۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
باب هشتم در دو فصل، درباره وادىها و مرغزارها و خانههاى حومه شهر و كوههاى مدينه با ضبط واژهها يا امكنه و مواضع آن ديار بوده و از ابواب مهم کتاب است و شامل توصيفات جغرافيايى درباره مساجد و مقابر و مشاهد مدينه است كه بعضى از آنها بعدا دستخوش تغيير بسيار شد. همچنين شامل اطلاعاتى است درباره تيرهها و طوايف آن منطقه، وادىها و كوهها و بهویژه ضبط و شكل درست تلفظ نامهاى امكنه مدينه به ترتيب حروف الفبا كه از بهترين فصول کتاب است. باب هشتم فصل اول، درباره مواضع مدينه و حومه آن بوده و فصل دوم، به ضبط الفاظ متعلقه به اماكن پرداخته است.<ref>همان</ref> | باب هشتم در دو فصل، درباره وادىها و مرغزارها و خانههاى حومه شهر و كوههاى مدينه با ضبط واژهها يا امكنه و مواضع آن ديار بوده و از ابواب مهم کتاب است و شامل توصيفات جغرافيايى درباره مساجد و مقابر و مشاهد مدينه است كه بعضى از آنها بعدا دستخوش تغيير بسيار شد. همچنين شامل اطلاعاتى است درباره تيرهها و طوايف آن منطقه، وادىها و كوهها و بهویژه ضبط و شكل درست تلفظ نامهاى امكنه مدينه به ترتيب حروف الفبا كه از بهترين فصول کتاب است. باب هشتم فصل اول، درباره مواضع مدينه و حومه آن بوده و فصل دوم، به ضبط الفاظ متعلقه به اماكن پرداخته است.<ref>همان</ref> | ||
درباره مترجم کتاب كه اين ترجمه را در 969ق، در مكه به انجام رسانيده، اطلاعى در دست نيست. مصحح متن فارسی کتاب با توجه به واژگان و زبان ترجمه، بهدرستى حدس زده كه مترجم بايد از | درباره مترجم کتاب كه اين ترجمه را در 969ق، در مكه به انجام رسانيده، اطلاعى در دست نيست. مصحح متن فارسی کتاب با توجه به واژگان و زبان ترجمه، بهدرستى حدس زده كه مترجم بايد از ایرانىنژادان شبه قاره هند يا از فارسیزبانان اين ديار بوده باشد. اين نكته كه بيشترين نسخههاى متن فارسی اين کتاب در کتابخانههاى شبه قاره يافت مىشود نيز مؤيد اين حدس است. مترجم در علت تحرير اين کتاب به فارسی، تصريح كرده كه چون بعضى از دوستان، زبان عربى نمىدانستند و شوقى برای اطلاع از تاريخ مدينه داشتند و آن را اظهار مىكردند، «در خاطر افتاد... كه تاريخ وسيط عالم فاضل... سيدعلى سمهودى به فارسی ترجمه كرده شود». چنانكه از اين عبارت برمىآيد، کتاب «خلاصة الوفاء»، کتاب وسيط؛ يعنى ميانه و متوسط سمهودى در تاريخ مدينه ناميده شده و اين تعبير، با توجه به کتاب بزرگ سمهودى كه سوخته شد و کتاب ديگرش كه «خلاصة الوفاء» تلخيص آن است، درست به نظر مىرسد.<ref>همان، ص14</ref> | ||
درباره متن عربى و فارسی کتاب، مصحح محترم آورده است كه سمهودى از «عموم مآخذ مكتوب درباره تاريخ مدينه، همچون آثار ابن زباله، ابن نجار، مدائنى و... استفاده كرده است»؛ اما بايد گفت تنها به استناد منقولاتى كه سمهودى از اين نویسندگان در کتاب خود آورده، نمىتوان استنباط كرد كه وى مستقيما به اين آثار دسترسى داشته است. چهبسا سمهودى اين روايات را بهواسطه کتابهاى ديگران نقل كرده باشد؛ زيرا شيوه حديثى - خبرى در تاريخنگارى امرى متداول بوده واطلاع ما از بسيارى از آثار كهن تاريخى و مطالب آنها، منحصر در اينگونه روايات و اخبار مندرج در آثار متأخرتر است. همچنين مصحح حدس زده كه چون از مترجم برنمىآيد كه همه ترجمه در مكه صورت گرفته، بلكه ممكن است ترجمه را مدتى پيش، از جاى ديگر آغاز كرده و بهگونهاى ادامه داده تا آن را تبرکا در مكه به انجام رساند.<ref>همان</ref> | درباره متن عربى و فارسی کتاب، مصحح محترم آورده است كه سمهودى از «عموم مآخذ مكتوب درباره تاريخ مدينه، همچون آثار ابن زباله، ابن نجار، مدائنى و... استفاده كرده است»؛ اما بايد گفت تنها به استناد منقولاتى كه سمهودى از اين نویسندگان در کتاب خود آورده، نمىتوان استنباط كرد كه وى مستقيما به اين آثار دسترسى داشته است. چهبسا سمهودى اين روايات را بهواسطه کتابهاى ديگران نقل كرده باشد؛ زيرا شيوه حديثى - خبرى در تاريخنگارى امرى متداول بوده واطلاع ما از بسيارى از آثار كهن تاريخى و مطالب آنها، منحصر در اينگونه روايات و اخبار مندرج در آثار متأخرتر است. همچنين مصحح حدس زده كه چون از مترجم برنمىآيد كه همه ترجمه در مكه صورت گرفته، بلكه ممكن است ترجمه را مدتى پيش، از جاى ديگر آغاز كرده و بهگونهاى ادامه داده تا آن را تبرکا در مكه به انجام رساند.<ref>همان</ref> |
ویرایش