنده به بحث درباره نحوه استنباط حكم شرعى از سنت به عنوان يكى از ادله مهم احكام اشاره كرده و اختلاف نظر فقها و اصوليين شيعه و اهلسنت را از مفهوم سنت مورد شرح و بررسى قرار داده است. وى ابتدا تعريفى از سنت از ديدگاه شيعه و اهلسنت ارائه نموده و علت اختلاف نظر آنها از سنت را مسأله عصمت اهلبيت(ع) دانسته و انحصار سنت در سنت نبوى را توسط اهلسنت و خارج كردن اهلبيت(ع) از اين دايره را از همين ناحيه ارزيابى كرده است. وى در عين حال اتفاق نظر شيعه و اهلسنت را در مصدر و منبع بودن سنت به عنوان يكى از ادله شرعى، مورد بحث قرار داده و استناد اهلسنت به قول صحابه و پيروى از سنت آنان را مورد نقد قرار مىدهد. وى شروط اعتبار قول صحابه براى دريافت سنت از ايشان را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. | ||
از نظر وى شخصيت صحابه را بايد تنها از لحاظ راوى بودن مورد مطالعه قرار دهيم نه اينكه آنان را مجتهد فرض كنيم تا در مقابل نص، فتوى صادر كنند و خودشان به عنوان سنت مورد اتباع باشند. وى با استفاده از ادله اربعه به اثبات حجيت سنت پرداخته و شروط راوى را براى نقل روايت بررسى نموده است. اقسام خبر واحد و حجيت آنها، دلالت شرعى و لفظى و غير لفظى سنت بر حكم شرعى، رابطه بين سنت و قرآن كريم به عنوان دليل شرعى و تأييد و تأكيد كننده قرآن و مرتبه قرآن نسبت به سنت از مباحث ديگرى است كه در اين بخش مطرح شده است. | از نظر وى شخصيت صحابه را بايد تنها از لحاظ راوى بودن مورد مطالعه قرار دهيم نه اينكه آنان را مجتهد فرض كنيم تا در مقابل نص، فتوى صادر كنند و خودشان به عنوان سنت مورد اتباع باشند. وى با استفاده از ادله اربعه به اثبات حجيت سنت پرداخته و شروط راوى را براى نقل روايت بررسى نموده است. اقسام خبر واحد و حجيت آنها، دلالت شرعى و لفظى و غير لفظى سنت بر حكم شرعى، رابطه بين سنت و قرآن كريم به عنوان دليل شرعى و تأييد و تأكيد كننده قرآن و مرتبه قرآن نسبت به سنت از مباحث ديگرى است كه در اين بخش مطرح شده است. |
ویرایش