تاریخچه جغرافیا در تمدن اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران'
جز (جایگزینی متن - 'هندي' به 'هندی')
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
خط ۴۲: خط ۴۲:
#پيش از اسلام، دانش جغرافيا نزد اعراب به پاره‌اى تصورات سنتى و قديمى جغرافيايى يا نام امكنه در عربستان و سرزمين‌هاى مجاور محدود بود.
#پيش از اسلام، دانش جغرافيا نزد اعراب به پاره‌اى تصورات سنتى و قديمى جغرافيايى يا نام امكنه در عربستان و سرزمين‌هاى مجاور محدود بود.
#:پس از ظهور اسلام، توسعه سياسى مسلمانان در افريقا و آسيا فرصتى به آنها داد تا اطلاعاتى جمع‌آورى كرده و تجارب و مشاهدات خود را از سرزمين‌هاى كه زير سلطه آنها قرار داشت، يا در همسايگى امپراتورى مسلمين واقع بود، ثبت كنند.
#:پس از ظهور اسلام، توسعه سياسى مسلمانان در افريقا و آسيا فرصتى به آنها داد تا اطلاعاتى جمع‌آورى كرده و تجارب و مشاهدات خود را از سرزمين‌هاى كه زير سلطه آنها قرار داشت، يا در همسايگى امپراتورى مسلمين واقع بود، ثبت كنند.
#در آغاز حكومت عباسيان و استقرار بغداد به عنوان پايتخت امپراتورى بود كه مسلمانان رفته رفته با جغرافياى علمى به معناى واقعى آشنا شدند. فتح ايران، مصر، و سند به مسلمانان اين فرصت را داد كه از موفقيت‌هاى علمى و فرهنگى مردمان اين سه مهد تمدن اطلاعات دست اولى كسب كنند، يا به مراكز علمى، آزمايشگاه‌ها، و رصدخانه‌هاى آنها به سهولت دسترسى بيابند.
#در آغاز حكومت عباسيان و استقرار بغداد به عنوان پايتخت امپراتورى بود كه مسلمانان رفته رفته با جغرافياى علمى به معناى واقعى آشنا شدند. فتح ایران، مصر، و سند به مسلمانان اين فرصت را داد كه از موفقيت‌هاى علمى و فرهنگى مردمان اين سه مهد تمدن اطلاعات دست اولى كسب كنند، يا به مراكز علمى، آزمايشگاه‌ها، و رصدخانه‌هاى آنها به سهولت دسترسى بيابند.
#بيش از نيم قرن مطالعه و آشنايى با جغرافياى هندى، ايرانى، و يونانى از زمان منصور تا زمان مأمون سبب شد كه به طور كلى در تفكر جغرافيايى مسلمانان انقلابى به وجود آيد. مفاهيمى نظير اين كه زمين گرد است و نه مسطح، و در مركز عالم قرار دارد، براى اولين بار به گونه‌اى درست و منظم به ايشان عرضه گرديد. از آن به بعد آيات قرآنى، و نيز احاديثى كه با خلقت جهان، جغرافيا و امثال آن ارتباط پيدا مى‌كرد، فقط بدين منظور مورد استفاده قرار مى‌گرفت كه براى آثار جغرافيايى تأييد مذهبى كسب نمايند، يا اين كه مسلمانان را به تحصيل جغرافيا و نجوم ترغيب كنند. به اين ترتيب در اوايل قرن سوم، بنياد واقعى تدوين آثار جغرافيايى به زبان عربى نهاده شد.
#بيش از نيم قرن مطالعه و آشنايى با جغرافياى هندى، ایرانى، و يونانى از زمان منصور تا زمان مأمون سبب شد كه به طور كلى در تفكر جغرافيايى مسلمانان انقلابى به وجود آيد. مفاهيمى نظير اين كه زمين گرد است و نه مسطح، و در مركز عالم قرار دارد، براى اولين بار به گونه‌اى درست و منظم به ايشان عرضه گرديد. از آن به بعد آيات قرآنى، و نيز احاديثى كه با خلقت جهان، جغرافيا و امثال آن ارتباط پيدا مى‌كرد، فقط بدين منظور مورد استفاده قرار مى‌گرفت كه براى آثار جغرافيايى تأييد مذهبى كسب نمايند، يا اين كه مسلمانان را به تحصيل جغرافيا و نجوم ترغيب كنند. به اين ترتيب در اوايل قرن سوم، بنياد واقعى تدوين آثار جغرافيايى به زبان عربى نهاده شد.
#:در طول قرن سوم كتاب‌هايى با عنوان عام «المسالك و الممالك» تأليف شد. به احتمال قوى اولين كتاب از اين نوع از آن ابن خرداذبه بوده كه نخستين نسخه آن در 231ق و دومين آن در 272ق تهيه شده است. اين اثر خود مبنا و سرمشق نويسندگان جغرافياى عمومى گرديد و مورد ستايش فراوان تقريبا تمام جغرافيدانانى قرار گرفت كه از آن استفاده كرده‌اند.
#:در طول قرن سوم كتاب‌هايى با عنوان عام «المسالك و الممالك» تأليف شد. به احتمال قوى اولين كتاب از اين نوع از آن ابن خرداذبه بوده كه نخستين نسخه آن در 231ق و دومين آن در 272ق تهيه شده است. اين اثر خود مبنا و سرمشق نويسندگان جغرافياى عمومى گرديد و مورد ستايش فراوان تقريبا تمام جغرافيدانانى قرار گرفت كه از آن استفاده كرده‌اند.
#:يكى از جنبه‌هاى مهم گسترش آثار جغرافيايى مسلمانان، فراهم آمدن كتاب‌هاى مربوط به دريانوردى و سفرنامه‌ها بود كه موجب غناى دانش مسلمين درباره جغرافياى محلى و توصيفى گرديد. اين امر در نتيجه دو عامل به وجود آمد، اول توسعه سياسى اسلام و وابستگى دينى، كه مسلمانان بدون در نظر گرفتن مليّت و نژاد نسبت به همديگر احساس مى‌كردند، دوم ازدياد شگفت‌انگيز فعالیت‌های تجارتى بازرگانان مسلمان.
#:يكى از جنبه‌هاى مهم گسترش آثار جغرافيايى مسلمانان، فراهم آمدن كتاب‌هاى مربوط به دريانوردى و سفرنامه‌ها بود كه موجب غناى دانش مسلمين درباره جغرافياى محلى و توصيفى گرديد. اين امر در نتيجه دو عامل به وجود آمد، اول توسعه سياسى اسلام و وابستگى دينى، كه مسلمانان بدون در نظر گرفتن مليّت و نژاد نسبت به همديگر احساس مى‌كردند، دوم ازدياد شگفت‌انگيز فعالیت‌های تجارتى بازرگانان مسلمان.
خط ۵۳: خط ۵۳:
«خريطه» يا «خارطه»، كه در زبان عربى امروز به نقشه جغرافيايى گفته مى‌شود، از Carte فرانسوى گرفته شده است. در زبان عربى قديم چندين اصطلاح براى نقشه وجود داشته كه از آن جمله است: «جغرافيا» يا «جغرافيه»، كه به عربى «صورةالارض» و نيز «رسم‌الارض»، «صفةالدنيا»، و جز آنها ترجمه شده است.
«خريطه» يا «خارطه»، كه در زبان عربى امروز به نقشه جغرافيايى گفته مى‌شود، از Carte فرانسوى گرفته شده است. در زبان عربى قديم چندين اصطلاح براى نقشه وجود داشته كه از آن جمله است: «جغرافيا» يا «جغرافيه»، كه به عربى «صورةالارض» و نيز «رسم‌الارض»، «صفةالدنيا»، و جز آنها ترجمه شده است.


از دوران باستان نقشه‌نگارى در خاورميانه مرسوم بود؛ ولى با ظهور اسلام، به لحاظ مقتضيات سياسى و ادارى دنياى رو به گسترش اسلام، توجه ويژه‌اى بدان مبذول گشت. در اوايل قرن سوم هجرى به نخستين نقشه‌هاى عالم به زبان عربى و حاوى جزئيات برمى‌خوريم. آشنايى جهان اسلام در قرن دوم و اوايل قرن سوم با آثار نجومى و جغرافيايى يونانيان، هندیان و ايرانيان چنين كارى را ممكن ساخت. بدين ترتيب از اين دوران تا قرن يازدهم، نقشه‌نگارى به صورت علمى انجام مى‌شد و چندين مرحله تكوينى را پشت سرگذاشت كه در ادامه اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است.
از دوران باستان نقشه‌نگارى در خاورميانه مرسوم بود؛ ولى با ظهور اسلام، به لحاظ مقتضيات سياسى و ادارى دنياى رو به گسترش اسلام، توجه ويژه‌اى بدان مبذول گشت. در اوايل قرن سوم هجرى به نخستين نقشه‌هاى عالم به زبان عربى و حاوى جزئيات برمى‌خوريم. آشنايى جهان اسلام در قرن دوم و اوايل قرن سوم با آثار نجومى و جغرافيايى يونانيان، هندیان و ایرانيان چنين كارى را ممكن ساخت. بدين ترتيب از اين دوران تا قرن يازدهم، نقشه‌نگارى به صورت علمى انجام مى‌شد و چندين مرحله تكوينى را پشت سرگذاشت كه در ادامه اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است.


«نقشه‌هاى برّى و بحرى تركان» از ديگر عناوينى است كه در آن تأثيرات نقشه‌نگاران ترك بر نقشه‌نگارى اسلامى مورد مطالعه قرار گرفته است. در واقع مى‌توان گفت كه آنها ميان نقشه نگارى سنّتى اسلامى و نقشه نگارى جديد پلى زدند.
«نقشه‌هاى برّى و بحرى تركان» از ديگر عناوينى است كه در آن تأثيرات نقشه‌نگاران ترك بر نقشه‌نگارى اسلامى مورد مطالعه قرار گرفته است. در واقع مى‌توان گفت كه آنها ميان نقشه نگارى سنّتى اسلامى و نقشه نگارى جديد پلى زدند.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش