الأراضي (مجموعة دراسات و بحوث فقهية إسلامية): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =مجموع دراسات و بحوث فقهیه اسلامیه
| عنوان‌های دیگر =مجموع دراسات و بحوث فقهیه اسلامیه
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[فیاض، محمد اسحاق]] (نويسنده)
[[فیاض، محمد اسحاق]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏191‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏الف‎‏4
| کد کنگره =‏BP‎‏ ‎‏191‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ف‎‏9‎‏الف‎‏4
خط ۳۶: خط ۳۶:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نويسنده كلياتى از مسائل مربوط به اراضى و روايات وارده در اين زمينه مطرح كرده و اقسام زمين‌ها را از لحاظ فقهى با توجه به روايات وارد شده معرفى نموده است. سپس به تفصيل در مورد اراضى موات و فروعات فقهى مربوط به آن به بحث پرداخته است.
نویسنده كلياتى از مسائل مربوط به اراضى و روايات وارده در اين زمينه مطرح كرده و اقسام زمين‌ها را از لحاظ فقهى با توجه به روايات وارد شده معرفى نموده است. سپس به تفصيل در مورد اراضى موات و فروعات فقهى مربوط به آن به بحث پرداخته است.


وى اراضى موات را جزء انفال دانسته و آن را اجماعى معرفى كرده و قول برخى از فقها در مورد اينكه "اگر اراضى موات مالك مشخصى داشته باشد، جزء انفال محسوب نمى‌شود" را نقد مى‌كند و ادله فقهى مبنى بر اين‌كه اراضى موات در حال موات نمى‌تواند داراى صاحب و مالك مشخص باشد و تنها در صورتى كه شخصى اين اراضى را احياء كند مى‌تواند آن را تملك نمايد، را مورد بررسى قرار مى‌دهد. نگارنده مناقشات مختلف علما و فقها در زمينه احياى اراضى موات و تملك آنها را نيز نقل مى‌نمايد و مورد ارزيابى قرار مى‌دهد.
وى اراضى موات را جزء انفال دانسته و آن را اجماعى معرفى كرده و قول برخى از فقها در مورد اينكه "اگر اراضى موات مالك مشخصى داشته باشد، جزء انفال محسوب نمى‌شود" را نقد مى‌كند و ادله فقهى مبنى بر اين‌كه اراضى موات در حال موات نمى‌تواند داراى صاحب و مالك مشخص باشد و تنها در صورتى كه شخصى اين اراضى را احياء كند مى‌تواند آن را تملك نمايد، را مورد بررسى قرار مى‌دهد. نگارنده مناقشات مختلف علما و فقها در زمينه احياى اراضى موات و تملك آنها را نيز نقل مى‌نمايد و مورد ارزيابى قرار مى‌دهد.


از نظر نويسنده قول معروف علماى فقه و قول صحيح اين است كه احياى اراضى موات سبب ملكيت مى‌شود و مناقشه در روايات متعارض در اين باب وجهى ندارد و نهايتاً بايد در اين‌گونه موارد قايل به تفصيل شويم.
از نظر نویسنده قول معروف علماى فقه و قول صحيح اين است كه احياى اراضى موات سبب ملكيت مى‌شود و مناقشه در روايات متعارض در اين باب وجهى ندارد و نهايتاً بايد در اين‌گونه موارد قايل به تفصيل شويم.


امّا در عين حال وى معتقد است كه احياى اراضى موات و در نتيجه مالك شدن آن بايد به اذن امام باشد و در صورت عدم دسترسى به امام و عدم احراز اذن او بايد از فقيه عادل يا دولت اسلامى اجازه گرفت. وى همچنين شرايط شخص احياءكننده اراضى موات را بيان كرده و اسلام را شرط اصلى احياء دانسته است؛ امّا در عين حال اظهار مى‌دارد قبل از تشريع مسئله انفال اگر شخص كافرى زمين مواتى را احياء نمود مالك آن محسوب مى‌شود. سپس نگارنده به بحث حريم چاه‌ها، قنات‌ها، نهرها، خانه‌ها، روستاها و مزارع اراضى موات مى‌پردازد و برخى ديگر از شرايط احياى اراضى موات را با توجه به روايات و قواعد فقهى بيان مى‌كند و برخى ديگر از فروعات فقهى مربوط به اراضى موات را ارائه مى‌نمايد.
امّا در عين حال وى معتقد است كه احياى اراضى موات و در نتيجه مالك شدن آن بايد به اذن امام باشد و در صورت عدم دسترسى به امام و عدم احراز اذن او بايد از فقيه عادل يا دولت اسلامى اجازه گرفت. وى همچنين شرايط شخص احياءكننده اراضى موات را بيان كرده و اسلام را شرط اصلى احياء دانسته است؛ امّا در عين حال اظهار مى‌دارد قبل از تشريع مسئله انفال اگر شخص كافرى زمين مواتى را احياء نمود مالك آن محسوب مى‌شود. سپس نگارنده به بحث حريم چاه‌ها، قنات‌ها، نهرها، خانه‌ها، روستاها و مزارع اراضى موات مى‌پردازد و برخى ديگر از شرايط احياى اراضى موات را با توجه به روايات و قواعد فقهى بيان مى‌كند و برخى ديگر از فروعات فقهى مربوط به اراضى موات را ارائه مى‌نمايد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش