رجعت و معراج، به ضمیمه هفت مقاله دیگر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>')
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۳: خط ۳۳:


=== انگیزه تألیف===
=== انگیزه تألیف===
نویسنده کتاب را به درخواست عده‎ای از شاگردان و رفقای مباحث علمی خویش، به رشته تحریر درآورده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16</ref>.
نویسنده کتاب را به درخواست عده‎ای از شاگردان و رفقای مباحث علمی خویش، به رشته تحریر درآورده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص16</ref>.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۹: خط ۳۹:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه نخست، به موضوع کتاب اشاره گردیده<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص6</ref> و در مقدمه دوم، مختصری از زندگی‎نامه نویسنده، ارائه شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص7-‎9</ref>.
در مقدمه نخست، به موضوع کتاب اشاره گردیده<ref>ر.ک: مقدمه ناشر، ص6</ref> و در مقدمه دوم، مختصری از زندگی‎نامه نویسنده، ارائه شده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص7-‎9</ref>.


در بخش نخست، در دو فصل، به موضوع رجعت پرداخته شده است. نویسنده در فصل اول، ابتدا مقدماتی را به شرح زیر عنوان نموده و سپس نتیجه‎گیری کرده است:
در بخش نخست، در دو فصل، به موضوع رجعت پرداخته شده است. نویسنده در فصل اول، ابتدا مقدماتی را به شرح زیر عنوان نموده و سپس نتیجه‎گیری کرده است:
خط ۵۹: خط ۵۹:
# عروج و جمیع مشاهدات پیامبر(ص)، در رؤیا بوده است، نه در بیداری: این باطل و مخالف اجماع و مسلم علمای اسلام است.
# عروج و جمیع مشاهدات پیامبر(ص)، در رؤیا بوده است، نه در بیداری: این باطل و مخالف اجماع و مسلم علمای اسلام است.
# معراج در بیداری بوده، ولی عروج فقط با روح بوده و بدن شریف آن حضرت حرکت و تحول نداشته است: نویسنده این قول را نیز با استناد به دلایلی، مردود دانسته و نپذیرفته است.
# معراج در بیداری بوده، ولی عروج فقط با روح بوده و بدن شریف آن حضرت حرکت و تحول نداشته است: نویسنده این قول را نیز با استناد به دلایلی، مردود دانسته و نپذیرفته است.
# معراج در بیداری بوده و روح و جسم مبارک، به‎معیت هم، به عوالم عالیه عروج فرمودند: نویسنده این قول را حق و مطابق ظواهر آیات، بلکه صریح اخبار، دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.
# معراج در بیداری بوده و روح و جسم مبارک، به‎معیت هم، به عوالم عالیه عروج فرمودند: نویسنده این قول را حق و مطابق ظواهر آیات، بلکه صریح اخبار، دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص35</ref>.


فصل دوم، در بیان استدلال عقلی برای اثبات معراج بوده و به این نکته اشاره شده است که هرچند روح مجرد، از عالم قدس امر است و بدن از عالم اجسام و مواد طبیعی و بین این دو قوه روحانی و جسمانی، علاقه و ارتباط کامل تکوینی است، لکن این ارتباط و تبعیت بدن نسبت به روح، در همه افراد یکسان نیست و در روح مبارک پیامبر(ص)، نهایت موافقت و آشنایی و ربط با بدن شریف بوده است<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>.
فصل دوم، در بیان استدلال عقلی برای اثبات معراج بوده و به این نکته اشاره شده است که هرچند روح مجرد، از عالم قدس امر است و بدن از عالم اجسام و مواد طبیعی و بین این دو قوه روحانی و جسمانی، علاقه و ارتباط کامل تکوینی است، لکن این ارتباط و تبعیت بدن نسبت به روح، در همه افراد یکسان نیست و در روح مبارک پیامبر(ص)، نهایت موافقت و آشنایی و ربط با بدن شریف بوده است.<ref>ر.ک: همان، ص36</ref>.


در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به ره‎آورد پیامبر(ص) از معراج که مهم‎ترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص41-‎45</ref>.
در فصل سوم، به بررسی معنا و مفهوم معراج پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و در فصل چهارم، به ره‎آورد پیامبر(ص) از معراج که مهم‎ترین آن، نمازهای یومیه است، اشاره گردیده و پیرامون آن، مباحثی مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان، ص41-‎45</ref>.


فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-‎50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن می‎باشد؛ از جمله آنکه جان‎های مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام به‎صورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفس‎الامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصل‎به‎هم عبادت می‎نمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق می‎یابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.
فصل پنجم، در بیان مشهودات پیامبر(ص) در معراج بوده<ref>ر.ک: همان، ص46-‎50</ref> و فصل ششم، در بیان فلسفه برگزاری نماز جماعت و اسرار آن می‎باشد؛ از جمله آنکه جان‎های مسلمین در عالم معنی یک نوع وحدت و اتحادی دارند؛ زیراکه نفوس مسلمین تمام به‎صورت اعتقادات و تصورات دینیه و تصدیقات به حقایق واقعه متصور و یک نقش معنوی بر روی همه نفوس فعلیت دارد؛ زیراکه واقع و حقیقت توحید و نبوت و معاد و سایر عقاید، یکی است و همچنین اخلاق فاضله و صفات حمیده یکی بیشتر نیست و بدیهی است که مقام واقع و نفس‎الامر هر امری، تعدد ندارد... در نماز جماعت که مسلمین به هیئت متحده متصل‎به‎هم عبادت می‎نمایند، صورت اتحاد معنوی نفوس تحقق می‎یابد و اتحاد صوری و صنعی تأیید و تأکید اتحاد معنوی را که منظور اصلی است می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص51</ref>.


در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-‎59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.
در فصل هفتم، به بیان مطالبی پیرامون چگونگی بیان اذان و تشریع آن پرداخته شده<ref>ر.ک: همان، ص56-‎59</ref> و در فصل هشتم، چگونگی بیان امر خلافت در معراج، مورد بررسی قرار گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>.


فصل آخر مربوط به بازگشت پیامبر(ص) از معراج و شبهات مطرح‎شده در این زمینه می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص60-‎61</ref>.
فصل آخر مربوط به بازگشت پیامبر(ص) از معراج و شبهات مطرح‎شده در این زمینه می‎باشد<ref>ر.ک: همان، ص60-‎61</ref>.


مقاله نخست، در شرح حال صدرالمتألهین شیرازی و سخنی در حرکت جوهریه<ref>ر.ک: همان، ص64-‎75</ref> و مقاله دوم، در بیان حقیقت عقل می‎باشد. در این مقاله، ابتدا به تعریف ماهیت عقل پرداخته شده و سپس به هستی و وجود عقل مجرد، فعلیت و تحصل عقل مجرد و مراتب عقل مجرد در وجود که عبارتند از: عقل هیولانی، عقل بالفعل و عقل مستفاد، اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص78-‎81</ref>.
مقاله نخست، در شرح حال صدرالمتألهین شیرازی و سخنی در حرکت جوهریه<ref>ر.ک: همان، ص64-‎75</ref> و مقاله دوم، در بیان حقیقت عقل می‎باشد. در این مقاله، ابتدا به تعریف ماهیت عقل پرداخته شده و سپس به هستی و وجود عقل مجرد، فعلیت و تحصل عقل مجرد و مراتب عقل مجرد در وجود که عبارتند از: عقل هیولانی، عقل بالفعل و عقل مستفاد، اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، ص78-‎81</ref>.


مقاله سوم در بیان وحدت وجود بوده<ref>ر.ک: همان، ص84-‎86</ref> و در مقاله چهارم به بیان حقیقت شب قدر و کیفیت اختلاف آن به‎حسب اختلاف آفاق پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص87-‎91</ref>. موضوع سایر مقالات، به‎ترتیب عبارتند از: تقریر مراتب قوای عملیه نفس<ref>ر.ک: همان، ص95-‎97</ref>، بیان حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان<ref>ر.ک: همان، ص101-‎102</ref> و بیان اتحاد عاقل به معقول<ref>ر.ک: همان، ص105-‎112</ref>.
مقاله سوم در بیان وحدت وجود بوده<ref>ر.ک: همان، ص84-‎86</ref> و در مقاله چهارم به بیان حقیقت شب قدر و کیفیت اختلاف آن به‎حسب اختلاف آفاق پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص87-‎91</ref>. موضوع سایر مقالات، به‎ترتیب عبارتند از: تقریر مراتب قوای عملیه نفس<ref>ر.ک: همان، ص95-‎97</ref>، بیان حدوث دهری و تفسیر دهر و سرمد و زمان<ref>ر.ک: همان، ص101-‎102</ref> و بیان اتحاد عاقل به معقول<ref>ر.ک: همان، ص105-‎112</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش