رحلة أبي‌طالب خان إلی العراق و أوروبا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۶: خط ۳۶:
   
   
==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
سفرنامه ابوطالب از جمله سفرنامه‌های نادر در موضوع، شیوه نگارش، اشتمال بر مطالب و دقت نظر است و به همین جهت است که به زبان‌های مختلف انگلیسی، فرانسوی و هلندی ترجمه شده است<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص21</ref>.
سفرنامه ابوطالب از جمله سفرنامه‌های نادر در موضوع، شیوه نگارش، اشتمال بر مطالب و دقت نظر است و به همین جهت است که به زبان‌های مختلف انگلیسی، فرانسوی و هلندی ترجمه شده است.<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص21</ref>.
   
   
کتاب با سفر ابوطالب خان به قصد کلکته در ماه رمضان سال 1213 آغاز شده است. نویسنده با ذکر جزئیات سفر به نام کشتی که «کرستیانا» نامیده می‌شده و نیز اتاق‌های کوچک و تاریک و بدبویی که در این کشتی قرار داشته اشاره می‌کند. تأخیر او و دوستش «داود ریشارد سون» سبب می‌شود که بدترین اتاق نصیب آنها شود. وی همچنین از ناخدای کشتی «نیتلمان» متکبر که برخلاف جانشینش متکبر و بداخلاق بوده یاد می‌کند.
کتاب با سفر ابوطالب خان به قصد کلکته در ماه رمضان سال 1213 آغاز شده است. نویسنده با ذکر جزئیات سفر به نام کشتی که «کرستیانا» نامیده می‌شده و نیز اتاق‌های کوچک و تاریک و بدبویی که در این کشتی قرار داشته اشاره می‌کند. تأخیر او و دوستش «داود ریشارد سون» سبب می‌شود که بدترین اتاق نصیب آنها شود. وی همچنین از ناخدای کشتی «نیتلمان» متکبر که برخلاف جانشینش متکبر و بداخلاق بوده یاد می‌کند.
   
   
از جمله موضوعاتی که در این سفرنامه باعث تعجب محقق کتاب شده، ولذا تحت عنوان «زن در سفرنامه ابوطالب» به آن پرداخته است، توجه شهوانی نویسنده به زن و بیان زیبایی‌های دختران و زنان شهرهای مختلف با عبارات و تعابیر اغراق‌آمیز است. مصطفی جواد با استناد به عبارات متعدد از بخش‌های مختلف کتاب چنین نتیجه می‌گیرد که: ابوطالب در مجالست با زنان و تمایل به آنها حرص و ولع زیادی داشته است<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص22</ref>.
از جمله موضوعاتی که در این سفرنامه باعث تعجب محقق کتاب شده، ولذا تحت عنوان «زن در سفرنامه ابوطالب» به آن پرداخته است، توجه شهوانی نویسنده به زن و بیان زیبایی‌های دختران و زنان شهرهای مختلف با عبارات و تعابیر اغراق‌آمیز است. مصطفی جواد با استناد به عبارات متعدد از بخش‌های مختلف کتاب چنین نتیجه می‌گیرد که: ابوطالب در مجالست با زنان و تمایل به آنها حرص و ولع زیادی داشته است.<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص22</ref>.


از جمله موضوعاتی که ابوطالب به آن اشاره کرده است، «کاریکاتور» است. او چنین می‌نویسد: طراحان ایرلندی صورت‌های مضحکی ترسیم می‌کردند که کاریکاتور نامیده می‌شد و هرکس آن را می‌دید به خنده می‌افتاد. هدف از این کار معمولاً اظهار عیوب وزرا و به تمسخر گرفتن بدی و صفات بد افراد است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص76</ref>.
از جمله موضوعاتی که ابوطالب به آن اشاره کرده است، «کاریکاتور» است. او چنین می‌نویسد: طراحان ایرلندی صورت‌های مضحکی ترسیم می‌کردند که کاریکاتور نامیده می‌شد و هرکس آن را می‌دید به خنده می‌افتاد. هدف از این کار معمولاً اظهار عیوب وزرا و به تمسخر گرفتن بدی و صفات بد افراد است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص76</ref>.


نویسنده پس از گذشتن از شهرهای فراوان و نقل اتفاقاتی که برای او رخ داده است، در انتهای کتاب از سرزمین عراق گذر می‌کند. وی از قبور کاظمین، سامرا و کربلا عبور می‌کند و از زیارت مراقد مطهر در این اماکن یاد می‌نماید. وی در بخشی از خاطرات خود می‌نویسد: جسد امیرالشهداء حسین بن علی سبط نبی محمد(ص)، به جهت منزلت ایشان در وسط بنا در تابوتی از جنس فولاد پوشیده با صفحه‌های طلا، دفن شده شده است. وی همچنین از «تربت» مقدسه که از زمین کربلا استخراج می‌شود و به تمام نقاط دنیا برده می‌شود، نام برده است<ref>ر.ک: همان، ص268</ref>.
نویسنده پس از گذشتن از شهرهای فراوان و نقل اتفاقاتی که برای او رخ داده است، در انتهای کتاب از سرزمین عراق گذر می‌کند. وی از قبور کاظمین، سامرا و کربلا عبور می‌کند و از زیارت مراقد مطهر در این اماکن یاد می‌نماید. وی در بخشی از خاطرات خود می‌نویسد: جسد امیرالشهداء حسین بن علی سبط نبی محمد(ص)، به جهت منزلت ایشان در وسط بنا در تابوتی از جنس فولاد پوشیده با صفحه‌های طلا، دفن شده شده است. وی همچنین از «تربت» مقدسه که از زمین کربلا استخراج می‌شود و به تمام نقاط دنیا برده می‌شود، نام برده است.<ref>ر.ک: همان، ص268</ref>.


ابوطالب همچنین در این بخش از سفرنامه‌اش به جنایات وهابی‌ها در کربلا و نجف اشاره کرده است. وی می‌نویسد: در روز 18 ذی‌الحجه 1217، 25 هزار وهابی سوار بر اسب و شتر ناگهان از بیابان هجوم آورده و داخل شهر شدند و عده‌ای از افراد گمراه نیز آنها را یاری کردند. وهابیون به جمع شدن و تخریب دعوت می‌کردند و فریاد می‌زدند: «بکشید شیعه را و گردن کفار را قطع کنید». آنها ساکنین را ذبح کردند و آنچه را در منازل آنان بود به سرقت بردند<ref>ر.ک: همان، ص269</ref>.
ابوطالب همچنین در این بخش از سفرنامه‌اش به جنایات وهابی‌ها در کربلا و نجف اشاره کرده است. وی می‌نویسد: در روز 18 ذی‌الحجه 1217، 25 هزار وهابی سوار بر اسب و شتر ناگهان از بیابان هجوم آورده و داخل شهر شدند و عده‌ای از افراد گمراه نیز آنها را یاری کردند. وهابیون به جمع شدن و تخریب دعوت می‌کردند و فریاد می‌زدند: «بکشید شیعه را و گردن کفار را قطع کنید». آنها ساکنین را ذبح کردند و آنچه را در منازل آنان بود به سرقت بردند<ref>ر.ک: همان، ص269</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش