۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
'''رسائل سیاسی عصر قاجار'''، به تصحیح و تحشیه [[زرگري نژاد، غلامحسين|غلامحسین زرگرینژاد]]، مجموعه هفت رساله (سیاست مدن، شرح عیوب و علاج نواقص مملکتی ایران، ادب وزرا، منهاج العلی، ميزان الملل، رساله در اصلاح امور و ملت متمدن و تشکیلات آن) به زبان فارسی با موضوع تاریخ و علوم سیاسی است. این مجموعه زیر نظر آقایان [[نوایی، عبدالحسین|عبدالحسین نوائی]]، [[رضوانی، محمداسماعیل|محمداسماعیل رضوانی]]، [[زرگري نژاد، غلامحسين|غلامحسین زرگرینژاد]]، هاشم آغاجری، سید فرید قاسمی، عبدالله ناصری طاهری، حشمتالله منعم و [[کیانفر، جمشید|جمشید کیانفر]] در قالب کتاب چاپ شده است<ref>ر.ک: کتاب، ص4</ref>. | '''رسائل سیاسی عصر قاجار'''، به تصحیح و تحشیه [[زرگري نژاد، غلامحسين|غلامحسین زرگرینژاد]]، مجموعه هفت رساله (سیاست مدن، شرح عیوب و علاج نواقص مملکتی ایران، ادب وزرا، منهاج العلی، ميزان الملل، رساله در اصلاح امور و ملت متمدن و تشکیلات آن) به زبان فارسی با موضوع تاریخ و علوم سیاسی است. این مجموعه زیر نظر آقایان [[نوایی، عبدالحسین|عبدالحسین نوائی]]، [[رضوانی، محمداسماعیل|محمداسماعیل رضوانی]]، [[زرگري نژاد، غلامحسين|غلامحسین زرگرینژاد]]، هاشم آغاجری، سید فرید قاسمی، عبدالله ناصری طاهری، حشمتالله منعم و [[کیانفر، جمشید|جمشید کیانفر]] در قالب کتاب چاپ شده است.<ref>ر.ک: کتاب، ص4</ref>. | ||
«این رسالهها هرکدام از زوایای خاص خود به مسائل سیاسی زمانه از قبیل سلطنت، حاکمیت، عدالت، وزارت، اصلاحات ضروری، حکومت قانون، مجلس و غیره پرداختهاند...»<ref>ر.ک: درآمد کتاب، ص10</ref>. | «این رسالهها هرکدام از زوایای خاص خود به مسائل سیاسی زمانه از قبیل سلطنت، حاکمیت، عدالت، وزارت، اصلاحات ضروری، حکومت قانون، مجلس و غیره پرداختهاند...»<ref>ر.ک: درآمد کتاب، ص10</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
===شرح عیوب و علاج نواقص مملکتی ایران=== | ===شرح عیوب و علاج نواقص مملکتی ایران=== | ||
این اثر که گویا در 1275 نوشته شده باشد، از نخستین آثار سیاسی دوره سلطنت ناصری یا کتابچههایی است که اندکی بعد از سقوط میرزا آقاخان نوری و آغاز تمایلات شاه به پیگیری اندیشههای اصلاحطلبانه امیرکبیر تألیف شده است<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | این اثر که گویا در 1275 نوشته شده باشد، از نخستین آثار سیاسی دوره سلطنت ناصری یا کتابچههایی است که اندکی بعد از سقوط میرزا آقاخان نوری و آغاز تمایلات شاه به پیگیری اندیشههای اصلاحطلبانه امیرکبیر تألیف شده است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | ||
نویسنده، از مخالفان میرزا ملکمخان ناظمالدوله بوده و در چند جای این اثر ملکمخان را شیادی میداند که قصدش فریبکاری است. او در آغاز کتاب تصریح مینماید که چون از طریق روزنامههای پاریس و انگلیس دریافته که شاه قصد دارد به تحریک طفلکی نادان، یعنی ملکمخان که چند روزی در خیابانهای لندن قدم زده و شعبدهبازی آموخته، قوانین فرنگستان را در ایران اجرا کند، به اندیشه تألیف کتابچه شرح عیوب افتاده و پس از تألیف، آن را از طریق میرزا سعیدخان برای ناصرالدین شاه ارسال داشته است. از دغدغههای اصلی نویسنده در این کتاب، انحطاط و عقبماندگی وطن است<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | نویسنده، از مخالفان میرزا ملکمخان ناظمالدوله بوده و در چند جای این اثر ملکمخان را شیادی میداند که قصدش فریبکاری است. او در آغاز کتاب تصریح مینماید که چون از طریق روزنامههای پاریس و انگلیس دریافته که شاه قصد دارد به تحریک طفلکی نادان، یعنی ملکمخان که چند روزی در خیابانهای لندن قدم زده و شعبدهبازی آموخته، قوانین فرنگستان را در ایران اجرا کند، به اندیشه تألیف کتابچه شرح عیوب افتاده و پس از تألیف، آن را از طریق میرزا سعیدخان برای ناصرالدین شاه ارسال داشته است. از دغدغههای اصلی نویسنده در این کتاب، انحطاط و عقبماندگی وطن است.<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
===ادب وزرا=== | ===ادب وزرا=== | ||
«رساله ادب وزرا یا شرح رساله جنگ شیر و فیل، اثری است در اندرز سیاسی و ساخته ذهن نویسندهای با دانش اندک و ادعای دانایی تا عرش. نامش محمدعلی طباطبایی است و ریشه در خاندانی از سادات زواره دارد و خود را حکیم ذوفنون میشمارد. رساله را در 27 جمادیالاول 1282 به پایان برده و برای ناصرالدین شاه فرستاده است»<ref>همان، ص15</ref>. | «رساله ادب وزرا یا شرح رساله جنگ شیر و فیل، اثری است در اندرز سیاسی و ساخته ذهن نویسندهای با دانش اندک و ادعای دانایی تا عرش. نامش محمدعلی طباطبایی است و ریشه در خاندانی از سادات زواره دارد و خود را حکیم ذوفنون میشمارد. رساله را در 27 جمادیالاول 1282 به پایان برده و برای ناصرالدین شاه فرستاده است»<ref>همان، ص15</ref>. | ||
به گزارش نویسنده در آغاز رساله، این نوشته، شرحی است درباره تمثیل جنگ شیر و فیل از رسالهای مشتمل بر چهارده مسئله که وی آن را برای ناصرالدین شاه فرستاده بوده و رساله حاضر را به سبب شادی قلب شاه، در شرح آن تمثیل نوشته است<ref>ر.ک: همان</ref>. | به گزارش نویسنده در آغاز رساله، این نوشته، شرحی است درباره تمثیل جنگ شیر و فیل از رسالهای مشتمل بر چهارده مسئله که وی آن را برای ناصرالدین شاه فرستاده بوده و رساله حاضر را به سبب شادی قلب شاه، در شرح آن تمثیل نوشته است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
===منهاج العلی=== | ===منهاج العلی=== | ||
نویسنده، این رساله آن را در دهه آخر صفر 1294 به پایان برده است. به گزارش نویسنده، او در 1274ق و قریب یک سال قبل از سقوط میرزا آقاخان در تهران بوده و هشت سال پس از عزل وی نیز در همان جا ساکن بوده است. او در حدود 1282 ایران را ترک کرده و به سیاحت در هندوستان و روس و عثمانی و عراق و حجاز پرداخته و روانه مصر شده و پس از شش سال توقف در این کشور، این رساله را برای نشان دادن دردهای ایران و ایرانی و باز کردن راهی برای حل مشکلات و انجام اصلاحات و حرکت بهسوی ترقی، نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | نویسنده، این رساله آن را در دهه آخر صفر 1294 به پایان برده است. به گزارش نویسنده، او در 1274ق و قریب یک سال قبل از سقوط میرزا آقاخان در تهران بوده و هشت سال پس از عزل وی نیز در همان جا ساکن بوده است. او در حدود 1282 ایران را ترک کرده و به سیاحت در هندوستان و روس و عثمانی و عراق و حجاز پرداخته و روانه مصر شده و پس از شش سال توقف در این کشور، این رساله را برای نشان دادن دردهای ایران و ایرانی و باز کردن راهی برای حل مشکلات و انجام اصلاحات و حرکت بهسوی ترقی، نوشته است.<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | ||
«در ایامی که او تألیف منهاج العلی را آغاز کرد، ناصرالدین شاه نیز سالهای تمایل به اصلاحطلبی را پشت سر گذاشته و به وادی غفلت و تسلیم به اندیشهها و القائات کهنهپرستان افتاده بود. به همین دلیل نیز چون بهبهانی از تغییر اندیشه و سلوک شاه بیاطلاع بود، بر اساس آگاهیهای دوره حضورش در تهران، همچنان ناصرالدین شاه را محور اصلاحات میدانست و میکوشید تا نشان دهد که سرچشمه معایب امور ایران در امور زیر است نه اندیشه و عمل شاه: بینظمی دستگاه دیوان، خلاف و نفاق اولیای دولت، اخلال وزرا و وکلا در کار دولت. به گمان بهبهانی برای درمان دردها و معایب ایران، چهار دوای نافع متصور است، به شرح زیر: اجتماع عقلای دولت و ملت برای تدوین قانون عدل جدید؛ تأسی به قانون و قواعد سلاطین سلف که اقتدار خویش و کشور را در ایجاد قدرت نظامی و هجوم به کشورهای همسایه جستجو میکردند؛ استقرار و استحکام قوانین شریعت؛ پیروی از قواعد و آداب و اسلوب حکومتی دول خارج»<ref>همان، ص20</ref>. | «در ایامی که او تألیف منهاج العلی را آغاز کرد، ناصرالدین شاه نیز سالهای تمایل به اصلاحطلبی را پشت سر گذاشته و به وادی غفلت و تسلیم به اندیشهها و القائات کهنهپرستان افتاده بود. به همین دلیل نیز چون بهبهانی از تغییر اندیشه و سلوک شاه بیاطلاع بود، بر اساس آگاهیهای دوره حضورش در تهران، همچنان ناصرالدین شاه را محور اصلاحات میدانست و میکوشید تا نشان دهد که سرچشمه معایب امور ایران در امور زیر است نه اندیشه و عمل شاه: بینظمی دستگاه دیوان، خلاف و نفاق اولیای دولت، اخلال وزرا و وکلا در کار دولت. به گمان بهبهانی برای درمان دردها و معایب ایران، چهار دوای نافع متصور است، به شرح زیر: اجتماع عقلای دولت و ملت برای تدوین قانون عدل جدید؛ تأسی به قانون و قواعد سلاطین سلف که اقتدار خویش و کشور را در ایجاد قدرت نظامی و هجوم به کشورهای همسایه جستجو میکردند؛ استقرار و استحکام قوانین شریعت؛ پیروی از قواعد و آداب و اسلوب حکومتی دول خارج»<ref>همان، ص20</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
===ميزان الملل=== | ===ميزان الملل=== | ||
نویسنده این اثر، نواب علیبخشمیرزا (به احتمال قوی پسر جهانگیرمیرزا نویسنده تاریخ نو) و از جمله دانشآموختگان دارالفنون و آشنا به علوم و دانشهای جدید آن زمان است. او، نویسندهای روشنفکر و درعینحال، بسیار متشرع و پایبند به ارزشهای دینی و ملی است<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. | نویسنده این اثر، نواب علیبخشمیرزا (به احتمال قوی پسر جهانگیرمیرزا نویسنده تاریخ نو) و از جمله دانشآموختگان دارالفنون و آشنا به علوم و دانشهای جدید آن زمان است. او، نویسندهای روشنفکر و درعینحال، بسیار متشرع و پایبند به ارزشهای دینی و ملی است.<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. | ||
«اساسیترین بحث علیبخش قاجار در ميزان الملل، نقد قشری از فرنگیمآبان یا به تعبیر او اهل دبه است. اهل دبه غریب موجوداتی بودند که دو عنصر لاقیدی اعتقادی و تحقیر باورهای ناشی از شریعت و تمایل به هرزگی و مسخرگی در سلوک و رفتار و گفتار با یکدیگر را یکجا در وجود خود جمع کرده بودند. به روایت علیبخش قاجار، این قشر از عناصر فرنگیمآب که یکسره مقلد آداب و رفتار و شیوه سلوک فرنگیان بودند، در شیوه مسخرگی تا به جایی پیش میرفتند که از نثار رکیکترین فحشهای عرضی و ناموسی به یکدیگر، آنهم بهخاطر بلند شدن صدای خنده، هیچ ابائی نمیکردند. در نزد اینان همه مرزهای آزرم شکسته بود و تعصب در همه امور و تمامی ارزشها حتی نوامیس نیز معنایی نداشت»<ref>همان، ص25</ref>. | «اساسیترین بحث علیبخش قاجار در ميزان الملل، نقد قشری از فرنگیمآبان یا به تعبیر او اهل دبه است. اهل دبه غریب موجوداتی بودند که دو عنصر لاقیدی اعتقادی و تحقیر باورهای ناشی از شریعت و تمایل به هرزگی و مسخرگی در سلوک و رفتار و گفتار با یکدیگر را یکجا در وجود خود جمع کرده بودند. به روایت علیبخش قاجار، این قشر از عناصر فرنگیمآب که یکسره مقلد آداب و رفتار و شیوه سلوک فرنگیان بودند، در شیوه مسخرگی تا به جایی پیش میرفتند که از نثار رکیکترین فحشهای عرضی و ناموسی به یکدیگر، آنهم بهخاطر بلند شدن صدای خنده، هیچ ابائی نمیکردند. در نزد اینان همه مرزهای آزرم شکسته بود و تعصب در همه امور و تمامی ارزشها حتی نوامیس نیز معنایی نداشت»<ref>همان، ص25</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
===ملت متمدن و تشکیلات آن=== | ===ملت متمدن و تشکیلات آن=== | ||
این رساله در دوران مظفرالدین شاه و با گسترش اندیشههای اصلاحطلبی و ترقیخواهی توسط حسین بن محمود موسوی به انگیزه جلب توجه شاه نوشته شد. نویسنده، این رساله را در دفاع از مطلقه و نکوهش جمهوریخواهی و آزادیطلبی نوشت. گویا او در زمان نگارش این رساله در مشهد ساکن بوده است<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | این رساله در دوران مظفرالدین شاه و با گسترش اندیشههای اصلاحطلبی و ترقیخواهی توسط حسین بن محمود موسوی به انگیزه جلب توجه شاه نوشته شد. نویسنده، این رساله را در دفاع از مطلقه و نکوهش جمهوریخواهی و آزادیطلبی نوشت. گویا او در زمان نگارش این رساله در مشهد ساکن بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص30</ref>. | ||
«بنیان تفکر موسوی در ملت متمدن، تلاشی است جدی و گسترده برای تثبیت سلطنت مطلقه و اعطای مشروعیت مذهبی و اجتماعی به حکومت مظفرالدین شاه. او برای نشان دادن ارزش و اهمیت سلطنت مطلقه و یا به تعبیر خودش «سلطنت مختصه»، در تلاشی بسیار سطحی و قابل سرزنش به نقد جمهوریت و حکومت جمهوری میپردازد. اعتقادش این است که اقتدار دولت و ملت تنها با سلطنت مختصه حاصل میشود و جمهوریت جز تباهی ملت و ضعف دولت، حاصلی ندارد»<ref>همان، ص31</ref>. | «بنیان تفکر موسوی در ملت متمدن، تلاشی است جدی و گسترده برای تثبیت سلطنت مطلقه و اعطای مشروعیت مذهبی و اجتماعی به حکومت مظفرالدین شاه. او برای نشان دادن ارزش و اهمیت سلطنت مطلقه و یا به تعبیر خودش «سلطنت مختصه»، در تلاشی بسیار سطحی و قابل سرزنش به نقد جمهوریت و حکومت جمهوری میپردازد. اعتقادش این است که اقتدار دولت و ملت تنها با سلطنت مختصه حاصل میشود و جمهوریت جز تباهی ملت و ضعف دولت، حاصلی ندارد»<ref>همان، ص31</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب در آغاز اثر و نمایهها (دربردارنده نمایه «آیات»، «احادیث و روایات»، «سخنان حکما و بزرگان»، «اشخاص»، «اصطلاحات، القاب و عناوین»، «جایها» و «اقوام، طوایف و خاندانها») در پایان آن آمده است<ref>ر.ک: کتاب، ص669-714</ref>. | فهرست مطالب در آغاز اثر و نمایهها (دربردارنده نمایه «آیات»، «احادیث و روایات»، «سخنان حکما و بزرگان»، «اشخاص»، «اصطلاحات، القاب و عناوین»، «جایها» و «اقوام، طوایف و خاندانها») در پایان آن آمده است.<ref>ر.ک: کتاب، ص669-714</ref>. | ||
اشتباهی در ارجاع به ذکر شماره صفحات در فهرست و شماره صفحات محتوای مطالب در این کتاب وجود دارد؛ یعنی ارجاع به شماره صفحهها در فهرست با شماره صفحههای محتوا همسان نیست؛ مثلاًنمایهها طبق فهرست مطالب باید از صفحه 704 تا 738 را اشغال کرده باشند، درحالیکه در صفحات کتاب، میان صفحههای 669 تا 714 جای گرفتهاند. | اشتباهی در ارجاع به ذکر شماره صفحات در فهرست و شماره صفحات محتوای مطالب در این کتاب وجود دارد؛ یعنی ارجاع به شماره صفحهها در فهرست با شماره صفحههای محتوا همسان نیست؛ مثلاًنمایهها طبق فهرست مطالب باید از صفحه 704 تا 738 را اشغال کرده باشند، درحالیکه در صفحات کتاب، میان صفحههای 669 تا 714 جای گرفتهاند. |
ویرایش