تاريخ الدولة الفاطمي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'ـ' به '')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۲۸: خط ۲۸:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در بخش اول، دعوت اسماعیلیه و قیام دولت فاطمی در مغرب و گرفتاری‌هایی که با آن مواجه بوده، انتقال خلافت فاطمیه به مصر، انتخاب قاهره به‌عنوان پایتخت دولت و دانشگاه الازهر به‌عنوان مرکز انتشار دعوت فاطمی مورد بحث قرار گرفته است. همچنین مؤلف، احوال داخلی مصر، تنظیمات اداری و مالی، حرکات سیاسی و دینی در مصر فاطمی، عملکرد دولة فاطمی با اهل ذمه و عناصر اجنبی و اثر این عناصر بر اوضاع داخلی مصر، عصر نفوذ وزرا در مصر و زوال خلافت فاطمی را مطرح کرده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>.
در بخش اول، دعوت اسماعیلیه و قیام دولت فاطمی در مغرب و گرفتاری‌هایی که با آن مواجه بوده، انتقال خلافت فاطمیه به مصر، انتخاب قاهره به‌عنوان پایتخت دولت و دانشگاه الازهر به‌عنوان مرکز انتشار دعوت فاطمی مورد بحث قرار گرفته است. همچنین مؤلف، احوال داخلی مصر، تنظیمات اداری و مالی، حرکات سیاسی و دینی در مصر فاطمی، عملکرد دولة فاطمی با اهل ذمه و عناصر اجنبی و اثر این عناصر بر اوضاع داخلی مصر، عصر نفوذ وزرا در مصر و زوال خلافت فاطمی را مطرح کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>.


هنگامی‌که عباسیان به خلافت رسیدند، علویان از آن‌ها استقبال نکردند و نزاع بین این دو گروه در طول عصر عباسی اول استمرار داشت تا جایی‌که تاریخ خلیفه عباسی را خالی از جنگ و کشمکش بر ضد علویان نمی‌یابیم. البته فرزندان حسن بن علی معروف به حسنیان در اوایل عصر عباسی اول با فرزندان حسین بن علی معروف به حسنیان متفق نبودند، [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] از حمایت محمد بن عبدالله بن حسن بن علی(ع) معروف به نفس زکیه چشم‌پوشی کرد... [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] با حسن سیاست خود توانست بقایای علویان از فرزندان حسن بن علی که اطراف او -پس از متلاشی شدن اتحادشان- گردآمده بودند، قانع کند که تنها وارث حقیقی علی(ع) و فاطمه(س) اوست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>.
هنگامی‌که عباسیان به خلافت رسیدند، علویان از آن‌ها استقبال نکردند و نزاع بین این دو گروه در طول عصر عباسی اول استمرار داشت تا جایی‌که تاریخ خلیفه عباسی را خالی از جنگ و کشمکش بر ضد علویان نمی‌یابیم. البته فرزندان حسن بن علی معروف به حسنیان در اوایل عصر عباسی اول با فرزندان حسین بن علی معروف به حسنیان متفق نبودند، [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] از حمایت محمد بن عبدالله بن حسن بن علی(ع) معروف به نفس زکیه چشم‌پوشی کرد... [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] با حسن سیاست خود توانست بقایای علویان از فرزندان حسن بن علی که اطراف او -پس از متلاشی شدن اتحادشان- گردآمده بودند، قانع کند که تنها وارث حقیقی علی(ع) و فاطمه(س) اوست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19</ref>.


زعامت و رهبری علویان از اواخر عصر اموی و اوایل عصر عباسی در [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] -ششمین امام نزد مذهب امامیه- منحصر شد. مذهب امامیه معتقد است که امتداد امامت در دودمان علی(ع) از طریق حسین(ع) است؛ و بعد از انتقال از حسن به حسین، از برادر به برادر منتقل نمی‌شود و تنها در فرزندان خواهد بود. برخی از امامیه پس از رحلت [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] (148ق) با این تعالیم مخالفت کردند و به دو طایفه تقسیم شدند: 1. امامیه موسویه: که پس‌ازآن امامیه اثناعشریه به آن‌ها گفته می‌شد؛ 2. امامیه اسماعیلیه: که قائل به امت اسماعیل بن جعفر صادق(ع) شدند که بزرگ‌ترین اولاد [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] بود<ref>ر.ک: همان، 20-19</ref>. امامیه موسویه، معتقدند که امامت پس از امام موسی کاظم(ع) به فرزندش علی بن موسی‌الرضا(ع) و سپس به فرزندانش تا امام دوازدهم مهدی منتقل شده که یارانش منتظر بازگشت او هستند و معتقدند که ظهور خواهد کرد و زمین را همان‌گونه که از جور و ستم پر شده، پر از عدل و داد خواهد نمود و به همین دلیل امام منتظر نامیده شده است<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.
زعامت و رهبری علویان از اواخر عصر اموی و اوایل عصر عباسی در [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] -ششمین امام نزد مذهب امامیه- منحصر شد. مذهب امامیه معتقد است که امتداد امامت در دودمان علی(ع) از طریق حسین(ع) است؛ و بعد از انتقال از حسن به حسین، از برادر به برادر منتقل نمی‌شود و تنها در فرزندان خواهد بود. برخی از امامیه پس از رحلت [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] (148ق) با این تعالیم مخالفت کردند و به دو طایفه تقسیم شدند: 1. امامیه موسویه: که پس‌ازآن امامیه اثناعشریه به آن‌ها گفته می‌شد؛ 2. امامیه اسماعیلیه: که قائل به امت اسماعیل بن جعفر صادق(ع) شدند که بزرگ‌ترین اولاد [[امام جعفر صادق(ع)|امام جعفر صادق(ع)]] بود<ref>ر.ک: همان، 20-19</ref>. امامیه موسویه، معتقدند که امامت پس از امام موسی کاظم(ع) به فرزندش علی بن موسی‌الرضا(ع) و سپس به فرزندانش تا امام دوازدهم مهدی منتقل شده که یارانش منتظر بازگشت او هستند و معتقدند که ظهور خواهد کرد و زمین را همان‌گونه که از جور و ستم پر شده، پر از عدل و داد خواهد نمود و به همین دلیل امام منتظر نامیده شده است.<ref>ر.ک: همان، ص20</ref>.


پس از اسماعیل، امامت اسماعیلیه به فرزندش محمد منتقل شد. پس از او عبدالله رضی، سپس احمد و حسین بن احمد به امامت رسیدند. حسین بن احمد دعوت اسماعیلیه را در بسیاری از مناطق عالم اسلامی انتشار داد که تفصیل آن توسط او و دیگر ائمه اسماعیلیه در ادامه مباحث کتاب آمده است<ref> ر.ک: همان، ص21</ref>.
پس از اسماعیل، امامت اسماعیلیه به فرزندش محمد منتقل شد. پس از او عبدالله رضی، سپس احمد و حسین بن احمد به امامت رسیدند. حسین بن احمد دعوت اسماعیلیه را در بسیاری از مناطق عالم اسلامی انتشار داد که تفصیل آن توسط او و دیگر ائمه اسماعیلیه در ادامه مباحث کتاب آمده است.<ref> ر.ک: همان، ص21</ref>.


اگرچه قیام فاطمیان از مغرب (سرزمین وسیعی است که از حدود برقه تا طنجه در شمال‌ آفریقا‌ را شامل‌ می‌شود. در اصطلاح جغرافیدانان مسلمان از مغرب با واژه غرب اسلامی یاد شده است<ref>چلونگر، محمدعلی، ص31، پی‌نوشت 1</ref>) آغاز شد اما فاطمیان معتقد بودند که بلاد مغرب برای مرکزیت دولتشان مناسب نیست و به همین خاطر چشم به مصر داشتند، پس در ابتدای قرن چهارم هجری حملاتی را به آنجا انجام دادند که هیچ‌کدام به نتیجه نرسید؛ فاطمیان سپس ناچار به برقراری روابط دوستانه با اخشیدیان شدند. پس حمله‌ای را به رهبری جوهر صقلی تدارک دیدند که مصر را به حوزه فاطمیان افزود. سپس قاهره را به‌عنوان مقر خلافت فاطمی انتخاب کردند. سپس به‌جای حکومت عباسی، حکومت فاطمی و رسوم آن را جایگزین کردند<ref>ر.ک: مقدمه، ص13</ref>.
اگرچه قیام فاطمیان از مغرب (سرزمین وسیعی است که از حدود برقه تا طنجه در شمال‌ آفریقا‌ را شامل‌ می‌شود. در اصطلاح جغرافیدانان مسلمان از مغرب با واژه غرب اسلامی یاد شده است.<ref>چلونگر، محمدعلی، ص31، پی‌نوشت 1</ref>) آغاز شد اما فاطمیان معتقد بودند که بلاد مغرب برای مرکزیت دولتشان مناسب نیست و به همین خاطر چشم به مصر داشتند، پس در ابتدای قرن چهارم هجری حملاتی را به آنجا انجام دادند که هیچ‌کدام به نتیجه نرسید؛ فاطمیان سپس ناچار به برقراری روابط دوستانه با اخشیدیان شدند. پس حمله‌ای را به رهبری جوهر صقلی تدارک دیدند که مصر را به حوزه فاطمیان افزود. سپس قاهره را به‌عنوان مقر خلافت فاطمی انتخاب کردند. سپس به‌جای حکومت عباسی، حکومت فاطمی و رسوم آن را جایگزین کردند<ref>ر.ک: مقدمه، ص13</ref>.


وقتی‌ جوهر به مصر وارد‌ شد، بر اساس سیاست امام خویش، مصریان را در انجام اعمال مذهبی و اعتقادی خود آزاد گذاشت و در‌ این‌ زمینه به آنان امان‌نامه داد‌... این بیانیه و امان‌نامه برعکس عملکرد عبیدالله مهدی در هنگام ورود فاتحانه به قیروان است. لحن بیانیه جوهر و کلمات وی نشان دهنده‌ این‌ است که وی بر اساس یک وظیفه دینی و از جانب امام و خلیفه واجب‌الاتباع و منادی رهایی از قید و بند طاغوت‌ها و حاکمیت جائران آمده است. فاطمیان از آغاز ورود به‌ مصر‌ سیاست‌های مذهبی خویش را بر مبنای اشاعه مذهب اسماعیلی به شیوه جدید قراردادند. اجرای شعائر و مناسک شیعی اسماعیلی بود. اجرای این سیاست‌ها در مصر با سیاست‌های مغرب‌ در‌ این زمینه دو تفاوت‌ داشت‌:
وقتی‌ جوهر به مصر وارد‌ شد، بر اساس سیاست امام خویش، مصریان را در انجام اعمال مذهبی و اعتقادی خود آزاد گذاشت و در‌ این‌ زمینه به آنان امان‌نامه داد‌... این بیانیه و امان‌نامه برعکس عملکرد عبیدالله مهدی در هنگام ورود فاتحانه به قیروان است. لحن بیانیه جوهر و کلمات وی نشان دهنده‌ این‌ است که وی بر اساس یک وظیفه دینی و از جانب امام و خلیفه واجب‌الاتباع و منادی رهایی از قید و بند طاغوت‌ها و حاکمیت جائران آمده است. فاطمیان از آغاز ورود به‌ مصر‌ سیاست‌های مذهبی خویش را بر مبنای اشاعه مذهب اسماعیلی به شیوه جدید قراردادند. اجرای شعائر و مناسک شیعی اسماعیلی بود. اجرای این سیاست‌ها در مصر با سیاست‌های مغرب‌ در‌ این زمینه دو تفاوت‌ داشت‌:
خط ۴۸: خط ۴۸:
در ششمین باب، در رابطه با نظام حکومت فاطمیان چنین می‌خوانیم که خلیفه فاطمی ولی عهدش را پیش از وفاتش معین می‌کرد و حق نداشت که امام پس از خود را بیش از یک نفر تعیین کند؛ این موضوع ولایت‌عهدی فاطمیان را از ولایت‌عهدی اموی و عباسی متمایز می‌کند. امویان و عباسیان پس از خود بیش از یک نفر را به‌عنوان ولی عهد تعیین می‌کردند و عباسیان در تعیین ولایت‌عهد زیاده‌روی می‌کردند و خلافت پس از خود را به سه نفر از امراء واگذار می‌کردند<ref>ر.ک: همان، ص125</ref>. در عبارات دیگری چنین می‌خوانیم که مصر در عصر فاطمی به چهار ولایت قوص، شرقی، غربی و ولایت اسکندریه تقسیم شد. حکومت فاطمی به هر یک از والیان این اقالیم در تعیین کارگزاران شهرها و نواحی و روستاها اختیار داده بود؛ همچنان که توجه به سرپرستی اقلیم‌شان را بدون مراجعه به آن‌ها تجویز کرده بود<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>. قاهره خود دارای یک والی بود چنان‌که فسطاط والی دیگری داشت. هر یک از آن‌ها از مرتبت ممتازی نزد خلیفه برخوردار بودند، مگر این‌که جایگاه والی قاهره از ولی فسطاط بالاتر بود<ref>ر.ک: همان</ref>.
در ششمین باب، در رابطه با نظام حکومت فاطمیان چنین می‌خوانیم که خلیفه فاطمی ولی عهدش را پیش از وفاتش معین می‌کرد و حق نداشت که امام پس از خود را بیش از یک نفر تعیین کند؛ این موضوع ولایت‌عهدی فاطمیان را از ولایت‌عهدی اموی و عباسی متمایز می‌کند. امویان و عباسیان پس از خود بیش از یک نفر را به‌عنوان ولی عهد تعیین می‌کردند و عباسیان در تعیین ولایت‌عهد زیاده‌روی می‌کردند و خلافت پس از خود را به سه نفر از امراء واگذار می‌کردند<ref>ر.ک: همان، ص125</ref>. در عبارات دیگری چنین می‌خوانیم که مصر در عصر فاطمی به چهار ولایت قوص، شرقی، غربی و ولایت اسکندریه تقسیم شد. حکومت فاطمی به هر یک از والیان این اقالیم در تعیین کارگزاران شهرها و نواحی و روستاها اختیار داده بود؛ همچنان که توجه به سرپرستی اقلیم‌شان را بدون مراجعه به آن‌ها تجویز کرده بود<ref>ر.ک: همان، ص129</ref>. قاهره خود دارای یک والی بود چنان‌که فسطاط والی دیگری داشت. هر یک از آن‌ها از مرتبت ممتازی نزد خلیفه برخوردار بودند، مگر این‌که جایگاه والی قاهره از ولی فسطاط بالاتر بود<ref>ر.ک: همان</ref>.


در بخش دوم کتاب، از سیاست خارجی و ارتباط فاطمیان با ولایات جزیرة‌العرب، یمامه، بحرین، عمان، یمن، حجاز و سرزمین‌های شام و عراق و اندلس و مراکش نوشته است. همچنین از تأثیرات ضعف فاطمیان مصر در تضعیف مذهب اسماعیلی در مصر و خارج آن سخن گفته است<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. نویسنده این بخش را با مطالعه روش‌های فاطمیان برای انتشار حکومتشان در سرزمین‌های مقدس حجاز آغاز کرده و تبیین کرده که چگونه در برابر نفوذ عباسیان در مکه و مدینه مقاومت کردند. پس‌ازآن از عوامل ضعف نفوذ فاطمیان در حجاز نیز سخن گفته است<ref>ر.ک: مقدمه بخش دوم، ص185</ref>.
در بخش دوم کتاب، از سیاست خارجی و ارتباط فاطمیان با ولایات جزیرة‌العرب، یمامه، بحرین، عمان، یمن، حجاز و سرزمین‌های شام و عراق و اندلس و مراکش نوشته است. همچنین از تأثیرات ضعف فاطمیان مصر در تضعیف مذهب اسماعیلی در مصر و خارج آن سخن گفته است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص5</ref>. نویسنده این بخش را با مطالعه روش‌های فاطمیان برای انتشار حکومتشان در سرزمین‌های مقدس حجاز آغاز کرده و تبیین کرده که چگونه در برابر نفوذ عباسیان در مکه و مدینه مقاومت کردند. پس‌ازآن از عوامل ضعف نفوذ فاطمیان در حجاز نیز سخن گفته است.<ref>ر.ک: مقدمه بخش دوم، ص185</ref>.


وی یمن را موطن دعوت فاطمی در جزیرة‌العرب دانسته است چراکه داعیان اسماعیلی از اواخر قرن سوم هجری آن را مقری برای نشر دعوتشان برگزیدند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص182</ref>.
وی یمن را موطن دعوت فاطمی در جزیرة‌العرب دانسته است چراکه داعیان اسماعیلی از اواخر قرن سوم هجری آن را مقری برای نشر دعوتشان برگزیدند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص182</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش