۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
'''الطرق و الأسانيد إلی مرويات أهل البیت علیهمالسلام''' اجازه نقل روایت [[مرعشی، شهابالدین|سید شهابالدین مرعشی نجفی]] به [[ایروانی، یوسف|میرزا یوسف ایروانی]] است. این گواهی در واقع در تأیید صلاحیت ایشان در نقل حدیث صادر شده است. در این اجازه نام یکصد تن از اساتید اجازه و مشایخ نویسنده و تألیفاتشان و مشایخ آنها ذکر شده است. | '''الطرق و الأسانيد إلی مرويات أهل البیت علیهمالسلام''' اجازه نقل روایت [[مرعشی، شهابالدین|سید شهابالدین مرعشی نجفی]] به [[ایروانی، یوسف|میرزا یوسف ایروانی]] است. این گواهی در واقع در تأیید صلاحیت ایشان در نقل حدیث صادر شده است. در این اجازه نام یکصد تن از اساتید اجازه و مشایخ نویسنده و تألیفاتشان و مشایخ آنها ذکر شده است. | ||
این اجازهنامه در ذیحجه سال 1399ق صادر شده است<ref>ر.ک: متن اجازهنامه، صفحه ل</ref>. | این اجازهنامه در ذیحجه سال 1399ق صادر شده است.<ref>ر.ک: متن اجازهنامه، صفحه ل</ref>. | ||
اجازه، اصطلاحی در علوم حدیث است که بر گونهای از انحاء فراگیری حدیث دلالت دارد. در اصطلاح محدثان اجازه در کنار سماع، عرض و قرائت، یکی از روشهای دریافت حدیث شمرده شده است و با رخصت شفاهی و کتبی شیخ به راوی برای روایت احادیث مضبوط در متن یا متونی که در ثبت دارد تحقق میپذیرد<ref>ر.ک: مدیر شانهچی، کاظم، ص596</ref>. | اجازه، اصطلاحی در علوم حدیث است که بر گونهای از انحاء فراگیری حدیث دلالت دارد. در اصطلاح محدثان اجازه در کنار سماع، عرض و قرائت، یکی از روشهای دریافت حدیث شمرده شده است و با رخصت شفاهی و کتبی شیخ به راوی برای روایت احادیث مضبوط در متن یا متونی که در ثبت دارد تحقق میپذیرد<ref>ر.ک: مدیر شانهچی، کاظم، ص596</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
اجازه از دیرباز در بین علما و دانشمندان علوم مـختلف مـرسوم بـوده و اساتید فن بهمنظور بزرگداشت از مقام علمی شاگردانشان و به نشانه کفایتها و شایستگیهایی کـه در آنان وجود داشته برایشان اجازه صادر مینمودند. در حوزههای مختلف عـلوم اسلامی همچون تـفسیر، حـدیث، فقه، طب، ادبیات و عرفان تبادل اجازه بین اساتید و شاگردان مرسوم بوده است؛ مثلاً محدثین اجازه روایت حدیث و یا روایت کتابهای حدیثی را به حدیثپژوهان اعطا نموده و فقها اجازه اجتهاد و یا تصدی امور حـسبیه را بـرای لایقان این مناصب انشا میکردند<ref>ر.ک: حافظیان بابلی، ابوالفضل، ص185</ref>. | اجازه از دیرباز در بین علما و دانشمندان علوم مـختلف مـرسوم بـوده و اساتید فن بهمنظور بزرگداشت از مقام علمی شاگردانشان و به نشانه کفایتها و شایستگیهایی کـه در آنان وجود داشته برایشان اجازه صادر مینمودند. در حوزههای مختلف عـلوم اسلامی همچون تـفسیر، حـدیث، فقه، طب، ادبیات و عرفان تبادل اجازه بین اساتید و شاگردان مرسوم بوده است؛ مثلاً محدثین اجازه روایت حدیث و یا روایت کتابهای حدیثی را به حدیثپژوهان اعطا نموده و فقها اجازه اجتهاد و یا تصدی امور حـسبیه را بـرای لایقان این مناصب انشا میکردند<ref>ر.ک: حافظیان بابلی، ابوالفضل، ص185</ref>. | ||
اجازات همچون اسناد و مدارک علمی و فرهنگی ارزشمند در اختیار افراد لایق و شایسته قرار میگرفته و آثار و فواید بسیاری نیز بر آنها مترتب بوده و هـست. از جـمله موجب اعتماد و اطمینان به گفتهها و نوشتههای شخص مجاز میشود و مشتمل بر اظهارنظرهای مشایخ نسبت به شاگردان و اساتید خود است<ref>ر.ک: همان</ref>. | اجازات همچون اسناد و مدارک علمی و فرهنگی ارزشمند در اختیار افراد لایق و شایسته قرار میگرفته و آثار و فواید بسیاری نیز بر آنها مترتب بوده و هـست. از جـمله موجب اعتماد و اطمینان به گفتهها و نوشتههای شخص مجاز میشود و مشتمل بر اظهارنظرهای مشایخ نسبت به شاگردان و اساتید خود است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
علمای حدیث، اجازه را یکی از مـهمترین طـرق تحمل حدیث دانستهاند و بهعنوان پشـتوانه صحت و درستی نقل احادیث، به اخذ و مبادله آن همت گماشتهاند. بدینصورت که اساتید علم حدیث بهطور کتبی یا شـفاهی اذن روایـت احـادیث از خود را به شاگردانشان اعطا مینمودند و مـعمولاً در ایـن اجازات نام اساتید و مشایخ و تألیفات خود را میآوردند<ref>ر.ک: همان، ص186</ref>. | علمای حدیث، اجازه را یکی از مـهمترین طـرق تحمل حدیث دانستهاند و بهعنوان پشـتوانه صحت و درستی نقل احادیث، به اخذ و مبادله آن همت گماشتهاند. بدینصورت که اساتید علم حدیث بهطور کتبی یا شـفاهی اذن روایـت احـادیث از خود را به شاگردانشان اعطا مینمودند و مـعمولاً در ایـن اجازات نام اساتید و مشایخ و تألیفات خود را میآوردند<ref>ر.ک: همان، ص186</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
نویسنده در ابتدای این اثر به میرزا یوسف فرزند میرزا علیآقا ایروانی اجازه نقل روایات داده است که مجاز باشد روایات دارای سلسله سند را از جوامع حدیثی شیعه مانند کتب اربعه و مانند آن نقل کند. او سپس با اشاره به اسامی اساتید و مشایخش تأکید میکند که امکان ذکر فهرست تمامی مشایخش را نداشته و به تعدادی از اسامی بسنده میشود<ref>ر.ک: متن اجازهنامه، صفحه ب</ref>. | نویسنده در ابتدای این اثر به میرزا یوسف فرزند میرزا علیآقا ایروانی اجازه نقل روایات داده است که مجاز باشد روایات دارای سلسله سند را از جوامع حدیثی شیعه مانند کتب اربعه و مانند آن نقل کند. او سپس با اشاره به اسامی اساتید و مشایخش تأکید میکند که امکان ذکر فهرست تمامی مشایخش را نداشته و به تعدادی از اسامی بسنده میشود<ref>ر.ک: متن اجازهنامه، صفحه ب</ref>. | ||
اجازه نقل حدیث بهعنوان سند تاریخی در شناخت تاریخ زندگی و مرتبه علمی دانشمندان و آگاهی از اندیشهها و آثار آنان اهمیت دارد. در این اثر اسامی 100 تن از علمای بزرگی که [[مرعشی، شهابالدین|آیتالله مرعشی نجفی]] از آنها روایت کرده با عبارت «ممن اروی عنه» ذکر و به سال وفات و یک یا چند اثر معروف آنها اشاره شده است. در ذیل نام هر یک از این علما نیز به نام تعدادی از مشایخ آنها اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ب تا کط</ref>. | اجازه نقل حدیث بهعنوان سند تاریخی در شناخت تاریخ زندگی و مرتبه علمی دانشمندان و آگاهی از اندیشهها و آثار آنان اهمیت دارد. در این اثر اسامی 100 تن از علمای بزرگی که [[مرعشی، شهابالدین|آیتالله مرعشی نجفی]] از آنها روایت کرده با عبارت «ممن اروی عنه» ذکر و به سال وفات و یک یا چند اثر معروف آنها اشاره شده است. در ذیل نام هر یک از این علما نیز به نام تعدادی از مشایخ آنها اشاره شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ب تا کط</ref>. | ||
در ذیل برخی طرق، از اصطلاح «حیلوله» استفاده شده که در لغت به معنای فاصله و حاجز شدن و تحویل به معنای انتقال است. در اصطلاح، تحویل در سند یعنی انتقال از سندی به سند دیگر و این در صورتی است که راوی بخواهد متن حدیثی را که با دو یا چند سند نقل شده است یکجا روایت کند<ref>ر.ک: همان، حدیث نت، صفحه اصطلاحات حدیثی</ref>. | در ذیل برخی طرق، از اصطلاح «حیلوله» استفاده شده که در لغت به معنای فاصله و حاجز شدن و تحویل به معنای انتقال است. در اصطلاح، تحویل در سند یعنی انتقال از سندی به سند دیگر و این در صورتی است که راوی بخواهد متن حدیثی را که با دو یا چند سند نقل شده است یکجا روایت کند<ref>ر.ک: همان، حدیث نت، صفحه اصطلاحات حدیثی</ref>. | ||
نام اولین شیخ اجازه نویسنده، سیدحسن صدرالدین موسوی کاظمینی (متوفی 1354ق) صاحب کتاب «تأسيس الشيعة الكرام لفنون الإسلام» و «شرح وسائل الشيعة» است. سپس نام شیخ محمدحسین کاظمینی و بعدازآن نام [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر محمدحسین نجفی]] آمده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ب و ج</ref>. | نام اولین شیخ اجازه نویسنده، سیدحسن صدرالدین موسوی کاظمینی (متوفی 1354ق) صاحب کتاب «تأسيس الشيعة الكرام لفنون الإسلام» و «شرح وسائل الشيعة» است. سپس نام شیخ محمدحسین کاظمینی و بعدازآن نام [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر محمدحسین نجفی]] آمده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ب و ج</ref>. | ||
در شماره 61 نیز نام میرزا هدایتالله شهیدی قزوینی که از نوادگان مولی محمدتقی برغانی قزوینی بوده آمده است. مولی محمدتقی به دست فرقه ضاله بابیه به شهادت رسیده است<ref>ر.ک: همان، صفحه یط و ک</ref>. | در شماره 61 نیز نام میرزا هدایتالله شهیدی قزوینی که از نوادگان مولی محمدتقی برغانی قزوینی بوده آمده است. مولی محمدتقی به دست فرقه ضاله بابیه به شهادت رسیده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه یط و ک</ref>. | ||
نویسنده در انتهای اثر در ضمن خاتمه توصیههای بسیار ارزشمندی در تقوای الهی، تلاوت قرآن، مطالعه احادیث، احیای مذهب، ادای نماز شب و نیکی به برادران و نزدیکان نموده است<ref>ر.ک: همان، صفحه ل</ref>. | نویسنده در انتهای اثر در ضمن خاتمه توصیههای بسیار ارزشمندی در تقوای الهی، تلاوت قرآن، مطالعه احادیث، احیای مذهب، ادای نماز شب و نیکی به برادران و نزدیکان نموده است.<ref>ر.ک: همان، صفحه ل</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش