۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
يكى از بخشهاى ناشناخته تاريخ | يكى از بخشهاى ناشناخته تاريخ ایران، اوضاع سياسى - اجتماعى خراسان در دوران جانشينان نادر شاه است كه تحولات اين زمان، خود آغاز جدايى بخشهاى گستردهاى از سرزمينهاى شمالى و شرقى ایران به شمار مىرود و تاريخ احمد شاهى گزارشهاى ارزندهاى در اين باره عرضه مىكند. كتاب به درخواست احمد خان نوشته شد و از اين رو، روح حاكم بر درونمايه كتاب و موضوع اصلى آن، گزارش رويدادهاى روزگار حكومت اوست كه در آن دوران بر منطقههاى شرقى خراسان و سرزمينهاى غربى رود سند فرمان مىراند. وى دست كم، پس از سى صد سال از عصر صفويان براى نخستين بار از حاكميت ایران بيرون رفت و مدعى استقلال شد. | ||
نويسنده با گفتارهايى در ستايش خداوند، پيامبر و خلفاى او آغاز مىكند و از لزوم دادگسترى حكومت به ويژه خود شاه سخن مىگويد و نمونه شاه عادل را احمد شاه مىخواند. پس از ستايش مخدوم خود، مقدمهاى در شرح چگونگى تأليف و سبب نگارش كتاب مىآورد و از تأثير گذارى خاندان درّانى در خدمت نادر شاه مىگويد. به نوشته او احمد خان از دوازده سالگى در اردوى نادر و همراه او بود و پس از كشته شدنش و پيدايى آشوب در خراسان، به قندهار رفت و پس از تثبيت قدرت خود، به مشهد بازگشت تا از جانشينان نادر پشتيبانى كند. گزارش كوتاهى درباره نادر شاه و شيوه رفتار او با خاندان درانى و كشته شدن نادر و دگرگونى اوضاع خراسان پس از وى، پارهاى از درونمايه همين بخش است و كارها و جنگهاى احمد خان درانى، روابط وى با عالمگير شاه (پادشاه گوركانى هند)، ازبكان، خانان تركستان و ما وراء النهر، پادشاهان هند، شاهرخ افشار و پسرش نصرالله ميرزا، پس از اين گزارش مىشود. | نويسنده با گفتارهايى در ستايش خداوند، پيامبر و خلفاى او آغاز مىكند و از لزوم دادگسترى حكومت به ويژه خود شاه سخن مىگويد و نمونه شاه عادل را احمد شاه مىخواند. پس از ستايش مخدوم خود، مقدمهاى در شرح چگونگى تأليف و سبب نگارش كتاب مىآورد و از تأثير گذارى خاندان درّانى در خدمت نادر شاه مىگويد. به نوشته او احمد خان از دوازده سالگى در اردوى نادر و همراه او بود و پس از كشته شدنش و پيدايى آشوب در خراسان، به قندهار رفت و پس از تثبيت قدرت خود، به مشهد بازگشت تا از جانشينان نادر پشتيبانى كند. گزارش كوتاهى درباره نادر شاه و شيوه رفتار او با خاندان درانى و كشته شدن نادر و دگرگونى اوضاع خراسان پس از وى، پارهاى از درونمايه همين بخش است و كارها و جنگهاى احمد خان درانى، روابط وى با عالمگير شاه (پادشاه گوركانى هند)، ازبكان، خانان تركستان و ما وراء النهر، پادشاهان هند، شاهرخ افشار و پسرش نصرالله ميرزا، پس از اين گزارش مىشود. | ||
گزارش درباره پيوند استوار خاندان درانى و افشارى و حمايت احمد خان از شاهرخ، در سراسر كتاب ديده مىشود. وى در ستايش احمد خان به اندازهاى تندروى مىكند كه حكومت شهر مشهد را حكومت بر همه | گزارش درباره پيوند استوار خاندان درانى و افشارى و حمايت احمد خان از شاهرخ، در سراسر كتاب ديده مىشود. وى در ستايش احمد خان به اندازهاى تندروى مىكند كه حكومت شهر مشهد را حكومت بر همه ایران و احمد خان را سلطانى تاجبخش مىخواند، اما دامنه نفوذ حكم و قدرت شاهرخ از پيرامون مشهد فراتر نمىرفت. حتى مردمان نيشابور و ترشيز حكومت وى را نمىپذيرفتند؛ چنانكه نور محمد خان خوكيانى، يك بار او را از شهر مشهد بيرون كرد، اما نويسنده براى اثبات دعوى خود مىكوشد كه گواهى بيابد و از اين رو، از همراهى مذهبى شاهرخ با افغانان خبر مىدهد كه پس از چيرگى احمد خان بر مشهد و لطف او به شاهرخ، هنگامى كه قصد داشت به شهر باز گردد، گروهى از عالمان دينى و فقيهان را براى خواندن خطبه بدانجا فرستاد. آنان نيز به فرمان شاهرخ به تعريف و تأييد مذهب احمد خان پرداختند. | ||
بنا بر اين، نويسنده با توصيف احمد خان با عنوانهايى مانند «سلطان زمن» و «احيا كننده دين»، زمينه مشروعيت (قانونمند كردن) حكومت او را نزد سنى مذهبان شرق خراسان فراهم كرد. او همچنين، در توصيف صلح ميان احمد خان و عالمگير، پادشاه هند در 1170 هجرى خبر مىدهد. بر پايه قرارداد اين صلح، احمد خان از چيرگى بر سرزمينهاى رود سند برخوردار شد، اما نويسنده مدعى است كه اين سرزمينها پيش از اين نيز با عنوان «نيابت نادر شاه» در دست اميران درّانى بوده كه دراين زمان به طور رسمى و مستقلانه بدانان واگذار شده است. نوشته محمود منشى نشان مىدهد كه احمد خان مىكوشيد با ابقاى افشاريه از سويى يگانگى خود را با آن خاندان حفظ كند و از سوى ديگر با پيش انداختن دولت ضعيف افشار ميان خود و كريم خان، از رويارويى با خان زند محفوظ بماند. كريم خان نيز از خان افغان انديشناك بود و نمىخواست با تصرف خراسان خود را به خطر اندازد. به هر روى، كوششهاى نويسنده و كارهاى خانان درّانى، به دگرگونىهاى فراوان و استعمار انجاميد و بخشى از | بنا بر اين، نويسنده با توصيف احمد خان با عنوانهايى مانند «سلطان زمن» و «احيا كننده دين»، زمينه مشروعيت (قانونمند كردن) حكومت او را نزد سنى مذهبان شرق خراسان فراهم كرد. او همچنين، در توصيف صلح ميان احمد خان و عالمگير، پادشاه هند در 1170 هجرى خبر مىدهد. بر پايه قرارداد اين صلح، احمد خان از چيرگى بر سرزمينهاى رود سند برخوردار شد، اما نويسنده مدعى است كه اين سرزمينها پيش از اين نيز با عنوان «نيابت نادر شاه» در دست اميران درّانى بوده كه دراين زمان به طور رسمى و مستقلانه بدانان واگذار شده است. نوشته محمود منشى نشان مىدهد كه احمد خان مىكوشيد با ابقاى افشاريه از سويى يگانگى خود را با آن خاندان حفظ كند و از سوى ديگر با پيش انداختن دولت ضعيف افشار ميان خود و كريم خان، از رويارويى با خان زند محفوظ بماند. كريم خان نيز از خان افغان انديشناك بود و نمىخواست با تصرف خراسان خود را به خطر اندازد. به هر روى، كوششهاى نويسنده و كارهاى خانان درّانى، به دگرگونىهاى فراوان و استعمار انجاميد و بخشى از ایران به نام افغانستان از آن جدا شد. | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== |
ویرایش