۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| سال نشر = 1377 ش یا 1419 ق | | سال نشر = 1377 ش یا 1419 ق | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01101AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =2 | | چاپ =2 | ||
| شابک =964-424-409-5 | | شابک =964-424-409-5 | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
#المقصد الرابع في النبوة: اين مقصد به مباحث نبوت عامه، همچون «حسن بعثت، وجوب بعثت، وجوب عصمت، كرامات، معجزات» و به مباحثى از نبوت خاصه اختصاص يافته است. | #المقصد الرابع في النبوة: اين مقصد به مباحث نبوت عامه، همچون «حسن بعثت، وجوب بعثت، وجوب عصمت، كرامات، معجزات» و به مباحثى از نبوت خاصه اختصاص يافته است. | ||
#:او در مورد مسأله سهو النبى كه يكى از مهمترين اختلافات بين [[شيخ مفيد]] و [[شيخ صدوق]] است با اينكه اعتراف مىكند، اصحاب رواياتى را كه دلالت بر سهو النبى دارد، قبول نمىكنند؛ اما ظاهر كلامش اين است كه اين مسأله را قبول مىكند. | #:او در مورد مسأله سهو النبى كه يكى از مهمترين اختلافات بين [[شيخ مفيد]] و [[شيخ صدوق]] است با اينكه اعتراف مىكند، اصحاب رواياتى را كه دلالت بر سهو النبى دارد، قبول نمىكنند؛ اما ظاهر كلامش اين است كه اين مسأله را قبول مىكند. | ||
#المقصد الخامس في الامامة: بحث امامت مهمترين و مفصلترين بخش اين كتاب است. مؤلف در اين بخش تمام سخنان قوشچى را به دقت نقل، نقد و بررسى كرده است. او علاوه بر قوشچى سخنان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را هم از كتاب اربعين نقل و آنها را مورد نقد قرار داده است. او در اين بخش از دلائل عقلى و نقلى مورد قبول در نزد اهل سنت استفاده كرده و صحت مذهب شيعه را اثبات مىكند. وى ابتداء با دلائل عقلى و با استفاده از روايات كتاب [[الکافی|كافى]] وجوب نصب امام و لزوم وجود امام را بيان كرده، سپس به وجوب عصمت در امام مىپردازد و به اشكالات اهل تسنن جواب مىدهد. او مىگويد من معتقدم، اگر شخصى الان مسلمان شده و بخواهد مذهبى را براى خود تعيين نمايد، يقينا اگر در اين نكته تأمل كند كه پيامبر(ص) على(ع) را تربيت كرده و به ازدواج او با فاطمه(س) و برادريش با رسول خدا(ص) و داشتن فرزندانى؛ چون حسن و | #المقصد الخامس في الامامة: بحث امامت مهمترين و مفصلترين بخش اين كتاب است. مؤلف در اين بخش تمام سخنان قوشچى را به دقت نقل، نقد و بررسى كرده است. او علاوه بر قوشچى سخنان [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را هم از كتاب اربعين نقل و آنها را مورد نقد قرار داده است. او در اين بخش از دلائل عقلى و نقلى مورد قبول در نزد اهل سنت استفاده كرده و صحت مذهب شيعه را اثبات مىكند. وى ابتداء با دلائل عقلى و با استفاده از روايات كتاب [[الکافی|كافى]] وجوب نصب امام و لزوم وجود امام را بيان كرده، سپس به وجوب عصمت در امام مىپردازد و به اشكالات اهل تسنن جواب مىدهد. او مىگويد من معتقدم، اگر شخصى الان مسلمان شده و بخواهد مذهبى را براى خود تعيين نمايد، يقينا اگر در اين نكته تأمل كند كه پيامبر(ص) على(ع) را تربيت كرده و به ازدواج او با فاطمه(س) و برادريش با رسول خدا(ص) و داشتن فرزندانى؛ چون حسن و حسین(ع) توجه كند، بدون هيچ ترديد يقين خواهد كرد كه حق با [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و اهلبيت او است. برخى از عنوانهاى مباحث بخش امامت عبارتند از: شرح عبارتهاى تجريد دربارۀ امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و مطاعن خلفاى ثلاثة، بيان افضليت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] بر جميع صحابه، سن [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] هنگام ايمان آوردن، شكهاى [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] در افضليت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] و پاسخ از آنها، ادلۀ بيستگانۀ شيعه بر امامت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]، ده دليل رازى بر امامت ابوبكر و پاسخ از آنها، ادلۀ امامت ائمه اثنیعشر(ع) از طريق اهل سنت و شيعه، اخبار غيب، علت انحراف صحابه از امامت على(ع)، آتش زدن در خانه حضرت فاطمه(س)، امام زمان(عج) و مسأله طول عمر. | ||
#المقصد السادس في المعاد: مباحث مهمى كه در اين مقصد بحث مىشود، عبارتند از: امكان خلق عالم آخر، صحة العدم على العالم، وجوب المعاد الجسمانى، الثواب و العقاب، الاحباط و التكفير، خلود الكفار و انقطاع عذاب اصحاب الكبائر، جواز العفو، الشفاعة، وجوب التوبه، عذاب القبر، الامر بالمعروف و النهى عن المنكر. | #المقصد السادس في المعاد: مباحث مهمى كه در اين مقصد بحث مىشود، عبارتند از: امكان خلق عالم آخر، صحة العدم على العالم، وجوب المعاد الجسمانى، الثواب و العقاب، الاحباط و التكفير، خلود الكفار و انقطاع عذاب اصحاب الكبائر، جواز العفو، الشفاعة، وجوب التوبه، عذاب القبر، الامر بالمعروف و النهى عن المنكر. | ||
#: مؤلف ملاك احتياج را در اين مقصد همچون فلاسفه امكان دانسته است. او گرچه در مبحث قدرت به روش متكلمين مشى كرده است و ملاك احتياج را حدوث دانسته، اما در اين مبحث ملك حاجت را امكان مىداند. | #: مؤلف ملاك احتياج را در اين مقصد همچون فلاسفه امكان دانسته است. او گرچه در مبحث قدرت به روش متكلمين مشى كرده است و ملاك احتياج را حدوث دانسته، اما در اين مبحث ملك حاجت را امكان مىداند. |
ویرایش