الآثار الكاملة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران'
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
خط ۳۷: خط ۳۷:
فصل اول از قسمت نخست  
فصل اول از قسمت نخست  


در اين فصل از شناخت عصر [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، شرح حال وى، زنديق بودن او، اثر فرهنگى ايرانيان و آثار [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] سخن به ميان آمده است.
در اين فصل از شناخت عصر [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، شرح حال وى، زنديق بودن او، اثر فرهنگى ایرانيان و آثار [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] سخن به ميان آمده است.


محقق، در خصوص بحث اول مى‌نويسد: نبرد«زاب» بين دو لشكر مروان بن محمد و ابومسلم خراسانى، زوال عصر اموى و قيام دولت جديد عباسى را در پى داشت. امويان خلافتشان در شام، 90 سال به طول انجاميد. در ايام خلافت خويش، به مسئله عرب و عربیت توجه خاص نمودند و خلفاى اموى گرايش‌هاى عربى خود را حفظ كردند، مقام اعراب را برافراشتند و آنان را نفوذ كلمه بخشيدند و كارگزاران دولتى و سرداران سپاه را تنها از ميان اعراب انتخاب مى‌كردند و ملل غير عرب را تابع آنان مى‌خواندند، اما زمانى كه حكومت اموى در شام سقوط كرد و خلافت به فرزندان عباس رسيد، اوضاع دگرگون شد و اين انقلاب سياسى تمام شئونات جامعه اسلامى را دچار تحول نمود. پايتخت از شام، به عراق منتقل شد. پايه‌هاى دولت عباسى بر شانه‌هاى ايرانيان، به‌خصوص و شعوبيه به‌طور عموم استوار بود.
محقق، در خصوص بحث اول مى‌نويسد: نبرد«زاب» بين دو لشكر مروان بن محمد و ابومسلم خراسانى، زوال عصر اموى و قيام دولت جديد عباسى را در پى داشت. امويان خلافتشان در شام، 90 سال به طول انجاميد. در ايام خلافت خويش، به مسئله عرب و عربیت توجه خاص نمودند و خلفاى اموى گرايش‌هاى عربى خود را حفظ كردند، مقام اعراب را برافراشتند و آنان را نفوذ كلمه بخشيدند و كارگزاران دولتى و سرداران سپاه را تنها از ميان اعراب انتخاب مى‌كردند و ملل غير عرب را تابع آنان مى‌خواندند، اما زمانى كه حكومت اموى در شام سقوط كرد و خلافت به فرزندان عباس رسيد، اوضاع دگرگون شد و اين انقلاب سياسى تمام شئونات جامعه اسلامى را دچار تحول نمود. پايتخت از شام، به عراق منتقل شد. پايه‌هاى دولت عباسى بر شانه‌هاى ایرانيان، به‌خصوص و شعوبيه به‌طور عموم استوار بود.


در اين نهضت، از قدرت قوم عرب كاسته شد و بر ارج و اعتبار ايرانيان افزوده گرديد. ايرانيان در تمام اركان دولت نفوذ كردند سرداران بزرگ سپاه، وزيران و دبيران همه از ميان ايرانيان انتخاب مى‌شدند. در حوزه فرهنگ هم اين تحول صورت گرفت. فرهنگ عربى در اثر آميزش با فرهنگ ايرانيان و ديگر فرهنگ‌هاى بيگانه كه ايرانيان با خود همراه آوردند، وسعت گرفت.
در اين نهضت، از قدرت قوم عرب كاسته شد و بر ارج و اعتبار ایرانيان افزوده گرديد. ایرانيان در تمام اركان دولت نفوذ كردند سرداران بزرگ سپاه، وزيران و دبيران همه از ميان ایرانيان انتخاب مى‌شدند. در حوزه فرهنگ هم اين تحول صورت گرفت. فرهنگ عربى در اثر آميزش با فرهنگ ایرانيان و ديگر فرهنگ‌هاى بيگانه كه ایرانيان با خود همراه آوردند، وسعت گرفت.


غلبه فرهنگ ايرانى بر ادبيات دوره عباسى، خود، به دو دوره تقسيم مى‌شود:
غلبه فرهنگ ایرانى بر ادبيات دوره عباسى، خود، به دو دوره تقسيم مى‌شود:


دوره‌ى ترجمه و دوره قرائت و مزج. هيچ‌كس نمى‌تواند تأثير و برترى ايرانيان را در ادب عربى انكار كند، زيرا آنها بودند كه بعضى از آثار فرهنگ خود را به عربى ترجمه كردند و با آن ترجمه‌ها، شيوه‌ى نگارش خود را رواج دادند.
دوره‌ى ترجمه و دوره قرائت و مزج. هيچ‌كس نمى‌تواند تأثير و برترى ایرانيان را در ادب عربى انكار كند، زيرا آنها بودند كه بعضى از آثار فرهنگ خود را به عربى ترجمه كردند و با آن ترجمه‌ها، شيوه‌ى نگارش خود را رواج دادند.


پس از آنكه فلسفه و علوم يونان به عربى منتشر شد، علم كلام اسلامى تنظيم يافت و در اكثر علوم دينى و لسانى گرايش فلسفى پديد آمد.
پس از آنكه فلسفه و علوم يونان به عربى منتشر شد، علم كلام اسلامى تنظيم يافت و در اكثر علوم دينى و لسانى گرايش فلسفى پديد آمد.
خط ۵۹: خط ۵۹:
محقق، در مورد شخصيت [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مى‌نويسد: «از حيث اخلاق و عقل و علم، به كمال بود و در سخن، سخنورى ممتاز، جوان‌مرد و كريم النفس بود، غم‌خوار نيازمندان بود و در دوستى صادق بود و همواره خود را مواظبت مى‌نمود كه از جاده‌ى وفا و مروت پاى بيرون ننهد.»
محقق، در مورد شخصيت [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مى‌نويسد: «از حيث اخلاق و عقل و علم، به كمال بود و در سخن، سخنورى ممتاز، جوان‌مرد و كريم النفس بود، غم‌خوار نيازمندان بود و در دوستى صادق بود و همواره خود را مواظبت مى‌نمود كه از جاده‌ى وفا و مروت پاى بيرون ننهد.»


محقق، در خصوص نقش فرهنگى ايرانيان در عصر عباسى قائل است به اينكه ايرانيان در تمام اركان حكومت عباسى نقش اساسى داشته‌اند و اين نقش، منحصر به اداره‌ى امور اجتماعى، اخلاقى و نظامات ادارى و حكومتى نيست، بلكه آنان در تحول و شكوفايى ادب عربى، نقشى بسزا و تأثيرى بى‌مانند داشته‌اند.
محقق، در خصوص نقش فرهنگى ایرانيان در عصر عباسى قائل است به اينكه ایرانيان در تمام اركان حكومت عباسى نقش اساسى داشته‌اند و اين نقش، منحصر به اداره‌ى امور اجتماعى، اخلاقى و نظامات ادارى و حكومتى نيست، بلكه آنان در تحول و شكوفايى ادب عربى، نقشى بسزا و تأثيرى بى‌مانند داشته‌اند.


محقق، اين نقش را برای ايرانيان در عصر عباسى در گرو چند عامل مى‌داند:
محقق، اين نقش را برای ایرانيان در عصر عباسى در گرو چند عامل مى‌داند:


سابقه‌ى تمدن ايرانى، كوشش‌هاى مادى و معنوى ايرانيان برای انتقال حكومت از امويان به عباسيان و آگاهى آنان از ارزش اين انتقال و نداشتن اعتماد و اطمينان به اعراب شام برای تحكيم پايه‌هاى حكومت خود و...
سابقه‌ى تمدن ایرانى، كوشش‌هاى مادى و معنوى ایرانيان برای انتقال حكومت از امويان به عباسيان و آگاهى آنان از ارزش اين انتقال و نداشتن اعتماد و اطمينان به اعراب شام برای تحكيم پايه‌هاى حكومت خود و...


اين اسباب، باعث قدرت ايرانيان و غلبه فرهنگ ايرانى شده و یکى از ابزارهاى اين غلبه فرهنگى، ترجمه كتب فارسی به عربى بود كه در رأس اين مترجمان، [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]] قرار دارد.
اين اسباب، باعث قدرت ایرانيان و غلبه فرهنگ ایرانى شده و یکى از ابزارهاى اين غلبه فرهنگى، ترجمه كتب فارسی به عربى بود كه در رأس اين مترجمان، [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|عبدالله بن مقفع]] قرار دارد.


«[[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، آثار گران‌بهايى بر جاى نهاد. از اين کتاب‌ها، «خداى‌نامه» را در سير ملوك ايران و کتاب «آيين‌نامه» را در عادات و آداب ايرانيان در 1000 صفحه و کتاب «التاج» را در سيرت انوشيروان و کتاب «الدرة اليتيمة» يا «اليتيمة» را در اخبار بزرگان نیکوكار و کتاب «مزدك» را از زبان پهلوى به عربى ترجمه كرد. اين آثار در موضوع تاريخ و متعلقات آن مى‌باشد.
«[[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، آثار گران‌بهايى بر جاى نهاد. از اين کتاب‌ها، «خداى‌نامه» را در سير ملوك ایران و کتاب «آيين‌نامه» را در عادات و آداب ایرانيان در 1000 صفحه و کتاب «التاج» را در سيرت انوشيروان و کتاب «الدرة اليتيمة» يا «اليتيمة» را در اخبار بزرگان نیکوكار و کتاب «مزدك» را از زبان پهلوى به عربى ترجمه كرد. اين آثار در موضوع تاريخ و متعلقات آن مى‌باشد.


وى، سه کتاب از كتب [[ارسطو]] را كه از يونانى به پهلوى ترجمه شده بود، از پهلوى به عربى ترجمه كرد. اين آثار، عبارتند از: «قاطيغورياس» يا «مقولات عشر» و «بارى‌ارمينياس» يا «العبارة» و نيز «أنالوطيقا» يا «تحليل قياس» و نيز ترجمه کتاب «ايساغوجى» يا «مدخل» از «فورفيوس صورى» بدو منسوب است.
وى، سه کتاب از كتب [[ارسطو]] را كه از يونانى به پهلوى ترجمه شده بود، از پهلوى به عربى ترجمه كرد. اين آثار، عبارتند از: «قاطيغورياس» يا «مقولات عشر» و «بارى‌ارمينياس» يا «العبارة» و نيز «أنالوطيقا» يا «تحليل قياس» و نيز ترجمه کتاب «ايساغوجى» يا «مدخل» از «فورفيوس صورى» بدو منسوب است.
خط ۹۰: خط ۹۰:
روش و شيوه تأليف [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] در اين اثر، از نظم و پيوستگى خاصى پيروى نمى‌كند و مجموعه‌اى است از آراء و اقوال پراكنده و بدون ارتباط با یک‌ديگر.
روش و شيوه تأليف [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] در اين اثر، از نظم و پيوستگى خاصى پيروى نمى‌كند و مجموعه‌اى است از آراء و اقوال پراكنده و بدون ارتباط با یک‌ديگر.


اين اثر، بيشتر بيان كننده آراء ايرانيان در باب حكومت و روابط ميان سلطان و رعيت است. عده‌اى را عقيده چنين است كه اين اثر، یکى از مآخذ مهمى است كه ما را با سياست داخلى دولت ساسانى آشنا مى‌كند.
اين اثر، بيشتر بيان كننده آراء ایرانيان در باب حكومت و روابط ميان سلطان و رعيت است. عده‌اى را عقيده چنين است كه اين اثر، یکى از مآخذ مهمى است كه ما را با سياست داخلى دولت ساسانى آشنا مى‌كند.


نكته مهمى كه در اين کتاب مورد بحث و توجه است، تكيه‌اى است كه نویسنده، در هر موردى بر عقل دارد؛ يعنى استناد او به تعاليم دينى، بس اندك است. اخلاق در نظر او چيزى است بيش از هر چه به عقل پيوسته و عقل است كه حسن يا قبح را از هم تميز مى‌دهد و آنها را بر حسب طبيعت خود مى‌شناسناسد، بى آنكه به دين يا دستورى نيازمند باشد. اسلوب اين اثر هم متأثر از فرهنگ ايرانى است و هم تحت تأثير فرهنگ يونانى و هندى، اما تأثير يونانى در چند مورد آشكار است؛ از آن جمله، در آن‌گونه آراء كه لذتى را بر لذتى ديگر تفضيل مى‌دهد.
نكته مهمى كه در اين کتاب مورد بحث و توجه است، تكيه‌اى است كه نویسنده، در هر موردى بر عقل دارد؛ يعنى استناد او به تعاليم دينى، بس اندك است. اخلاق در نظر او چيزى است بيش از هر چه به عقل پيوسته و عقل است كه حسن يا قبح را از هم تميز مى‌دهد و آنها را بر حسب طبيعت خود مى‌شناسناسد، بى آنكه به دين يا دستورى نيازمند باشد. اسلوب اين اثر هم متأثر از فرهنگ ایرانى است و هم تحت تأثير فرهنگ يونانى و هندى، اما تأثير يونانى در چند مورد آشكار است؛ از آن جمله، در آن‌گونه آراء كه لذتى را بر لذتى ديگر تفضيل مى‌دهد.


متن كامل اين اثر در قسمت دوم(ص 103 تا 132) درج شده است.
متن كامل اين اثر در قسمت دوم(ص 103 تا 132) درج شده است.
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:




بيانى است در نقد نظام حكومتى و وجوه اصلاح آن، بر مبناى تشكيلات حكومت ايرانى. اين اثر، داراى یک مقدمه و چند فصل مى‌باشد. مؤلف، نخست، به آماده ساختن منصور (خليفه عباسى) برای پذيرفتن مطالب رساله مى‌پردازد، سپس به تفصيل دردهاى اجتماعى، نواقص و نقاط ضعف را بيان مى‌كند و از اينكه حكام و سلاطين تا كنون در اصلاح امور اجتماع، اهتمام كافى به خرج نداده‌اند، سخن مى‌گويد و بعد راه‌هاى اصلاح را نشان مى‌دهد و آنها را طى فصولى بيان مى‌دارد.
بيانى است در نقد نظام حكومتى و وجوه اصلاح آن، بر مبناى تشكيلات حكومت ایرانى. اين اثر، داراى یک مقدمه و چند فصل مى‌باشد. مؤلف، نخست، به آماده ساختن منصور (خليفه عباسى) برای پذيرفتن مطالب رساله مى‌پردازد، سپس به تفصيل دردهاى اجتماعى، نواقص و نقاط ضعف را بيان مى‌كند و از اينكه حكام و سلاطين تا كنون در اصلاح امور اجتماع، اهتمام كافى به خرج نداده‌اند، سخن مى‌گويد و بعد راه‌هاى اصلاح را نشان مى‌دهد و آنها را طى فصولى بيان مى‌دارد.


[[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، نخست، درباره سپاه و لشكر سخن مى‌گويد و بخش بزرگى از رساله خود را بدان اختصاص مى‌دهد، زيرا دولت جديد التأسيس و وسيع عباسى بدان نيازمند بوده است. محور كلام او سپاه خراسان است. او نقطه آغازين اصلاح سپاه را، وضع قانون مى‌داند تا برای آنها روشن شود كه چه كارهايى را بايد انجام دهند و از چه كارهايى بايد اجتناب نمايند، سپس از خليفه مى‌خواهد ميان سپاه و ميان اداره‌ى امور مالى حائل شود، زيرا متولى امر خراج شدن، به جنگاورى سپاه زيان مى‌رساند و آن را به ستم بر رعيت و خارج شدن از طاعت سلطان وامى‌دارد.
[[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، نخست، درباره سپاه و لشكر سخن مى‌گويد و بخش بزرگى از رساله خود را بدان اختصاص مى‌دهد، زيرا دولت جديد التأسيس و وسيع عباسى بدان نيازمند بوده است. محور كلام او سپاه خراسان است. او نقطه آغازين اصلاح سپاه را، وضع قانون مى‌داند تا برای آنها روشن شود كه چه كارهايى را بايد انجام دهند و از چه كارهايى بايد اجتناب نمايند، سپس از خليفه مى‌خواهد ميان سپاه و ميان اداره‌ى امور مالى حائل شود، زيرا متولى امر خراج شدن، به جنگاورى سپاه زيان مى‌رساند و آن را به ستم بر رعيت و خارج شدن از طاعت سلطان وامى‌دارد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش