۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در انتهاى هر درس، خلاصهاى از مباحث آن ارائه گرديده و همچنين، تمرين و تحقيق متناسب با درس آمده است. | در انتهاى هر درس، خلاصهاى از مباحث آن ارائه گرديده و همچنين، تمرين و تحقيق متناسب با درس آمده است. | ||
در تدوين اين اثر، از منابع اصلى اهل سنت، از جمله: «[[مقدمه ابن صلاح|مقدمه]]» [[ابن صلاح]]، «[[شرح نخبة الفكر]]» [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]]، «[[فتح المغيث]]» [[سخاوى]] و «[[تدريب الراوي]]» [[سيوطى]] استفاده شده است. از «[[معرفة علوم الحديث]]» [[حاکم نیشابوری|حاكم]] و «[[الکفایه خطیب بغدادی|الكفاية]]» [[خطيب بغدادى]] ازآنرو كه موضوعات كلاسيك اين دانش را به شكل امروزى آن، كمتر دربر دارند، بهصورت محدود استفاده شده است. از كتابهاى متأخران، سه كتاب از صاحبنظران اين فن در دوره معاصر، «[[منهج النقد]]» از [[عتر]]، «[[علوم الحديث و مصطلحه]]» از [[صبحى صالح]] و «[[تيسير مصطلح الحديث]]» از [[محمود طحان|طحان]]، مورد مراجعه قرار گرفته است. از ميان كتابهاى درايه در شيعه، كتاب «[[الـرعاية في علم الدراية|الرعاية]]» [[شهيد ثانى]]، «[[وصول الاخيار الی اصول الاخبار]]» [[حسین بن عبدالصمد عاملی|حسين بن عبدالصمد]] (والد [[شيخ بهايى]]) و «[[الوجیزة في علم الدرایة |وجيزه]]» [[شيخ بهايى]]، کتابهاى اصلى و مبنايى در اين موضوعاند. «[[الرواشح السماوية]]» [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نيز به دليل ديدگاههاى خاص مؤلف آن، در خور تأمل است. در كنار اين چهار كتاب، از «[[مقباس الهدایة فی علم الدرایة|مقباس الهداية]]» و «[[مستدرك]]» آن به دليل جامعيت، از «[[نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهایی|النهاية]]» [[سيد حسن صدر]] به دليل دربر گرفتن توضيحات مفيد و «[[اصول الحديث]]» [[عبدالهادی فضلی|فضلى]] و «[[اصول الحديث و احكامه]]» [[آیتالله سبحانی|سبحانى]] كه از كتابهاى متأخران شيعه در اين موضوع است، نيز استفاده شده است. در كنار اين كتابها، كه منبع اوليه بحث بودهاند، با توجه به ضرورت يا پيچيدگى بحث به منابع ديگر هم مراجعه شده است<ref>همان، ص1- 2</ref> | در تدوين اين اثر، از منابع اصلى اهل سنت، از جمله: «[[مقدمه ابن صلاح|مقدمه]]» [[ابن صلاح]]، «[[شرح نخبة الفكر]]» [[ابن حجر عسقلانی|ابن حجر]]، «[[فتح المغيث]]» [[سخاوى]] و «[[تدريب الراوي]]» [[سيوطى]] استفاده شده است. از «[[معرفة علوم الحديث]]» [[حاکم نیشابوری|حاكم]] و «[[الکفایه خطیب بغدادی|الكفاية]]» [[خطيب بغدادى]] ازآنرو كه موضوعات كلاسيك اين دانش را به شكل امروزى آن، كمتر دربر دارند، بهصورت محدود استفاده شده است. از كتابهاى متأخران، سه كتاب از صاحبنظران اين فن در دوره معاصر، «[[منهج النقد]]» از [[عتر]]، «[[علوم الحديث و مصطلحه]]» از [[صبحى صالح]] و «[[تيسير مصطلح الحديث]]» از [[محمود طحان|طحان]]، مورد مراجعه قرار گرفته است. از ميان كتابهاى درايه در شيعه، كتاب «[[الـرعاية في علم الدراية|الرعاية]]» [[شهيد ثانى]]، «[[وصول الاخيار الی اصول الاخبار]]» [[حسین بن عبدالصمد عاملی|حسين بن عبدالصمد]] (والد [[شيخ بهايى]]) و «[[الوجیزة في علم الدرایة |وجيزه]]» [[شيخ بهايى]]، کتابهاى اصلى و مبنايى در اين موضوعاند. «[[الرواشح السماوية]]» [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] نيز به دليل ديدگاههاى خاص مؤلف آن، در خور تأمل است. در كنار اين چهار كتاب، از «[[مقباس الهدایة فی علم الدرایة|مقباس الهداية]]» و «[[مستدرك]]» آن به دليل جامعيت، از «[[نهایة الدرایة فی شرح الرسالة الموسومة بالوجیزة للبهایی|النهاية]]» [[سيد حسن صدر]] به دليل دربر گرفتن توضيحات مفيد و «[[اصول الحديث]]» [[عبدالهادی فضلی|فضلى]] و «[[اصول الحديث و احكامه]]» [[آیتالله سبحانی|سبحانى]] كه از كتابهاى متأخران شيعه در اين موضوع است، نيز استفاده شده است. در كنار اين كتابها، كه منبع اوليه بحث بودهاند، با توجه به ضرورت يا پيچيدگى بحث به منابع ديگر هم مراجعه شده است.<ref>همان، ص1- 2</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نويسنده در مقدمه، كتاب را به لحاظ مخاطب، منابع و شيوه ارائه مطالب، مورد بررسى قرار داده است<ref>همان، ص1- 6</ref> | نويسنده در مقدمه، كتاب را به لحاظ مخاطب، منابع و شيوه ارائه مطالب، مورد بررسى قرار داده است.<ref>همان، ص1- 6</ref> | ||
فصل اول كتاب به مباحث مقدماتى اختصاص يافته و در آن، به تعريف «دراية الحديث»، دانشهاى حديثى از ديدگاه شيعه و اهل سنت، سير تاريخى نگارشها در دراية الحديث و تقسيمبندى كتابهاى درايه پرداخته شده است<ref>متن كتاب، ص7- 26</ref> | فصل اول كتاب به مباحث مقدماتى اختصاص يافته و در آن، به تعريف «دراية الحديث»، دانشهاى حديثى از ديدگاه شيعه و اهل سنت، سير تاريخى نگارشها در دراية الحديث و تقسيمبندى كتابهاى درايه پرداخته شده است.<ref>متن كتاب، ص7- 26</ref> | ||
دراية الحديث، عنوانى است مترادف با مصطلح الحديث، اصول الحديث، علوم الحديث و علم الحديث. در اين دانش، از سند حديث، متن آن، چگونگى دريافت حديث و آداب نقل آن، بحث مىشود و هدف از آن، شناخت اصطلاحات حديثى و حكم حديث است<ref>همان، ص28</ref> | دراية الحديث، عنوانى است مترادف با مصطلح الحديث، اصول الحديث، علوم الحديث و علم الحديث. در اين دانش، از سند حديث، متن آن، چگونگى دريافت حديث و آداب نقل آن، بحث مىشود و هدف از آن، شناخت اصطلاحات حديثى و حكم حديث است.<ref>همان، ص28</ref> | ||
در شيعه، دانشهاى حديثى به سه دسته: فقه الحديث، دراية الحديث و رجال الحديث و در اهل سنت، به دو شاخه رواية الحديث و دراية الحديث تقسيم مىشوند. در تاريخچه اين دانش آمده كه در اهل سنت، اولين نگاشته مستقل به رامهرمزى و در شيعه به [[شهيد ثانى]] اختصاص دارد و پس از ايشان كتابهاى متعددى و بعضاً با ساختارهاى مختلفى در اين موضوع نگاشته شده است. در اهل سنت نگاشتههاى ابن صلاح، ابن حجر، عراقى، سخاوى و [[سيوطى]] و در شيعه شهيد ثانى، شيخ بهايى، والد او و ميرداماد از مهمترين منابع اوليه در اين موضوع است<ref>همان</ref> | در شيعه، دانشهاى حديثى به سه دسته: فقه الحديث، دراية الحديث و رجال الحديث و در اهل سنت، به دو شاخه رواية الحديث و دراية الحديث تقسيم مىشوند. در تاريخچه اين دانش آمده كه در اهل سنت، اولين نگاشته مستقل به رامهرمزى و در شيعه به [[شهيد ثانى]] اختصاص دارد و پس از ايشان كتابهاى متعددى و بعضاً با ساختارهاى مختلفى در اين موضوع نگاشته شده است. در اهل سنت نگاشتههاى ابن صلاح، ابن حجر، عراقى، سخاوى و [[سيوطى]] و در شيعه شهيد ثانى، شيخ بهايى، والد او و ميرداماد از مهمترين منابع اوليه در اين موضوع است.<ref>همان</ref> | ||
در فصل دوم، به توضيح مفاهيم اوليه پرداخته شده است كه به تعدادى از آنها اشاره مىشود: | در فصل دوم، به توضيح مفاهيم اوليه پرداخته شده است كه به تعدادى از آنها اشاره مىشود: | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
#سنت: از ديدگاه شيعه، به «نفس قول، فعل و تقرير معصوم(ع)» گفته مىشود و نه حكايت آن؛ و بنا بر قول اهل سنت، به دو معنا يكى مشابه شيعه و دومى مترادف با حديث به كار رفته است. | #سنت: از ديدگاه شيعه، به «نفس قول، فعل و تقرير معصوم(ع)» گفته مىشود و نه حكايت آن؛ و بنا بر قول اهل سنت، به دو معنا يكى مشابه شيعه و دومى مترادف با حديث به كار رفته است. | ||
#سند: عبارت است از مجموعه افرادى كه يكى پس از ديگرى متن حديث را از گوينده آن نقل مىكنند. | #سند: عبارت است از مجموعه افرادى كه يكى پس از ديگرى متن حديث را از گوينده آن نقل مىكنند. | ||
#اِسناد: در اصطلاح به دو معنا: نسبت دادن خبر به گوينده آن، با ذكر سند و مترادف با سند به كار رفته است<ref>همان، ص51</ref> | #اِسناد: در اصطلاح به دو معنا: نسبت دادن خبر به گوينده آن، با ذكر سند و مترادف با سند به كار رفته است.<ref>همان، ص51</ref> | ||
فصل سوم، مربوط به تقسيمات خبر مىباشد. در اين فصل، ابتدا حجيت سنت و شرايط آن مورد بحث قرار گرفته و سپس اقسام خبر بررسى شده است<ref>همان، ص54-296</ref> | فصل سوم، مربوط به تقسيمات خبر مىباشد. در اين فصل، ابتدا حجيت سنت و شرايط آن مورد بحث قرار گرفته و سپس اقسام خبر بررسى شده است.<ref>همان، ص54-296</ref> | ||
حجيت سند، عبارت است از منجَّز و معذِّر بودن آن يا به عبارت سادهتر، لازمالاجرا بودن آن. شروط حجيت سنت يا به عبارت ديگر، حديث يا خبر كه از آن حكايت مىكند، عبارت است از: رسيدن به معصوم(ع)، دستيابى به حديث از طريق قابل اعتماد، اطمينان به نقل استوار متن حديث و عدم تعارض متن حديث با ادله معتبر. طريق قابل اعتماد، ممكن است قطعى باشد مانند حديث متواتر و ممكن است غيرقطعى باشد. به نظر نويسنده در اين صورت، اتصال سند و وجود ويژگىهايى در راوى، ضرورت دارد. ويژگىهاى مورد توجه در راوى، در اصل اسلام، عقل، بلوغ، عدالت، ايمان و ضبط است كه در قالب دو ويژگى كلى عدالت و ضبط بيان مىشود<ref>همان، ص70</ref> | حجيت سند، عبارت است از منجَّز و معذِّر بودن آن يا به عبارت سادهتر، لازمالاجرا بودن آن. شروط حجيت سنت يا به عبارت ديگر، حديث يا خبر كه از آن حكايت مىكند، عبارت است از: رسيدن به معصوم(ع)، دستيابى به حديث از طريق قابل اعتماد، اطمينان به نقل استوار متن حديث و عدم تعارض متن حديث با ادله معتبر. طريق قابل اعتماد، ممكن است قطعى باشد مانند حديث متواتر و ممكن است غيرقطعى باشد. به نظر نويسنده در اين صورت، اتصال سند و وجود ويژگىهايى در راوى، ضرورت دارد. ويژگىهاى مورد توجه در راوى، در اصل اسلام، عقل، بلوغ، عدالت، ايمان و ضبط است كه در قالب دو ويژگى كلى عدالت و ضبط بيان مىشود<ref>همان، ص70</ref> | ||
حديث در مرحله اول، به «متواتر» و «آحاد» تقسيم مىشود. خبر متواتر، خبرى است كه گزارشگرانش آنقدر زياد باشند كه بهطور معمول، تبانى آنها بر كذب محال باشد و اين ويژگى (كثرت گزارشگران) در همه طبقات استمرار يابد؛ با توجه به همين خصوصيت، قطعىالصدور تلقى مىشود. خبر متواتر به «لفظى» و «معنوى» تقسيم شده و خبر واحد، به خبرى گفته مىشود كه فاقد شروط تواتر است و در نتيجه ظنىالصدور دانسته مىشود. تمام اقسام خبرى كه پس از اين بحث، ارائه شده، از اقسام خبر واحد است<ref>همان، ص78</ref> | حديث در مرحله اول، به «متواتر» و «آحاد» تقسيم مىشود. خبر متواتر، خبرى است كه گزارشگرانش آنقدر زياد باشند كه بهطور معمول، تبانى آنها بر كذب محال باشد و اين ويژگى (كثرت گزارشگران) در همه طبقات استمرار يابد؛ با توجه به همين خصوصيت، قطعىالصدور تلقى مىشود. خبر متواتر به «لفظى» و «معنوى» تقسيم شده و خبر واحد، به خبرى گفته مىشود كه فاقد شروط تواتر است و در نتيجه ظنىالصدور دانسته مىشود. تمام اقسام خبرى كه پس از اين بحث، ارائه شده، از اقسام خبر واحد است.<ref>همان، ص78</ref> | ||
در اولين تقسيم، خبر واحد با توجه به اختلاف ويژگىهاى راويان در شيعه، به چهار نوع اصلى و در اهل سنت، به سه دسته تقسيم مىشود. از نظر شيعه در حديث صحيح اتصال سند، رسيدن به معصوم(ع)، عادل و امامى بودن تمام راويان شرط است؛ در حديث موثق، راوى موثق و غير امامى و در حديث حسن، امامى و ممدوح شرط است. در شيعه علاوه بر اين اقسام اصلى، اقسام ديگرى نيز عنوان شده است كه عبارتند از: قوى، مجهول و مهمل<ref>همان، ص108</ref> | در اولين تقسيم، خبر واحد با توجه به اختلاف ويژگىهاى راويان در شيعه، به چهار نوع اصلى و در اهل سنت، به سه دسته تقسيم مىشود. از نظر شيعه در حديث صحيح اتصال سند، رسيدن به معصوم(ع)، عادل و امامى بودن تمام راويان شرط است؛ در حديث موثق، راوى موثق و غير امامى و در حديث حسن، امامى و ممدوح شرط است. در شيعه علاوه بر اين اقسام اصلى، اقسام ديگرى نيز عنوان شده است كه عبارتند از: قوى، مجهول و مهمل<ref>همان، ص108</ref> | ||
از نظر اهل سنت، در حديث صحيح اتصال سند، عدالت و ضبط تمام راويان، عدم شذوذ و عدم علت شرط است؛ در حديث حسن، راوى به لحاظ ضبط در مرتبتى فروتر قرار دارد و از ديدگاه فريقين، حديث ضعيف فاقد شروط انواع پيشين است<ref>همان</ref> | از نظر اهل سنت، در حديث صحيح اتصال سند، عدالت و ضبط تمام راويان، عدم شذوذ و عدم علت شرط است؛ در حديث حسن، راوى به لحاظ ضبط در مرتبتى فروتر قرار دارد و از ديدگاه فريقين، حديث ضعيف فاقد شروط انواع پيشين است.<ref>همان</ref> | ||
به حديث صحيح و حسن در اهل سنت و آن دو با موثق در شيعه در صورت نداشتن معارض عمل مىشود و همچنان كه در اهل سنت به حديث صحيح و حسن عمل مىشود. به حديث ضعيف در شيعه و اهل سنت نيز در برخى شرايط عمل مىشود<ref>همان</ref> | به حديث صحيح و حسن در اهل سنت و آن دو با موثق در شيعه در صورت نداشتن معارض عمل مىشود و همچنان كه در اهل سنت به حديث صحيح و حسن عمل مىشود. به حديث ضعيف در شيعه و اهل سنت نيز در برخى شرايط عمل مىشود<ref>همان</ref> |
ویرایش