دفاع از حریم قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '== وابسته‌ها ==' به '==وابسته‌ها==')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۴: خط ۳۴:
نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین موضوع و اهمیت کتاب پرداخته، می‌نویسد: «آنچه که در این مجموعه به‌عنوان نکات مهم عرضه مى‌گردد مهم‌ترین نکته‌ها در بحث عدم تحریف قرآن است. این بحث از زمره بحث مهم و اساسى در علوم قرآن بشمار مى‌رود. به‌تحقیق مى‌توان گفت در نسبت دادن نظریه تحریف به مذاهب و فرق اسلامى، تحریف‌هاى فاحش صورت گرفته است؛ به‌طورى‌ که مذهبى را که اساس اعتقادات آن بر پایه عدم تحریف است، معتقد به تحریف معرفى نموده‌اند. در ضمن این نکات، علاوه بر بررسى جوانب مختلف این بحث، اثبات خواهیم نمود که تشیع و مذهب امامیه نه‌تنها معتقد به تحریف نیست، بلکه اصولاً نمى‌تواند قول به تحریف را بپذیرد؛ چراکه پذیرفتن نظریه تحریف، اساس عقیده امامیه را از بین خواهد برد». سپس تأکید می‌کند: «ما در این نوشتار، در این مقام نیستیم که همه نکات مربوط‍‌ به این بحث مهم را به‌صورت تفصیلى و گسترده بیان نماییم؛ چراکه چنین چیزى محتاج به چند جلد کتاب مى‌باشد. آنچه به دنبال آن هستیم بررسى برخى از نکات مهم به‌گونه فشرده است تا گوشه‌اى از ابعاد مهم این بحث، تنقیح و تبیین شود»<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10-9</ref>.
نویسنده در مقدمه کتاب به تبیین موضوع و اهمیت کتاب پرداخته، می‌نویسد: «آنچه که در این مجموعه به‌عنوان نکات مهم عرضه مى‌گردد مهم‌ترین نکته‌ها در بحث عدم تحریف قرآن است. این بحث از زمره بحث مهم و اساسى در علوم قرآن بشمار مى‌رود. به‌تحقیق مى‌توان گفت در نسبت دادن نظریه تحریف به مذاهب و فرق اسلامى، تحریف‌هاى فاحش صورت گرفته است؛ به‌طورى‌ که مذهبى را که اساس اعتقادات آن بر پایه عدم تحریف است، معتقد به تحریف معرفى نموده‌اند. در ضمن این نکات، علاوه بر بررسى جوانب مختلف این بحث، اثبات خواهیم نمود که تشیع و مذهب امامیه نه‌تنها معتقد به تحریف نیست، بلکه اصولاً نمى‌تواند قول به تحریف را بپذیرد؛ چراکه پذیرفتن نظریه تحریف، اساس عقیده امامیه را از بین خواهد برد». سپس تأکید می‌کند: «ما در این نوشتار، در این مقام نیستیم که همه نکات مربوط‍‌ به این بحث مهم را به‌صورت تفصیلى و گسترده بیان نماییم؛ چراکه چنین چیزى محتاج به چند جلد کتاب مى‌باشد. آنچه به دنبال آن هستیم بررسى برخى از نکات مهم به‌گونه فشرده است تا گوشه‌اى از ابعاد مهم این بحث، تنقیح و تبیین شود»<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص10-9</ref>.


در اولین نکته، لفظ تحریف بررسی شده است. این کلمه مصدر باب تفعیل و از «حرف» مشتق شده است و کلمه «حرف» در لغت به معناى کنار و جانب یک شىء است؛ بنابراین تحریف، یعنى کنار زدن یک شىء و تغییر در اطراف و جوانب آن. این لفظ‍‌ از نظر لغت دلالت بر مطلق جابه‌جایى و تغییر دارد؛ لذا مى‌توانیم ادّعا کنیم که لفظ‍‌ تحریف ظهور در تحریف لفظى دارد، لکن در قرآن کریم به سبب وجود قرینه‌اى ظهور ثانوى در تحریف معنوى پیدا نموده است؛ آنجا که در مذمّت علمای یهود می‌فرماید: «يحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (النساء: 46)؛ یعنى کلام حق در تورات را از موضع و معانى و مقاصد الهى تغییر مى‌دهند و کلام حق را بر معانى ظاهرش حمل نمى‌نمایند. در این آیه شریفه وجود کلمه «عَنْ‌ مَواضِعِه»، قرینه روشنى است بر اینکه مراد تحریف معنوى است<ref>ر.ک: همان، ص11-10</ref>.
در اولین نکته، لفظ تحریف بررسی شده است. این کلمه مصدر باب تفعیل و از «حرف» مشتق شده است و کلمه «حرف» در لغت به معناى کنار و جانب یک شىء است؛ بنابراین تحریف، یعنى کنار زدن یک شىء و تغییر در اطراف و جوانب آن. این لفظ‍‌ از نظر لغت دلالت بر مطلق جابه‌جایى و تغییر دارد؛ لذا مى‌توانیم ادّعا کنیم که لفظ‍‌ تحریف ظهور در تحریف لفظى دارد، لکن در قرآن کریم به سبب وجود قرینه‌اى ظهور ثانوى در تحریف معنوى پیدا نموده است؛ آنجا که در مذمّت علمای یهود می‌فرماید: «يحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (النساء: 46)؛ یعنى کلام حق در تورات را از موضع و معانى و مقاصد الهى تغییر مى‌دهند و کلام حق را بر معانى ظاهرش حمل نمى‌نمایند. در این آیه شریفه وجود کلمه «عَنْ‌ مَواضِعِه»، قرینه روشنى است بر اینکه مراد تحریف معنوى است.<ref>ر.ک: همان، ص11-10</ref>.


در دومین نکته کتاب، موارد کاربرد لفظ تحریف و انواع تحریف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده همانند برخی دیگر از نویسندگان<ref>ر.ک: حیدری، سید کمال، ص8</ref>، مباحث [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] را اساس بحث خود قرار داده، می‌نویسد: «در کلمات بزرگانى چون محقق خوئى ادّعا شده است که لفظ‍‌ تحریف در شش معنى به‌نحو مشترک لفظى استعمال شده است که در میان این معانى، برخى از آنها به اجماع مسلمین در قرآن واقع شده است و برخى به اجماع واقع نشده است و برخى محل خلاف است. ما در اینجا مطالب [[خویی، ابوالقاسم|مرحوم خوئى]] در ذکر معانى اصطلاح تحریف را نقل و سپس نقد و بررسى مى‌کنیم». سپس بر کلام [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] دو اشکال وارد کرده و این نکته را هم به پایان می‌برد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-12</ref>.
در دومین نکته کتاب، موارد کاربرد لفظ تحریف و انواع تحریف مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده همانند برخی دیگر از نویسندگان<ref>ر.ک: حیدری، سید کمال، ص8</ref>، مباحث [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] را اساس بحث خود قرار داده، می‌نویسد: «در کلمات بزرگانى چون محقق خوئى ادّعا شده است که لفظ‍‌ تحریف در شش معنى به‌نحو مشترک لفظى استعمال شده است که در میان این معانى، برخى از آنها به اجماع مسلمین در قرآن واقع شده است و برخى به اجماع واقع نشده است و برخى محل خلاف است. ما در اینجا مطالب [[خویی، ابوالقاسم|مرحوم خوئى]] در ذکر معانى اصطلاح تحریف را نقل و سپس نقد و بررسى مى‌کنیم». سپس بر کلام [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌الله خویی]] دو اشکال وارد کرده و این نکته را هم به پایان می‌برد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17-12</ref>.
خط ۴۴: خط ۴۴:


عدم تحریف قرآن کریم از برخی از آیات این کتاب شریف استفاده شده است. اینکه کدام آیه صراحت بیشتری در این موضوع دارد، در نکته دوازدهم تبیین شده است. جمعى از محقّقین ادّعا نموده‌اند که در میان آیات شریفه، صریح‌ترین آیه در اثبات عدم تحریف کتاب، این آیه کریمه است: «لاَ يأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت: 42)؛ «از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی‌آید؛ وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده [صفات]».
عدم تحریف قرآن کریم از برخی از آیات این کتاب شریف استفاده شده است. اینکه کدام آیه صراحت بیشتری در این موضوع دارد، در نکته دوازدهم تبیین شده است. جمعى از محقّقین ادّعا نموده‌اند که در میان آیات شریفه، صریح‌ترین آیه در اثبات عدم تحریف کتاب، این آیه کریمه است: «لاَ يأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت: 42)؛ «از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمی‌آید؛ وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده [صفات]».
حتى برخى ادّعا نموده‌اند که مفسّرین اجماع دارند بر اینکه این آیه صریح‌ترین آیات در عدم تحریف قرآن است. نویسنده در این رابطه کلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|حاجی نوری]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] را مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>.  
حتى برخى ادّعا نموده‌اند که مفسّرین اجماع دارند بر اینکه این آیه صریح‌ترین آیات در عدم تحریف قرآن است. نویسنده در این رابطه کلام [[نوری، حسین بن محمدتقی|حاجی نوری]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسی]] و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]] را مطرح کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص45-43</ref>.  


در میان روایات، مهم‌ترین حدیثى که دلالت بر عدم تحریف قرآن دارد، حدیث متواتر ثقلین است که در حدود ۳۳ هزار نفر از اصحاب بزرگ رسول خدا(ص) مانند امیرالمؤمنین على(ع)، ابوذر، عبدالله بن عباس، عبداللّه بن عمر، حذیفه و ابوایوب انصارى نقل نموده و در حدود ۲۰۰ تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت آن را درکتاب‌هاى خودشان درج نموده‌اند. در نکته چهاردهم کتاب برای استدلال به این حدیث بر عدم تحریف قرآن دو راه ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص51-49</ref>.
در میان روایات، مهم‌ترین حدیثى که دلالت بر عدم تحریف قرآن دارد، حدیث متواتر ثقلین است که در حدود ۳۳ هزار نفر از اصحاب بزرگ رسول خدا(ص) مانند امیرالمؤمنین على(ع)، ابوذر، عبدالله بن عباس، عبداللّه بن عمر، حذیفه و ابوایوب انصارى نقل نموده و در حدود ۲۰۰ تن از دانشمندان بزرگ اهل سنت آن را درکتاب‌هاى خودشان درج نموده‌اند. در نکته چهاردهم کتاب برای استدلال به این حدیث بر عدم تحریف قرآن دو راه ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص51-49</ref>.


در شانزدهمین نکته کتاب چنین می‌خوانیم که شیعه نه‌تنها معتقد به تحریف قرآن نیست، بلکه اصولاً نمى‌تواند چنین اعتقادى را دارا باشد؛ زیرا از ادلّه مهم که پایه اساسى اعتقادات شیعه را تشکیل مى‌دهد آیه شریفه تطهیر است: «إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَالْبَيتِ وَ يطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (الأحزاب‏: 33)؛ «خدا فقط می‌‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند». نویسنده معتقد است که این آیه دلالت واضح و روشنى بر عصمت اهل‌بیت(ع) دارد؛ عصمتى که مهم‌ترین شرط‍‌ براى زعامت و خلافت مسلمین است. چنانچه کسى ادّعاى تحریف در مورد قرآن را دارا باشد، دیگر نمى‌تواند به این آیه شریفه براى اثبات مسئله عمصت استدلال نماید<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.  
در شانزدهمین نکته کتاب چنین می‌خوانیم که شیعه نه‌تنها معتقد به تحریف قرآن نیست، بلکه اصولاً نمى‌تواند چنین اعتقادى را دارا باشد؛ زیرا از ادلّه مهم که پایه اساسى اعتقادات شیعه را تشکیل مى‌دهد آیه شریفه تطهیر است: «إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَالْبَيتِ وَ يطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» (الأحزاب‏: 33)؛ «خدا فقط می‌‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند». نویسنده معتقد است که این آیه دلالت واضح و روشنى بر عصمت اهل‌بیت(ع) دارد؛ عصمتى که مهم‌ترین شرط‍‌ براى زعامت و خلافت مسلمین است. چنانچه کسى ادّعاى تحریف در مورد قرآن را دارا باشد، دیگر نمى‌تواند به این آیه شریفه براى اثبات مسئله عمصت استدلال نماید<ref>ر.ک: همان، ص55</ref>.  
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش