الكواكب الدرية علی الحدائق الوردية في أجلاء السادة النقشبندية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
خط ۴۲: خط ۴۲:
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به مطالب ذيل كافى است:
براى آشنايى با روش و محتواى اين اثر، توجه به مطالب ذيل كافى است:


#نويسنده در مقدمه‌اش چنين نوشته است: بنده فانى، عبدالمجيد بن محمد بن محمد بن عبداللّه خانى خالدى نقشبندى مى‌گويد: من از زمانى كه به دست شيخ محمد خانى (قده) به طريقت عالى خالدى نقشبندى مشرف شدم و اسامى سادات سلسله اين طريقت جليل را شنيدم، مدت زمانى نه‌چندان كوتاه مشتاق شناسايى شرح حال آنان شدم و چون همه آن اطلاعات را گردآورى شده در يك كتاب به زبان عربى نديدم، چون اكثرشان از بلاد ايران و هند و آن حوالى هستند، در سال 1303ق، عزمم را جزم كردم كه شرح حال آنان را جمع كنم و شرح حال كسانى را نيز كه نياورده‌اند بيفزايم... پس كتاب‌هاى مهمى را براى اين خدمت جمع‌آورى كردم، مانند «طبقات الأولياء» نوشته شيخ [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] و شيخ [[مناوی، محمد عبدالرئوف|عبدالرئوف مناوى]]، «مجمع الأحباب» مختصر «الحلية»، نوشته شمس‌الدين [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ محمد بن حسن]] حسينى شافعى و... و «النفحات» نوشته عارف بزرگ [[جامی، عبدالرحمن|ملا عبدالرحمن جامى نقشبندى]] - و آن كتاب به زبان فارسی است كه شيخ محمود برهوى آن را به زبان تركى ترجمه كرده و شيخ تاج‌الدين زكريا عثمانى نقشبندى آن را به زبان عربى گردانيده است - و «رشحات عين الحياة» نوشته شيخ على بن حسين مشهور به صفى - و آن همچنين به زبان فارسی است و مولى محمد معروف شريف عباسى آن را به زبان تركى ترجمه كرده و شيخ تاج‌الدين مذكور آن را به زبان عربى ترجمه كرده - و مقامات سيد‌‎ما شاه نقشبند كه آن را يكى از ياران برتر شيخ صلاح بن المبارک به زبان فارسی جمع‌آورى كرده و شيخ احمد بن علان صديقى مكى آن را به زبان عربى ترجمه كرده و مكتوبات فارسی امام ربّانى و.<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص9-14</ref>
#نويسنده در مقدمه‌اش چنين نوشته است: بنده فانى، عبدالمجيد بن محمد بن محمد بن عبداللّه خانى خالدى نقشبندى مى‌گويد: من از زمانى كه به دست شيخ محمد خانى (قده) به طريقت عالى خالدى نقشبندى مشرف شدم و اسامى سادات سلسله اين طريقت جليل را شنيدم، مدت زمانى نه‌چندان كوتاه مشتاق شناسايى شرح حال آنان شدم و چون همه آن اطلاعات را گردآورى شده در يك كتاب به زبان عربى نديدم، چون اكثرشان از بلاد ايران و هند و آن حوالى هستند، در سال 1303ق، عزمم را جزم كردم كه شرح حال آنان را جمع كنم و شرح حال كسانى را نيز كه نياورده‌اند بيفزايم... پس كتاب‌هاى مهمى را براى اين خدمت جمع‌آورى كردم، مانند «طبقات الأولياء» نوشته شيخ [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]] و شيخ [[مناوی، محمد عبدالرئوف|عبدالرئوف مناوى]]، «مجمع الأحباب» مختصر «الحلية»، نوشته شمس‌الدين [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ محمد بن حسن]] حسینى شافعى و... و «النفحات» نوشته عارف بزرگ [[جامی، عبدالرحمن|ملا عبدالرحمن جامى نقشبندى]] - و آن كتاب به زبان فارسی است كه شيخ محمود برهوى آن را به زبان تركى ترجمه كرده و شيخ تاج‌الدين زكريا عثمانى نقشبندى آن را به زبان عربى گردانيده است - و «رشحات عين الحياة» نوشته شيخ على بن حسین مشهور به صفى - و آن همچنين به زبان فارسی است و مولى محمد معروف شريف عباسى آن را به زبان تركى ترجمه كرده و شيخ تاج‌الدين مذكور آن را به زبان عربى ترجمه كرده - و مقامات سيد‌‎ما شاه نقشبند كه آن را يكى از ياران برتر شيخ صلاح بن المبارک به زبان فارسی جمع‌آورى كرده و شيخ احمد بن علان صديقى مكى آن را به زبان عربى ترجمه كرده و مكتوبات فارسی امام ربّانى و.<ref>ر.ک: مقدمه كتاب، ص9-14</ref>
#مصحح، شرح حال مختصر نويسنده را با نقل و تصرف از «تاريخ علماء دمشق» نوشته محمد مطيع الحافظ و نزار اباظه.<ref>ج1، ص181</ref>ذكر و او را اين‌گونه معرفى كرده است: شيخ عبدالمجيد بن محمد بن محمد بن عبداللّه بن مصطفى خانى شافعى نقشبندى خالدى... او عالم، صوفى، اديب و شاعر بود و در صفر سال 1263ق، زاده شد و.<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>
#مصحح، شرح حال مختصر نويسنده را با نقل و تصرف از «تاريخ علماء دمشق» نوشته محمد مطيع الحافظ و نزار اباظه.<ref>ج1، ص181</ref>ذكر و او را اين‌گونه معرفى كرده است: شيخ عبدالمجيد بن محمد بن محمد بن عبداللّه بن مصطفى خانى شافعى نقشبندى خالدى... او عالم، صوفى، اديب و شاعر بود و در صفر سال 1263ق، زاده شد و.<ref>ر.ک: همان، ص7-8</ref>
#نويسنده، سلسله نقشبنديان را به سه دسته تقسيم كرده و سلسله اول را سلسلة الذهب (زنجيره طلايى) ناميده و دليل اين مطلب اخير را چنين عنوان كرده كه: «لاتصالها بآل بيت النبوة الطاهري النسب، الظاهري الحسب و معدنها الأصفى، حضرة المصطفى المعظم(ص) و...»؛ يعنى: «چون اين سلسله به حضرت پيامبر اكرم(ص) پيوند يافته است».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص35</ref>
#نويسنده، سلسله نقشبنديان را به سه دسته تقسيم كرده و سلسله اول را سلسلة الذهب (زنجيره طلايى) ناميده و دليل اين مطلب اخير را چنين عنوان كرده كه: «لاتصالها بآل بيت النبوة الطاهري النسب، الظاهري الحسب و معدنها الأصفى، حضرة المصطفى المعظم(ص) و...»؛ يعنى: «چون اين سلسله به حضرت پيامبر اكرم(ص) پيوند يافته است».<ref>ر.ک: متن كتاب، ص35</ref>
۶۱٬۱۸۹

ویرایش